درخواست برای واکنش دفتر امام به یک خاطره
وقتی که مرحوم امام (ره) به درستی متذکر شدند هرگونه استنادی به ایشان باید مبتنی بر اسناد متقنی که تعیین کردهاند باشد، از ابتدا میدانستند اگر این نکته را حل نکنند، پس از وفات ایشان چه بازار مکارهای درباره انتساب فلان نظر یا خبر به ایشان پیش خواهد آمد و حتی اکنون هم که این پیشبینی را کردهاند و تمهیدات لازم را برای جلوگیری از انتساب اخبار دروغ و جعلی در نظر گرفتهاند، باز هم شاهد مواردی از این دست هستیم؛ معلوم نیست که اگر آن تمهید اندیشیده نمیشد، امروز با چه وضعی مواجه بودیم.
روزنامه اعتماد نوشت: « موضوع از این قرار است که یکی از سایتهای اصولگرا اخیرا (به مناسبت سالگرد شهادت شهید لاجوردی) گفتوگویی با یکی از دوستان وی انجام داده و در آن مسالهای را به امام منتسب کردهاند که تا کنون نه تنها هیچ مورد مشابهی وجود نداشته بلکه بر عکس آن همیشه گفته شده است.
در بخشی از این گفتوگو ، نقل قولی از مرحوم لاجوردی درباره جلسهای که ادعا شده گویا وی با برخی دیگر از مسوولان خدمت امام بودهاند، آمده است که «لاجوردی میگفت هرچه حرفها و گزارشهای این آقایون بیشتر میشد ابروهای امام بیشتر در هم فرو میرفت و چین و چروک چهرهشان بیشتر میشد. امام از این گزارشها خیلی غضبناک شده بودند که بعد از اتمام گزارش آخرین نفر حضرت امام (ره) روی به بنده کردند و فرمودند «تو چی میگی؟» که من شروع به جواب دادن تمام این ادعاها کردم،
یکی از آنها که کنارم نشسته بود در اثر پاسخهای من به این گزارشها چنان به خود میلرزید که آرنج او به پهلوی آسیبدیده من برخورد میکرد. حین ارائه گزارش دیدم که چهره برافروخته امام باز میشد و رفته رفته چهرهشان باز و ایشان خوشحال شدند . وقتی هم که صحبتهایم تمام شد امام خطاب به بنده گفتند که «آقای لاجوردی مسائل این جلسه بین من، شما و خدا تا روز قیامت به امانت بماند» و بعد پشت به جمع از اتاق خارج شدند...
جالب است که بعد از این جلسه هم شهید لاجوردی به دلیل ارادت قلبی و اعتقادی که به حضرت امام داشت و در همه حال خودش را مقید به ولایت پذیری از ایشان میدانست با عنایت به این کلام حضرت امام که به ایشان فرموده بودند مسائل این جلسه امانت میان ما تا روز قیامت، لذا با وجود پرسشهای فراوان و اصرارهای زیاد دوستان، باز مرد پولادین زندانهای رژیم طاغوت حاضر نشد حتی به نزدیکترین دوستانش از صحبتهای مطرح شده در این دیدار و حتی از حاضرین در این جلسه صحبتی به میان آورد. لاجوردی تا زمان نایل آمدن به فیض شهادت یک قدم هم از خط امامت و ولایت عدول نکرد.»
گذشته از اینکه بسیار بعید است مرحوم لاجوردی چنین خبری را و به این صورت نقل کرده باشند ذکر چند نکته ضروریست. اول اینکه فرض کنیم چنین چیزی اتفاق افتاده، مگر مفاد آن جلسه فقط میان امام و ایشان بوده که ایشان بگوید مسائل این جلسه میان آن دو نفر تا قیامت به امانت بماند؟ طبعا اگر میخواستند چنین بگویند باید به همه جمع گفته میشد.
