تاکسی ها فقط برای خوشگل ها ترمز میکنند
گاهی وقتها یك تاكسی برای کسی که خوشگل باشد ترمز میكند. پیرزن باشد گازش را میگیرد و میرود. اما حضرت موسی برای زیبایی دخترها به آنها کمک نکرد.
حجت الاسلام والمسلمین قرائتی در جلسات درسهایی از قرآن که این هفته از تلویزیون پخش میشود درباره " كیمیای اخلاص(۲)" سخن گفته است.
قرائتی در ابتدای این سخنرانی با اشاره به معنای اخلاص درباره اهمیت آن در زندگی انسانها گفت: میگویند كیمیا را به مس بزنند طلا میشود. این چه كیمیایی است؟ یك چیزی به نام نیت داریم كه این نیت میتواند كارها را ۱۸۰ درجه عوض میكند. یعنی نیت خوب، كار بد را هم خوب میكند. شما به یك جنایتكار سلام كنی، فكر میكنی آدم خوبی است، به شما ثواب میدهند. چون شما نمیدانستی جنایتكار است، فكر میكردی آدم خوبی است. یعنی با نیت خوب به آدم بد هم سلام كنی اجر داری.
این واعظ مشهور همچنین در ادامه سخنانش درباره "اقدام خالصانه حضرت موسی در كمك به دختران" ، "نیت كار مهم است، نه سختی كار" ، "انسان در امور مادی، در كنار حیوانات" ، "نیت، اساس عمل و برتر از عمل" ، "تفاوت مخلِص و مخلَص در قرآن" و ... سخن گفته است.
آنچه در ادامه میخوانید گزیدهای از سخنان این استاد حوزه علیمه و دانشگاه است:
اقدام خالصانه حضرت موسی در كمك به دختران
به موسی گفتند: شورای نظامی تشكیل شده، تو را بگیرند و اعدام كنند. اعدام انقلابی، صحرایی، فرار كن. «فَاخْرُج» (قصص/۲۰) «فخََرَجَ مِنهَْا خَائفًا یترََقَّب» (قصص/۲۱) موسی هم از منطقه حكومت فرعون به منطقه مدین رفت، قبل از آنكه وارد شود دید بیرون شهر چوپانها دارند بزغالهها و گوسفندهایشان را آب میدهند ولی دو تا دختر هم یك كنار ایستادند، با اینكه خودش تحت تعقیب و فراری بود، نزد دخترها رفت. گفت: خانمها چرا شما كنار ایستادند؟
گفتند: پدر ما پیر است نمیتواند چوپانی كند. ما دو تا دختر با هم چوپانی میكنیم. آمدیم آب بدهیم، الآن سر چشمه برویم تن ما به تن مردان میخورد. و ما ایستادیم كه تن ما به آنان نخورد. خوب از خود این معلوم میشود كه طوری نیست زن كار بكند، اما تنهاش به تنه مردها نخورد.
امسال ۹۰۰ نفر اساتید دانشگاه جمع شده بودند، من هم دعوت شدم. گفتم: موضوع چیست؟ گفتند: اسلامی كردن دانشگاه! گفتم: راست میگویید یا شوخی میكنید؟ گفتند: نه! استاد دانشگاه كه شوخی با كسی ندارد. گفتیم: آنجایی كه ممكن است دختر و پسرها ساعتهایشان فرق كند. ۷ تا ۱۰ پسرها بیایند. ۱۰ تا یك بعد از ظهر دخترها بیایند.
صبح و ظهر كنید. البته یك جاهایی استاد كم داریم، اتاق نیست. استاد نیست. اگر شرایط، شرایطی است كه نمیشود در یك كلاس بنشینند. من خودم در یك كلاس هستم، هم خواهرها هستند و هم برادرها. اما تا آنجایی كه میشود از هم جدا كنند.
