پاسخ به معاونت زنان ریاستجمهوری: مایه تاسف است که متوجه نمیشوید
معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری در پاسخ به یادداشت منتشر شده در برترینها جوابیهای فرستاده بود که در ساعات قبل در این پایگاه خبری منتشر شد.
برترینها: معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری در پاسخ به یادداشت منتشر شده در برترینها جوابیهای فرستاده بود که در ساعات قبل در این پایگاه خبری منتشر شد. عنوان یادداشت مورد نظر این بود:« «خانم خزعلی! مردم بچهدار نمیشوند؟ مشکل خود شمایید»
نویسنده یادداشت برترینها در پاسخ به جوابیه معاونت امور زنان مطلبی برای ما ارسال کرده است که در زیر میخوانید:
در کمال تاسف رفتارها و ادبیاتی که از مسئولان و نهادیهای مرتبط میبینیم، حتی وقتی قرار است بیانگر علمی بودن و فرهیختگی آنها باشد، نقض غرض است. تاییدی دیگر بر اداره غیرکارشناسی کشور است. تاییدی بر این که درها بر پاشنه غلط میچرخد. جوابیه معاونت امور زنان و خانواده هم از این امر مستثنی نبود. این جوابیه به جای توجه به واقعیات جامعه و افکار عمومی و به جای استفاده از آمار و فکتهای علمی تلاش کرده تا با انگ زدن و متهم کردن دیگران حکم به تبرئه سیاستهای اشتباه کشور بدهد.
به چنین شیوههای پاسخگویی اساسا نباید توجه کرد و نیازی به واکنش نیست. اما برای این که دوستان گمان نکنند که در شهر کسی نیست و اگر جوابی دادند و بیپاسخ ماند، خود را محق نبینند، چند خطی به آن میپردازیم.
اول- این جوابیه با عجله، غیردقیق و عوامانه نوشته شده است. شاید خود خانم خزعلی و همکاران و هوادارانشان را راضی کند، اما بعید است کمتر مخاطب منصفی را به تفکر وادارد. مثال: در همان ابتدای جوابیه نوشتهاند:« خانم خزعلی هرگز عنوان ننمودند که مردم مقصر این مطلب (بچهدار نشدن مردم) هستند بلکه گفته است که مردم تاثیرگذار اصلی هستند برای نرفتن به سمت سیاهچاله جمعیتی...». چه چیزی را تکذیب میکنی خواهر یا برادر من؟ مگر بچهدار نشدن مردم از نظر شما کوتاهی در انجام وظیفه ملی و دینی و اجتماعیشان نیست؟ مگر فاجعه به بار نمیآورد؟ خب کوتاهی همان تقصیر است. مقصر هم کسی است که در به وجود آمدن مشکل تاثیرگذار است. مردم از نظر شما مقصرند. با عوض کردن کلمات و جملات مفهوم که تغییر نمیکند. الان دارید چه چیزی را توجیه میکنید؟
دوم- بعد هم گفتهاند:« این نهایت صداقت است که یک مسئول گزارش علمی مستند به مرکز جمعیت و آمار کشور را در زمینه بحران جمعیت مد نظر قرار دهد و زیاد شدن تک فرزندی و کم شدن تعداد فرزندان که جمعیت را تهدید میکند بیان کند و نظر کارشناسان را در مورد گرفتار نشدن در تله جمعیتی به اطلاع مردم برساند...». از خانم خزعلی و همکارانشان عاجزانه تقاضا داریم در مورد صداقت و مشکلات مردم صحبت نکنند. همین امروز از مردم نظرخواهی کنید ببینید، مشکلشان چیست. نداشتن فرزند؟ یا شرایط ناگواری که اجازه تشکیل خانواده و فرزندآوری را نمیدهد.
خانم خزعلی! صداقت این است که نشانی غلط به مردم ندهیم. کشوری با 90 میلیون جمعیت که با بحران آب مواجه است، با مشکل بیکاری مواجه است و در همه چهل سال –جز دو سال- نرخ تورم آن دورقمی بوده چرا باید نگران تله جمعیتی باشد؟ کاهش جمعیت چندمین اولویت آن است؟ خانم خزعلی بعید است شما شخصا اطلاع و مطالعهای در زمینه اقتصاد داشته باشید. دوستانتان هم به شما نمیگویند، اما نرخ تورم تجمیعی در اقتصاد ایران از سال ۱۳۵۸ تا امرو بیش از ۱۸۰هزار درصد بوده. از یک کارشناس بپرسید تا به شما بگوید معنای این اعداد از چه فاجعهای حکایت میکنند. صداقت اگر داشته باشید، قبل از تبلیغ فرزندآوری چنین گزارشهایی را مد نظر قرار میدهید و به مشکلات مردم اهمیت میدهید، نه این که توصیههای ناشتا داشته باشید.
مردم قضاوت میکنند که این حرفها دلسوزانه و از روی خیرخواهی برای کشور است یا اظهارات خوشخوشان شما.
