انگیزه یک میلیاردی برای قتل فجیع دوست قدیمی
قاتل بعد از کشتن مرد بدهکار به خانهاش و قتل او جسد را با کمک برادرش در یک سطل زباله انداخت.
اعتماد: مرد افغان وقتی مطمئن شد دوستش طلب یک میلیارد تومانی او را پس نمیدهد، جنیاتی فجیع را رقم زد. اوایل آذر سال جاری با دریافت خبری مبنی کشف یک جسد در سطل آشغال در شرق استان تهران، رسیدگی به این پرونده در دستور کار تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت.
کارآگاهان در گام نخست با مراجعه به صحنه جرم و تنپیمایی از مقتول آثار جراحتی عمیق در قسمت سر و پهلو مقتول مشاهده کردند و متوجه شدند این فرد، جوانی ۲۴ ساله و تبعه افغانستان است.
کارآگاهان با بررسیهای میدانی و اطلاعاتی دریافتند، فردی در ساعات نیمه شب یک گونی بزرگ را که روی دوش خود حمل میکرد، داخل سطل آشغال در یکی از محلات شرق استان تهران گذاشته و متواری شده است.
در ادامه فردی افغان با مراجعه به پلیس اعلام کرد برادرش گم شده است. کارآگاهان دریافتند او برادر مقتول ناشناس است. آنها در تحقیقات از برادر مقتول دریافتند قربانی شب حادثه در تماس تلفنی گفته بود کار مهمی برایش پیش آمده و با استفاده از تاکسی اینترنتی از منزل خارج شده و دیگر بازنگشته است.
کارآگاهان متوجه شدند فردی با مقتول تماس گرفته و با او قرار ملاقات گذاشته بود، در واقع قربانی را به زور به منزلش در شمال شهر تهران فراخوانده بود. ماموران بعد از مراجعه به خانه مورد نظر ۲ نفر از افراد تبعه افغانستان را که با مقتول ارتباط خانوادگی داشتند، دستگیر و به اداره دهم پلیس آگاهی منتقل کردند.
متهم اول در بازجویی اولیه گفت مقتول از دوستانش است و او را برای خوشگذرانی به منزلش دعوت کرد، اما در آنجا یکی از کارگران که مشغول کار بود سهوا میلگرد از دستش رها شد و به سر مقتول برخورد کر. کارآگاهان در ادامه با شناسایی کارگری که به عنوان عامل حادصه معرفی شده ببود، پی بردند او از شب قبل از حادثه در بیمارستان بستری است.
با توجه به اظهارات کذب متهم اول، کارآگاهان در ادامه با استفاده از روشهای پلیسی موفق شدند حقایق را کشف کنند و متهم اول ناگزیر لب به اعتراف گشود و اعلام کرد: به مقتول مبلغی بالغ بر ۱۰ میلیارد ریال قرض داده بودم و از آنجایی که مطمئن بود پولم را پس نمیدهد و چندین بار نیز به همین خاطر با هم درگیر شده بودیم، او را با اصرار فراوان به منزلم دعوت کردم و از آنجایی که میدانستم او برای آخرین بار نزد من میآید و اگر برود دیگر برنمیگردد از پیش نقشه قتل وی را کشیدم و سپس با رسیدنش به منزلم پس از صرف چایی با او درباره مسائل مالی صحبت کردم که سر همین موضوع با هم درگیر شدیم و با میلگردی که از قبل آماده کرده بودم چند ضربه به سر و بدن او زدم. سپس کیسههایی را که در استخر داشتم، آوردم و جسد را داخل آن گذاشتم و داخل یک پتو و گونی سفید رنگ قرار دادم و آن را برادرم با استفاده از ماشین به یک سطل آشغال در شرق استان تهران منتقل کرد
متهم به همراه برادرش به دلیل قتل و همدستی در آن، با صدور قرار قانونی از سوی مراجع قضائی، با توجه به ارتکاب قتل عمدی به زندان انتقال دادند
نظر کاربران
یکمیلیارد از کجا آورده بودی شیطون بلا