به علاوه این چه نقل قولی است که از کسی (مرحوم لاجوردی) میشود که در قید حیات نیست و اگر چنین چیزی بود حتما وی در زمان حیات خود آن را اعلام میکرد نه آنکه فقط به یک نفر به صورت خصوصی گفته باشد. این گونه نقل قول درست کردن، خرج کردن از حساب امام(ره) برای توجیه رفتار دیگران است که قطعا مرحوم لاجوردی به آن رضایت نداشتهاند.
از همه اینها گذشته کسی که امروز خود را پیرو و علاقهمند به امام (ره) میداند، چرا این توصیه اکید ایشان را که کسی حق ندارد خبر و نظری را برخلاف ضوابط تعیین شده به ایشان استناد دهد، رعایت نمیکند.
بخش بعدی اظهارات گوینده در قلب تاریخ مهمتر است. آنجا که پرسیده میشود که «آیا لاجوردی روی پروندههای ۷ تیر و ۸ شهریور هم کار کرد؟» میگوید: «پروندههای ۷ تیر و ۸ شهریور هست. لاجوردی به اعدام او (متهمی که هست) اعتقاد داشت... خودش هم یک نسخه نگه داشت و شاید یک نسخه هم در جای امنی باشد. آن فرد مسوول قضایی رفت و به دروغ به امام گفت که پرونده بسته شده است. آن پرونده هست و قاتل هم هست.
یک روز که خدمت مقام معظم رهبری رفته بودیم، پس از دیدار از آنجا خارج شدیم و در حیاط بودیم که آن فرد، دست روی دوش لاجوردی زد و گفت سلام سید! لاجوردی او را کافر و مرتد میدانست و به همین دلیل جواب سلامش را نداد.»
آیا این توهین به امام (ره) نیست که مسالهای را که در زمان حیات ایشان مطرح و مختومه شده و هیچگاه هم در حیات ایشان رد نشده است اکنون وارونه جلوه داد؟ این چیزی جز تخریب واقعیتهای تاریخی نیست. آن هم با استناد به مرحوم لاجوردی که آنقدر شجاعت داشت که اگر چنین مواردی را معتقد بود شخصا بیان میکرد. باز کردن زخمهای کهنه، هرچند کمکی به حل مشکلات امروز کشور نمیکند، ولی مهمتر از آن این است که در این راه، کاری نکنیم که پایههای انقلاب از جمله آن دسته از حقایق تاریخی که به امام(ره) مربوط میشود، خدشهدار شود.
ایشان به شدت پرهیز داشتند از اینکه حرف خصوصی با کسی بزنند، چه رسد به اینکه از کسی بخواهند که حرفهای گفتهشده پیش خودشان بماند، آن هم تا قیامت! هرکس این خبر را بخواند، خواهد گفت که ببین چه خبر بوده؟ به علاوه آن طور که از سیاق خبر برمیآید (بر فرض آنکه آن را درست فرض کنیم) پاسخهای داده شده در دفاع از عملکرد آقای لاجوردی مطلوب امام واقع شده است، پس دلیلی ندارد که بخواهند انتشار مفاد گفتوگوها را برای قیامت بگذارند، بلکه برعکس باید گفته میشد این پاسخها را در اختیار مردم قرار دهید!
اگر منتشرکننده این خبر نمیدانستند چه سوءبرداشتها و سوءاستفادههایی از بیان و نشر این خبر میشود، باید به درک ارتباطی و حرفهای آنان شک کرد و اگر میدانستند در این صورت باید گفت که منظور آنها بیش از آنکه دفاع از فرد مورد نظر که مدعی است خبر از او نقل شده، باشد، سستکردن یکی یا مهمترین پایه انقلاب یعنی رفتارهای مرحوم امام (ره) هدف آنان بوده است. شایسته است که دفتر نشر و حفظ آثار امام در این موارد واکنش شایستهایی از خود نشان دهند.
ارسال نظر