انتقام‌گیری خشن عروس فراری از پدرشوهرش
عروس فراری که برای زهر چشم گرفتن از خانواده شوهرش برادرش و دو دوست او را اجیر کرد تا پدرشوهرش را کتک بزنند در حالی محاکمه شد که همچنان فراری است.
اعتماد آنلاین: عروس فراری که برای زهر چشم گرفتن از خانواده شوهرش برادرش و دو دوست او را اجیر کرد تا پدرشوهرش را کتک بزنند در حالی محاکمه شد که همچنان فراری است.
متهمان که چهار نفر هستند در حالی محاکمه شدند که آرمیتا عروس خانواده و طراح این درگیری همچنان متواری است و سه متهم دیگر مقابل قضات ایستادند.
یک سال قبل خانواده مردی ۷۰ساله به پلیس گزارش دادند پدرشان زیر ضربات سنگین چند نفر به شدت آسیب دیده و در کماست. پسر این مرد به ماموران گفت: من چند سال قبل ازدواج کردم و فکر می‌کردم با آرمیتا زندگی خوبی خواهم داشت، اما بعد از مدتی اختلافات ما شروع شد تا اینکه آرمیتا گفت از من جدا می‌شود. او که انتظار نداشت طلاق را بپذیرم از اینکه قبول کرده بودم عصبانی شد و رفتارهایش بدتر شد. او روز حادثه برادرش و دو مرد دیگر را به خانه ما فرستاد و آنها زمانی که من در خانه نبودم چنان پدرم را کتک زدند که حالا در کماست.
با شکایت این جوان تحقیقات آغاز شد و آرمین، برادر آرمیتا، بازداشت شد. او گفت خبر ندارد خواهرش کجاست و بعد از اینکه متوجه شده پدرشوهرش در کماست، فرار کرده است. پلیس دو همدست دیگر آرمین را هم بازداشت کرد. چند ماه بعد پیرمرد به طور معجزه‌آسایی از مرگ نجات پیدا کرد؛ اما قدرت حرف زدن و راه رفتن خود را تا حد زیادی از دست داده بود. با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به شعبه ۲ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
در جلسه رسیدگی به این پرونده کیفرخواست علیه عروس فراری و سه متهم دیگر خوانده شد. در ادامه مرد شاکی در جایگاه قرار گرفت. او که به‌سختی حرف می‌زد، گفت: من و همسرم در خانه بودیم که برادرزن پسرم با دو مرد دیگر به همراه عروسم وارد خانه ما شدند و با قمه و چاقو مرا زدند. دیگر نفهمیدم چه شد تا اینکه در بیمارستان به هوش آمدم. من از همه آنها شکایت دارم.
وقتی نوبت به آرمین رسید، او گفت: دامادمان و خواهرم خیلی با هم اختلاف داشتند و علت اصلی این اختلاف هم پدر و مادر دامادمان بودند. خواهرم تازه‌عروس بود اما آنها می‌خواستند خواهرم را طلاق بدهند و او به همین خاطر ناراحت بود. خواهرم می‌گفت وقتی خودش با شوهرش تنهاست رابطه آنها خیلی هم خوب است، اما وقتی خانواده شوهرش هستند باعث درگیری بین آنها می‌شوند. روز حادثه ما برای گرفتن زهر چشم به خانه پدرشوهر خواهرم رفتیم. هیچ‌کدام از ما چاقو نداشتیم و فقط پیرمرد را کتک زدیم.
در ادامه فرشید، متهم دیگر پرونده، در جایگاه قرار گرفت. او گفت: قبول دارم با دوستم آرمین وارد خانه شاکی شدم اما ما چاقو نداشتیم و من هیچ ضربه‌ای نزدم. محسن دیگر متهم پرونده ضربه زد.
در ادامه محسن حضور در خانه را انکار کرد و گفت: من حتی در خانه هم نبودم، به من تهمت زده‌اند و من این حرف را قبول ندارم. این گفته‌ها از سوی آرمین رد شد و او گفت: محسن از ترس دروغ می‌گوید. او در خانه همراه ما بود.
آرمین درباره اینکه خواهرش کجاست، گفت: خواهرم بعد از اینکه پدرشوهرش زخمی شد از خانه فرار کرد. نمی‌دانم او کجاست و با ما در تماس نیست. در پایان هیات قضات برای تصمیم‌گیری درباره این پرونده وارد شور شدند.
نظر کاربران
کاش ما پدر مادرها یاد میگرفتیم که تو زندگی بچها دخالت نکنیم چون نفر اصلی که بیشتر ضربه میخورد اول بچه خودمان هست.بچها خودشون بهتر میدانن که چه جوری زندگی کنن اما این آغا با این سنشان باید بین بچها را میگرفتن تا زندگی کنن نه خودش آتش زیر دیگ را بیشتر کند