ماجرای عجیب اسیدپاشی بر روی پسران!
پسر جوانی که با ظاهری عجیب و غریب در یک روز، به دو پسرجوان حمله اسیدی کرده و بینایی چشم یکی از آنها را گرفته بود، وقتی در محاصره ماموران گرفتار شد، به سمت آنها اسید پاشید تا از مخمصه فرار کند اما هدف شلیک گلوله قرار گرفت.
همشهری آنلاین: پسر جوانی که با ظاهری عجیب و غریب در یک روز، به دو پسرجوان حمله اسیدی کرده و بینایی چشم یکی از آنها را گرفته بود، وقتی در محاصره ماموران گرفتار شد، به سمت آنها اسید پاشید تا از مخمصه فرار کند اما هدف شلیک گلوله قرار گرفت.
پسر جوانی که با ظاهری عجیب و غریب در یک روز، به دو پسرجوان حمله اسیدی کرده و بینایی چشم یکی از آنها را گرفته بود، وقتی در محاصره ماموران گرفتار شد، به سمت آنها اسید پاشید تا از مخمصه فرار کند اما هدف شلیک گلوله قرار گرفت. بااینکه او در این حادثه او جانش را از دست داد اما پیش از مرگ، انگیزه اش از این اسیدپاشی ها را افشا کرد.اما انگیزه اصلی جوان اسیدپاش چه بود؟
سه شنبه تلخ
روز سه شنبه نوزدهم دی ماه امسال پسری نوجوان از مدرسه اش که در یکی از خیابان های غرب تهران واقع شده بود، خارج شد و به سمت ایستگاه اتوبوس رفت. او معمولا برای رفتن به خانه سوار بر اتوبوس می شد اما آن روز تصور نمی کرد که حادثه ای تلخ و هولناک در انتظارش است. زمانی که داخل ایستگاه بود، ناگهان پسری جوان که ظاهری عجیب داشت به سمتش هجوم برد و محتویات ظرفی که در دست داشت را به سمت پسر نوجوان پاشید. وی شروع کرد به فریاد کشیدن و جوان اسید پاش فرار کرد. دقایقی از این حادثه می گذشت که اورژانس رسید و پسر نوجوان را به بیمارستان منتقل کرد. از سوی دیگر ماموران پلیس تحقیقات خود را در این پرونده اسیدپاشی آغاز کردند.
گزارش دوم
همچنان که ماموران اداره شانزدهم آگاهی تهران زیر نظر قاضی امیرحسین علیمردان تحقیقات خود را برای شناسایی اسیدپاش فراری ادامه می دادند، شکایت مشابه دیگری در همان روز یعنی سه شنبه نوزدهم دی ماه پیش روی تیم تحقیق قرار گرفت که نشان می داد جوان عجیب به صورت سریالی دست به اسیدپاشی می زند. دومین شاکی هم پسری نوجوان بود که در ایستگاه اتوبوس هدف حمله قرار گرفته بود. شدت دومین اسیدپاشی بیشتر از نخستین حادثه بود. اینبار پسر نوجوان به شدت از ناحیه چشم آسیب دیده و با وجود تلاش پزشکان، بینایی یکی از چشمانم را از دست داد و پزشکان آن را تخلیه کردند.
ماموران پلیس هدف اسیدپاشی
هر دو شاکی که پسران نوجوانی بودند می گفتند که جوان اسیدپاش ظاهری عجیب داشته است؛ او تمام موهایش را تراشیده و کچل بود. ریش های بلندی داشت که آن را بافته بود. هردو شاکی می گفتند که با دیدن وی و حمله وحشیانه اش تصور کردند که او داعشی است. در این شرایط ماموران به صورت نامحسوس ایستگاه های بی آرتی را زیر نظر قرار دادند تا اینکه ظهر چهارشنبه بیستم دی ماه اسیدپاش را در محدوده یکی از ایستگاه های اتوبوس تهران دیدند. در این شرایط بود که ماموران برای دستگیری وی وارد عمل شدند اما او یک ظرف اسید در دست داشت و به نظر می رسید در جست و جوی طعمه جدید بود. وی به محض دیدن ماموران اقدام به فرار کرد اما مدام تهدید می کرد که اسید را به سوی ماموران یا مردم می پاشد. با این وجود عملیات تعقیب و گریز ادامه داشت تا اینکه مرد اسید پاش، محتویات اسید را به سمت ماموران پاشید و آنها را مصدوم کرد. در این شرایط خطر برای شهروندان وجود داشت بنابراین ماموران با رعایت قانون به کار گیری سلاح به سمت متهم تیراندازی کردند.