بالاخره گفتند ما بزغالههایمان را آب نمیدهیم تا مردها بروند. موسی گفت: من حق شما را میگیرم. بزغالهها و میشها را از دخترها گرفت، و رفت آب داد. آنوقت خدا از این آب دادن تعریف كرده است. حالا ببینیم خدا از سازمان آب ایران هم تعریف میكند یا نه. یك آدم فراری دو تا بزغاله را آب داد. ببینید خدا چه كرده است؟
خدا این سقایی را تعریف میكند. ولی آب دادن شما به كل ایران آیا تعریف شده یا نشده خودتان میدانید. این سقایی چه خصوصیاتی داشت؟ ۱- مأموریت در آن نبود. یعنی كسی به موسی نگفته بود باید این كار را بكنی. از سوز دل بود. ۲- اضافهكار نبود. ۳- بیمه نبود. ۴- برای زیبایی دخترها نبود. آخر گاهی وقتها یك تاكسی یك خوشگل باشد ترمز میكند. پیرزن باشد گازش را میگیرد و میرود. اینطور نیست كه موسی دید دو تا دخترها زیبا هستند ترمز كند. برای زیبایی نبود. ۵- شناخت نبود، چون گاهی وقتها آدم یك كسی را میشناسد، میگوید:
حالا فلانی ما را میشناسد بایستیم سوارش كنیم. رودروایسی است. ۶- وامدار نبود. گاهی وقتها آدم میگوید: ایشان در انتخابات ریاست جمهوری ما، در انتخابات نمایندگی مجلس ما، شورای شهر ما، در انتخابات خودش را به آب و آتش زده لااقل یك پستی به او بدهیم. فرمانداری، بخشداری، وامدار است. بالاخره این دخترها پدرشان یك خدمتی به ما كرده، شناخت نبود، وامدار نبود، اضافهكار نبود. ۷- فراری بود. در حال فرار خدمت كرد.
خدمت در حال فرار، خود موسی تحت تعقیب بود. ۸- گرسنه بود. ۹- شرط نكرد كه من بزغالهها را آب میدهم به شرطی كه شما هم بروید خانهتان و یك چیزی برای من بیاورید بخورم. شرط نكرد. ۱۰- در هوای گرم بود. این گرمی هوا را شما میتوانید بگویید از كجا درآوردیم. شما كه آخوند هستید. بگویید. . . «ثُمَّ تَوَلَّى إِلَى الظِّل» به سایه رفت، پیداست هوا داغ بود. ۱۱- دست تنها بود. تنها بود.
خاطرهای از شهید بهشتی
یك وقتی در ماشین دكتر بهشتی، شهید مظلوم نشسته بودم. ایشان پشت فرمان بود و من مهمانش بودم. طلبه جوانی بودم. داشتیم نصف شب جایی میرفتیم. شاید ساعت دوازده، یك بود. لب چهارراه ایستاد. گفتم:
آقای بهشتی هیچكس نیست، برو! گفت: باید بمانیم. گفتم: بمانید. بعد گفتم: شما كه نظام را قبول نداری، نظام شاهنشاهی را. گفت: من نظام را قبول ندارم، اما نظم را قبول دارم. این حرف، خیلی آدم عجیبی بود.
یك ملاقاتی یك روز با ایشان داشتیم، ساعت ۴ بعدازظهر بود. من چند دقیقه زودتر رفتم. آمد در را باز كرد. گفت: قرار ما كی بود؟ گفتم: ۴! گفت: زود آمدید. در اتاق بمانید من سر وعده میآیم. نظم!
نیت، اساس عمل و برتر از عمل
نیت بدون عمل هم دریافت پاداش دارد. كسی نیت بكند ولو عمل نكند، نیت من این است كه این كار را بكنم، ولی نشد. میخواستم بیست نفر را افطاری بدهم به هركس زنگ زدم گفت: من جای دیگر قول دادم. خیلی خوب، به سه نفر افطاری بدهی ولی شما ثواب بیست تا را داری. نیت كار نكرده را هم قبول میكند. نقش نیت! در قیامت هم محاسبهها براساس نیت است. حساب نمیكنند چند ركعت نماز خواندی. چقدر پول دادی؟ میگویند: نیتت چه بود؟ «لِیسْئَلَ الصَّادِقینَ عَنْ صِدْقِهِم» حتی اگر راست هم گفتیم، میگویند: انگیزه صداقت شما چه بود؟
گاهی وقتها یك جوان در كوچه یك دختری را یك ساعت نگاهش میكند. ولی وقتی خانه پدرزن خواستگاری میرود، چنان چشمهایش را پایین میاندازد، بله امیدوارم كه ما را به فرزندی خودتان قبول كنید. چنان چشمها پایین است، كه مثلاً چقدر این جوان باادبی است! اوه. . . . (خنده حضار) سرش را بالا نكرد. این آنجایی كه باید دید بزند دیدهایش را زده است. (خنده حضار) ولذا هر نگاه نكردنی هم تقوا نیست.
گاهی وقتها یك خانم میآید با من صحبت میكند، من اگر هیچكس نباشد نگاهش میكنم. تا میبینم دوربین است، بله! نه انشاءالله. . . خوب، من نگاه نكردم اما این نگاه نكردن ارزش ندارد. «لِیسْئَلَ الصَّادِقینَ عَنْ صِدْقِهِم» هر صداقتی ارزش ندارد.
