روزی که زنِ اصلاحطلب، اسلحه بهدست شد
خبرآنلاین: معصومه ابتکار گفت: بر خلاف برخی ادعاها من در روز اول تسخیر سفارت آمریکا حضور نداشتم؛ یک یا دو نفر از دیوار بالا میروند و انبر در زیر چادر خانمها بود که با این انبر زنجیر را پاره میکنند و بیشتر دانشجویان از در سفارت وارد میشوند.
معصومه ابتکار از چهره های اصلاح طلبی است که در جریان تسخیر سفارت آمریکا نقش داشته است، وی در دوران ریاست جمهوری سید محمد خاتمی سمت معاونت رئیسجمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست را عهده دار بود همچنین به عنوان یک اصلاح طلب در انتخابات شورای شهر تهران در سال ۱۳۸۵ شرکت کرد و با پیروزی در این انتخابات، عضو شورای شهر تهران شد و با تأسیس کمیته محیط زیست در این شورا ریاست آن را بر عهده گرفت.
ابتکار همچنین در دوران ریاست جمهوری حسن روحانی، به معاونت رئیسجمهور در امور زنان و خانواده دولت دوازدهم منصوب شد.
معصومه ابتکار چند سال پیش در گفتوگویی با روزنامه آرمان در رابطه با تسخیر سفارت آمریکا توضیح داده که بخشهایی از آن را میخوانید:
بر خلاف برخی ادعاها من در روز اول تسخیر سفارت حضور نداشتم. سال ۵۸ شرایط خاصی بر کشور حاکم بود یعنی ۸ماه از انقلاب گذشته و هر روز یک اتفاقی در کشور رخ میدهد که معنایش چنین بود: «آنها دست از سر انقلاب ایران بر نمیدارند و نمیگذارند ایران به راحتی از چنگ آنها خارج شود» هر روز این بحث جریان داشت که «چه میشود که اجازه نمیدهند این انقلاب ضدامپریالیستی و برخی کشورهای دیگر روی پای خودشان بایستند» یا چه اتفاقاتی رخ میدهد که تا ایران و برخی کشورهای دیگر میخواهند سر بلند کنند، بگویند کشور مستقل هستیم، قرار نیست از واشنگتن دستور بگیریم، نمیخواهیم نیروی نظامی آمریکا در این کشور مستقر شود کما اینکه ۷۰هزار نفر در ایران مستقر بودند، تحمل از دست میدهند و پذیرای استقلال آنها نیستند.
در چنین شرایطی ۴۰۰دانشجوی نخبه دارای موقعیتهای خوب تحصیلی که اغلب دانشجوی مهندسی و از نظر فکری بسیار پیشرو بودند، سابقه مبارزاتی در دوران انقلاب داشتند، معتقد به مشی امام(ره) بودند و به همین دلیل هوشمندانه نام خود را «دانشجویان پیرو خط امام» گذاشتند تا هیچ حزبی از جمله حزب حاکم یعنی حزب جمهوری اسلامی بهرهبرداری نکنند، همه راهها را بررسی میکنند و میگویند یک طراحی از طرف دولت آمریکا برای براندازی در ایران شروع شده است.
بنابراین این دانشجویان همه روشها را مرور میکنند تا از این انقلاب نوپا که نه سیستم امنیتی و اطلاعاتی داشت، ارتش در آشوب بود، هنوز قانون اساسی تصویب و انتخابات ریاست جمهوری برگزار نشده بود، مجلس وجود نداشت و کشور در شرایط انتقالی وشورای انقلاب بود، حالت لرزان داشت حفاظت کنند چون تمام شواهد برای دانشجویان روشن بود و امام(ره) چند ماه بود که درباره آمریکا زیاد صحبت نمیکردند ولی وقتی یک سری از اتفاقات جدی شد و مخصوصا روزی که با فشار جریان خاصی در داخل آمریکا یعنی(گروه راکفلر)، شاه را به این کشور راه دادند که بهانه آن درمان پزشکی بود، اما نفس این واقعه چنین بود که انقلابی پدید آمد، دیکتاتوری را خلع کردند و فراری شد. این فرد به چند کشور متواری و در نهایت در آمریکا به روی او گشوده شد پذیرش شاه در آمریکا برای مردم ایران پیامی داشت که چنین بود «ما برای شما برنامه داریم» و دانشجویان به درست یا غلط این پیام را دریافت کردند. بنابراین برنامهریزی میکنند و به این نتیجه میرسند که تظاهرات و بیانیه دیگر فایدهای ندارد و باید کاری شود تا این سلسله اقداماتی که به براندازی یا کودتا...