متهم: احساس حقارت می کنم
متهم از ناحیه کمر هدف تیراندازی قرار گرفته و طولی نکشید که اورژانس در محل حاضر تا وی را برای درمان به بیمارستان منتقل کند. اما در بین راه مامور آگاهی به تحقیق از متهم پرداخت و او درباره انگیزه اش گفت:من از کودکی تا الان که حدود ۲۷ سال سن دارم احساس حقارت می کردم. چون در دوران کودکی، خانواده و اقوامم مرا مورد تمسخر قرار می دادند و حالا هم مردم. من همیشه عقده داشتم و دلم می خواست از مردم انتقام بگیرم چون هیچ کس مرا جدی نمی گرفت و اهمیتی به من نمی داد. وی ادامه داد: در خیابان که راه می رفتم همه مرا با انگشت نشان می دادند و تحقیرم می کردند. از تیپ و لباس هایم گرفته تا چهره ام. نمی دانم شاید به خاطر ظاهر و تیپ های عجیب و خاصم بود. من موهایم را می تراشیدم و ریش های بلندی داشتم. گاهی ریش هایم را می بافتم و همین موجب می شد مرا مسخره و تحقیر کنند. حتی یکبار رفتم ایستگاه اتوبوس و پسربچه ها مرا مسخره کردند. همین ها موجب شد تا آتش کینه در دلم شعله ور تر شود و به دنبال راهی برای انتقام از مردم بودم. به همین دلیل مقدار زیادی اسید خریده و در خانه ام اقرار دادم. هر روز مقداری اسید در بطری می ریختم و به خیابان می رفتم تا سوژه ای انتخاب کنم و از مردمی که مرا تحقبر می کردند انتقام بگیرم.
متهم در ادامه گفت:همه فکر می کنند من دیوانه ام و جنون دارم، درسته یک مدت به خاطر بیماری روحی در بیمارستان بستری شدم اما خل و دیوانه نیستم!
گزارش مرگ
جوان اسیدپاش انگیزه اش را عنوان کرد و بعد در بیمارستان تحت درمان قرار گرفت اما با وجود تلاش پزشکان به دلیل خونریزی جانش را از دست داد که به دستور بازپرس جنایی تهران، جسد وی به پزشکی قانونی انتقال یافت. در ادامه تحقیقات مشخص شد که وی در جنوب غرب تهران به تنهایی زندگی می کرده و خانه مجردی داشته است. ماموران راهی آنجا شدند؛ خانه قدیمی و متروکه بود. داخل خانه پر بود از گالن های ۴ لیتری اسید. خانه به شدت بهم ریخته و نامرتب بود.
سردار محمد ولی علیپور رئیس پلیس آگاهی تهران با بیان این خبر به همشهری گفت: با توجه به کشف اسید در خانه متهم، این احتمال مطرح شده که اگر شناسایی و دستگیر نمی شد قطعا افراد بیشتری را قربانی نقشه اسیدپاشی خود می کرد. در حال حاضر دو شاکی در این پرونده است اما احتمال افزایش شاکیان نیز وجود دارد.
سردار گودرزی افزود: بررسی ها نشان داد که متهم سابقه بستری در بیمارستان روحی و روانی را داشته است. او تنها زندگی می کرده و تحقیقات برای شناسایی خانواده او و مشخص شدن ابعاد بیشتری از این پرونده ادامه دارد.
نظر کاربران
با سلام اگر اینگونه افراد توسط مراکز مسوول در این زمینه شناسایی ودرمان ویا حداقل مدیریت شوند قطعا اینگونه فجایع رخ نمیداد الان مگر بهزیستی وسایر مسوولین مربوطه کوتاهی خود را قبول دارند جواب قطعا منفی است مسلما تا اوضاع اینگونه باشد حوادث مشابه ادامه دارد