هر تقوایی هم ارزش ندارد. آن تقوایی كه برای تقوا باشد. هر ترمز لب چهارراه ارزش ندارد. آن ترمزی كه از ترس جریمه، از ترس سوت پلیس است، بنده كه هرچه نگاه میكنم گیر هستم. شما را نمیدانم گیر هستید یا نیستید. هركس گیر است كه مثل من است. خدایا تو را به حق محمد و آل محمد توفیق بده نیتهایمان آنگونه باشد كه تو دوست داری.
منبع: برنا
باز نشر: مجله اینترنتی Bartarinha.ir
نظر کاربران
بچه ها من می خوام دو تا سوال بپرسم دوست دارم با دلسوزی جوابمو بدین.
1.به نظر شماها دوستی یه دختر و پسر به چه شکلی باشه منطقی و درسته؟(منصفانه فکر کنید ، نمیشه منکر وجود این دوستی ها شد. البته منظورم اصلا دوستی های دختر پسرهای 15،16 ساله نیست)
2.(سوال دومم بیشتر از آقایونه. اما خوشحال می شم نظر دوستان دیگه رو هم بدونم.) حاضرید با دختری که قبلا با کسی دوست بوده،ازدواج کنید؟ اگه آره، بعدا ممکنه بهش به خاطر اون قضیه سر کوفت بزنین؟
پاسخ ها
مرمر عزیز در خصوص سوال دومت خواستم بگم من قبلا با کسی دوست بودم الان با شخصی هستم که به ازدواح باهم فکر میکنیم با اینکه خیلی دوسم داره اما متاسفانه تجربه و پختگی منو میزاره پای دوستی گذشته!!
در مورد سر کوفت زدنشون يک لحظه هم شک نکن دروغ بگي راحت تري
مرمر عزیز . در مورد سوال دومت من فکر میکم ازدواج با دختری که قبلا دوستی رو از راه صحیح تجربه کردس خیلی بهتر از دختری است که روابط اجتماعی خوب نداره
بد بخت دختر ها که گیر این پسر هایی میفتن که قبلا ... بات موافقم دوستی خیابونی پشیزی نمیرزه
حقیقتش من خودمم موندم که رابطه دختر و پسر چجوریش درسته ولی اگه بخوایم به حرف اینها عمل کنیم باید صبر کنیم تا 35 سالمون که شد و مامانمون احساس کرد که دهنمون دیگه بوی شیر نمیده واسمون بره خواستگاری!!!اونوقت این وسط جوونی از دست رفتمون چی میشه حتما به درک دیگه!از اون طرف اگه خودمون بخواهیم واسه خودمون آستین بالا بزنیم خب باید حتما با یکی دوست بشیم که ببینیم اخلاق و طرز تفکرش مورد پسند ما هست یا نه و اگه نبود دوستیمونو تموم کنیم و با یه نفر دیگه دوست بشیم ولی مشکلی که این وسط پیش میاد اینه که بر اساس طبیعت انسان کشش برای رابطه جنسی بین هر دو طرف پیش میاد و تو جامعه ما این مسئله برای دخترها خیلی مشکل ایجاد می کنه...
به نظرم توی جوامع غربی که این جور مسائل اهمیتی نداره مردم خوشبخت تر هستند.
سلام :
1 - بنظر میاد امروزه بسیاری از دخترها و پسرها دوست هستند .
ما روز مره ارتباطات کلامی زیادی رو بین دختر و پسر میبینیم و شاید حجب و حیای دختر و اعتقادات دینی ما باعث شده این ارتباطات کمرنگ جلوه کنه ، اما اگه اصولی و عقلانی و با حفظ حرمت همراه باشه نه تنها مشکلی نداره که شاید خیلی جاها چاره ساز هم باشه .
2 - فکر میکنم پاسخ این سئوال شما رو در سئوال اول داده باشم .
ممنون از پرسش زیبایت و اینهمه پاسخ دهنده خوب و باصفا .
سلام میخواستم یه توضیحی راجع به قسمتی از مطلب بدم.