یعنی کودتا در آن برهه قابل پذیرش بود؟
یک بار در ایران کودتا شده و توهم نیست. ۲۸مرداد ۱۳۳۲ همین روال رخ داد، کودتا شد و دولت و نخست وزیر مردمی به نام دکتر محمد مصدق را سرنگون کردند که آن زمان مطرح شد که این دوره میخواهد تکرار شود، پس جمع میشوند، همه راهها را بی فایده ارزیابی میکنند و به این نتیجه میرسند که چند روز باید مسالمتآمیز، بدون اسلحه، بدون خشونت و درگیری و همانطور که انقلاب پیروز شد وارد سفارت آمریکا شویم و در اینجا هم پیروز میشویم تا به دنیا بفهمانیم اجازه نخواهیم داد کودتای دومی در ایران شکل بگیرد و مردم ایران تصمیم گرفتهاند اداره امورشان از سوی خودشان باشد که در نهایت این دانشجویان بهصورت مسالمتآمیز و بدون اسلحه وارد سفارت میشوند. یک یا دو نفر از دیوار بالا میروند و انبر در زیر چادر خانمها بود که با این انبر زنجیر را پاره میکنند و بیشتر دانشجویان از در سفارت وارد میشوند.
پس بر خلاف برخی ادعاها از روز اول در تسخیر سفارت آمریکا حضور نداشتید.
من دانشجوی سال دوم مهندسی شیمی دانشگاه پلی تکنیک بودم که در روز سوم با من تماس گرفتند و گفتند «با توجه به تسلط خوبی که بر زبان انگلیسی دارید به ما کمک کنید». من همه آن دانشجویان اعم از آقا و خانم را میشناختم و از اعضای انجمن اسلامی بودند.
در خاطر دارید چه فردی با شما تماس گرفت؟
میدانم که آقای هاشمی موثر بود.(خنده) ایشان از عوامل موثر در تسخیر بودند.
از میان آن جمع با چه کسانی آشنا بودید؟
دوستان زیادی بودند. هم دانشگاهیهای خودم از جمله آقایان محسن میردامادی، عباس عبدی و برخی دیگر ازآقایان حضور داشتند.
ظاهرا طیف فکری دانشجویان تسخیرکننده سفارت گسترده بودند مانند سالهای پیش که در بیان دیدگاههای یک حزب از بینالعباسین نام میبردند یعنی از عباس دوزدوزانی تا عباس عبدی!
برخی دانشجویان در همان زمان مخالف بودند. بچههای علم و صنعت و دانشسرای معلم مخالفت کردند از جمله آقای احمدینژاد و آقای سیدنژاد. سایر دانشجویان اما تصمیم به تسخیر سفارت آمریکا گرفتند و من هم روز سوم رفتم. وقتی خبر به امام رسید و ایشان فرمودند جای خوبی را گرفتید.
امام خمینی از ریز برنامه دانشجویان خبر داشتند؟
در ابتدا اطلاع نداشتند.
چگونه مطلع شدند؟
ظهر آن روز امام(ره) با تلفنی که آقای موسوی خوئینیها به ایشان زدند، از ماجرا خبردار شدند. قرار بود آقای موسوی خوئینیها در نشستهایی که با دانشجویان داشتند موضوع را به اطلاع امام برساند، اما بعد از آن عنوان کردند اگر به امام گفته شود این حرکت دانشجویان به کار حکومتی تبدیل میشود، در صورتی که تسخیر سفارت آمریکا کار مردمی بود نه حکومتی.
ارسال نظر