آنچه در ادامه میخوانید گزیدهای از سخنان این استاد حوزه علیمه و دانشگاه است:
اقدام خالصانه حضرت موسی در كمك به دختران
داستان اصلا اونطوری که اینجا نوشته شده نیست اصل جریان در کتاب کنیز مخصوص ملکه مصر( با نام کلئوپاتر هفتم)نوشته شده..دو دختر نبودن یکی بوده.حتی با موسی مسابقه اب کشیدن از چاه میدن و دختر برنده میشه و موسی همراه غلامش بوده و................ تاریخ رو درست بدونیم......
پاسخ ها
سلام و احترام. من به سندیت و اعتبار اثبات شده ماجراهای تاریخی در "قرآن" یقین دارم، نه مطالعات بشر بلکه گفته خالق بشر... انچه در قرآن در مورد دختران حضرت موسی گفته شده، برای من سنده و اعتبار بقیه رو با اون می سنجم. شاد باشید. یاحق.
مرمر جون سوال دومتو جواب میدم
اگه من اشم باهاش ازدواج نمیکنم چون دختری که قبلا دوست پسر داسته ممکنه دوباره وسوسه بشه
پاسخ ها
جوابت خنده داره.دور خودت پیله جهل کشیدی اینم بدون که همه چیز نسبیه.یه دختر بی دوست پسر هم وسوسه میشه پسر جان
آی مرسی
با احترام به مرمر خانوم دقت کردم نظرات عالی تو مطالب مختلف دادن اما تو این مطلب بنظر من تو این زمان اتفاقا دهه شصتیها اصلا جوابی نداره و خدمت کاظم خان عرض کنم اگه اینجوری فکر میکنید باید تا آخر عمر مجرد بمانید من دختری ندیدم تجربه دوستی نداشته باشه
پاسخ ها
سلام و احترام. اقا دانیال ندیدن شما، دلیل بر نبودن هزاران دوشیزه بانوی پاک و باوقار و وفادار به همسر آینده، نیستا !!! من بجای شما خیییلییی از این فرشته های زمینی دیدم... به قول حافظ شیرازی: منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن...
چرا زیادن.بستگی به اطرافت داره.نمونش یکی مثل من.اتفاقا چقدر هم پسرها از من بیزار شدن و خیلی از دوستهام باهام رابطشون رو کم کردن چون به نظرشون امل میومدم . ولی اصلا برام نظر هیچکی مهم نیس.دوست ندارم به همسر آیندم با این کار خیانت کنم.دوستی قبل از ازدواج فقط هدر دادن وقت و انرژیه البته برای دخترا.پسرا رو نمیدونم
دقیقا همینه
منم با حرف دانیال موافق نیستم،هم دختر و هم پسرایی هستند که با دوستی های قبل از ازدواج مخالفند،ولی از لیلی خانوم و بانوی شیرازی یه سوال دارم(البته واسه خودمم سواله)که از کجا می دونید که طرف مقابلتون هم مثل شما هیچوقت با کسی رابطه نداشته و راست میگه؟البته میگن باید تو زندگی همیشه به طرف مقابلت اعتماد داشته باشی ولی همونطور که صد دفعه تو خبرها-از جمله همین سایت-آمده وسط زندگی یه دفعه گندش در میاد و اون طرفی که با نظریه هر دو پاکیم با طرف مقابل ازدواج کرده کاملا از زندگی دلسرد و از طرف مقابل بیزار میشه...
من تو فامیل خودمون از این نمونه های دختر پاک،پسر ناپاک،دختر هنوز بی اطلاع زیاد دیدم که میگم...
وحید آقا در رابطه با سوالی که فرمودید من فکر میکنم که وظیفه هر کسی هست که تا جایی که می تونه درست ترین کار ممکن رو انجام بده حتی اگر میبینه که اطرافیان و حتی طرف مقابلش این کار رو انجام نمیده.و فکر نمیکنم که چون همسر آیندم ممکنه تجربه رابطه قبل از ازدواج رو داشته باشه پس اشکالی نداره من هم این تجربه رو داشته باشم.من حتی اگه همسر آیندم یک وقت به من خیانت کنه در پی تلافی کردن کارش با رفتاری مثل خودش نیستم چون این رفتار در ذاتش غلط است چه من اون رو انجام بدم چه فرد دیگری.
من به این جمله اعتقاد دارم که اگر نیکوترین کار را انجام بدی،حتی اگر به ضررت باشه ولی توکل کنی بهش،مطمئن باش بهترین نتیجه رو میگیری.این به تجربه به من ثابت شده.
دوست عزيز پيمان
به نظر شما گفته هاي نويسنده كتاب كلوپاتراي هفتم از گفته هاي خدا در قرآن درستتره؟!!!
به نظر من دوستی کاردرستی نیس ولی اگه یکی این اشتباه رو کرد باید بهش فرصت داد همونطور که به پسرا این فرصت داده میشه
خدایاکمکم کن بیشترببخشم کمترقضاوت کنم وبه دیگران نیزفرصت اشتباه کردن بدهم.....ماکه معصوم نیستیم
bikhiyal baba mari kho onam hatman gf dashte dg age sarkoft zad to ham bezan pesara kheyli poroan bekhoda khodeshon 100ta ghalat mikonan bad y dokhtar aftab mahtab nadide ham mikhan...
از تمام دوستان عزیزم صمیمانه تشکر می کنم که به سوالم جواب دادن.
بی صبرانه منتظر نظر سایر دوستان هم هستم
به نظر من کسی که رابطشو در هر زمینه ای که باشه بتونه به درستی حفظ کنه مشکلی پیش نمیاد.رابطه جنس مخالف میتونه باعث پیشرفت روابط اجتماعی باشه.البته بازم تاکید میکنم:اگه از هر نظر سالم باشه
پاسخ ها
یعنی چه سالم باشه وقتی با جنس مخالف رابطه داری بالاخره به یکیشون
احساس علاقه می کنی و کم کم نزدیک میشی و از اون اتفاقا میفته دیگه.غربی ها رو که می بینی با هم فقط دوست باقی می مونند چون یه دوست صمیمی دارند.اگه از اول دنیا همه زن و مردها قرار بود دوستیه از هر نظر سالم با هم داشته باشند که الان من و تو وجود نداشتیم که بخواهیم در مورد این مسائل صحبت کنیم!!!!!
سلام
جهت اطلاع خانم ها مردها بسيار بسيار غيور تر از خانم ها هستند باز جهت اطلاع متأسفانه غيرت زنها به غلط در فارسي حسادت ناميده شده بنابراين داشتن روابط قبل از ازدواج ميتونه ازدواج رو مختل بكنه خصوصا كه اصولا جامعه ما جامعه اي احساس گرا است و براحتي نميشه اين روابط رو تموم كرد و به يك رابطه (ازدواج) محدودش كرد.
پاسخ ها
عادل جان منم کمی تا قسمتی با نظر شما موافقم ولی تو این مملکت مگه میشه به این راحتی ازدواج کرد؟
چرا اقایون این را حق مسلم خود می دونن چون مردن باید با هر کس که دوست دارن باشن چه قبل از ازدواج و چه بعد از ازدواج من خودم خانوم هستم ولی راجع به اینکه بخوام با پسری دوست بشم اینکارو نمیکنم چون اینقدر دور و برم دخترهای هستن که برای عشق نافرجام افسرده شدن از بس که نامردی دیدن ذوست نمیشم چون برای شخصیت خودم خیلی ارزش قایلم وتمام دوست داشتن و علاقه هم رو به پای شریک زندگیم می زارم با نظر امیل کاملا موافقم ولی عزیزم وجود داره؟
پاسخ ها
منم دقیقا با رها موافقم
رها جان دقيقا حق با شماست ولي فراموش نكن كه ما پسر ها هم از رابطه با دختر ها كم ضربه نخورديم يه كم انصاف محض رضاي خدا بد تيست
رها جان دقيقا حق با شماست ولي فراموش نكن كه ما پسر ها هم كم از اين رابطه ها ضربه نخورديم پس يكمي هم انصاف داشته باش
خانم مر مر گرامی.این سوال شما را همه نمیتونن جواب بدن. جواب شما بستگی به سطح تحصیلات و شخیصیت اجتماعی هر شخصی داره. به نظرمن گذشته هر کسی به خودش مربوطه. من وقتی کسی را دوست داشته باشم به ان چیزی که الان هست نظر میکنم. به من چه مربوطه که قبلا با کی دوست بوده؟ اگه قراره که با من ازدواج کنه باید بعد از این همه تلاشش را برای حفظ زندگیمون بزاره.منم همینطور.
سلام لطفا به کسی برنخوره!!!!ولی به نظر من هیچ کس ارزش وقت تلف کردن نداره کاری نکنیم که بعدا ازش پشیمون بشیم وجود
علاقه به معنای واقعی توی این زندگی ماشینی وجود نداره
آقا فرهاد ممنون. منم با نظر شما موافقم.بلاخره این مسئله تا حدودی توی جامعه ی ما اجتناب ناپذیره.
از تمااااااااااااااام دوستان گلم که به سوالاتم دلسوزانه جواب دادن بی نهایت سپاسگذارم.