سوم- آوردهاند:« نویسنده محترم بدون کمترین بررسی پیشینه علمی جمعیت و یا پیش گرفتن حداقلهای رویکرد منطقی همه مشکلات جمعیت را به حجاب و گزینش معلمان و برخی دیگر از درگیریهای شخصی خود برگرداندهاند و به خود زحمت نداده است تا با کمی تامل در کشورهایی که در تله جمعیتی اسیر شده یا دچار کاهش جمعیتی جدی بودهاند لااقل شکل و صورت منطقی و قابل قبول به بحث خود بدهد و در عین حال مدعی هست که واقعیات جامعه را میفهمد ودیگران را متهم میکند که واقعیات را نمیفهمند اگر ایشان کمی در وضعیت کاهش جمعیت در کشورهای مختلف خصوصاً اروپا و برخی کشورهای آسیایی دقت مینمود به این راحتی علت یابیهای موهوم را در نوشته خود مطرح نمیکرد کاهش جمعیتی که در کشورهای آلمان ایتالیا روسیه رومانی ژاپن بلاروس صربستان اوکراین اتفاق افتاده را احتمالا ایشان در راستای توسعه میداند...»
اولا که نویسنده محترم مشکلات جمعیت را ناشی از حجاب و گزینش معلمان و برخی دیگر از درگیریهای شخصی! خود نمیداند. نویسنده با برشمردن معضلات اجتماعی از شکاف نارضایتی نوشته بود. اگر به نظر آن معاونت نارضایتی از وضعیت اجتماعی و شرایط آموزش کشور، موضوعی شخصی است، باید غصه خورد که مهمترین مسئولان کشور چنین دغدغههایی ندارند و آن را مربوط به برخی شهروندان میدانند. بعد هم این که ندیدن ناآرامیهای سال گذشته و سالهای پیش از آن در ایران، و برنامهریزی بدون توجه به افکار عمومی، افتخاری است که فقط آقای رییسی و زیرمجموعه ایشان و مسئولانی از این دست میتوانند بابت آن مغرور باشند.
البته جای تعجب نیست. وقتی معاون رییسجمهور آلمان و ایتالیا و ژاپن را توسعهیافته نمیداند و به دلیل کاهش جمعیت وضعیتشان را اسفبار میبیند، معلوم است که وضعیت کشور باید به اینجا برسد که رسیده. گفتهاید نویسنده به وضعیت ژاپن و کرهجنوبی غبطه میخورد و الگویش چنین کشورهایی هستند. با عرض شرمندگی بله. توسعهیافتگی از نظر شما جمعیت چند صد میلیونی است و به حال پاکستان و بنگلادش و کشورهای آفریقایی حسرت میخورید و با همین نگاه کشوری با ظرفیتهای ایران را به قهقرا بردهاید. اگر جراتش را داشتید از مردم میپرسیدید که از سیاستهایتان از تصمیماتتان و از رویکردهای مخربتان راضیاند یا نه. اگر جسارتش را داشتید اجازه میدادید مردم، همه مردم، درباره شرایط تاثرانگیزشان بگویند و خواستههایشان را بیان کنند تا ببینیم ادعاها و تفکرات شما چقدر حامی دارد.
چهارم- در این جوابیه مکررا و به همان شیوه آشنا به نویسنده انگ غربزده و غربگرا و لیبرال داده شده و تلاش شده با طفره رفتن از جوابگویی به استدلالات یادداشت، همه چیز به نیات پلید و خائنانه دشمنان نسبت داده شود. چنین ادبیاتی اگر از روزنامههای افراطی و خشونتطلب طبیعی باشد، برازنده یک نهاد دولتی نیست. مدام باید به یادتان بیاوریم که شما خدمتگزار مردم هستید. از طرف مردم مسئولیت گرفتهاید تا مشکلات را حل کنید و بودجه کشور دست شماست تا رضایت شهروندان را جلب کنید نه این که از موضع بالا برخورد کنید. نه این که یکطرفه به قاضی بروید. نه این که خود را درست و محق بدانید و برای مردم حقی قائل نباشید.
رسانهها زبان مردماند و شما باید پاسخگو باشید نه این که با بیتدبیری به آنها انگ و تهمت بیجا بزنید. در توضیحاتتان نوشتهاید:« کشوری که منابع فراوانی در آن وجود دارد در صورت مدیریت صحیح میتواند بهترین سطح زندگی را برای مردمش رقم زند و لذاست که دشمن با تحریمها و فشارهای همه جانبه از داخل و خارج نمیخواهد این امر محقق شود.» چه خوب که از دستتان دررفته و قبول کردهاید سطح زندگی مردم رقتبار است. اما باز هم با گردن نگرفتن مسئولیت و نشانه رفتن دشمن فرضی و حواله دادن مشکلات به تحریمها و نبود مدیریت صحیح، از پذیرش وظایف فرار کردهاید. مثل این که ما باید بابت این مدیریت ناصحیح در کشور از شما پوزش بخواهیم. ببخشید که ما مردم باعث تحریم شدهایم. ببخشید که من نویسنده باعث فشارهای داخلی و خارجی شدهام.
لب مطلب یادداشت «خانم خزعلی! مشکل خود شمایید» همین بود. این که مشکلات کشور کمرشکناند و شما حاضر به درک و پذیرش این مشکلات نیستید. حاضر نیستید قبول کنید که یک دولت فشل با مدیران ناتوان و کمسوادش نمیتواند ما را از این گرداب نجات دهد. حاضر نیستید بپذیرید که در کنار همه امتیازات و منافعی که شامل حالتان میشود، مسئول زندگی مردماید. نمیخواهید بفهمید که با فشار مضاعف و محدودیت بیشتر و فیلترینگ و بگیر و ببند، مردم بیشتر و بیشتر احساس ناامنی و ناراحتی میکنند. اگر مردم به ستوه آمدهاند، اگر دستمزدشان کفاف قوت روزانهشان را نمیدهد و اگر در این شرایط که حتی شیرخشک پیدا نمیشود نمیتوانند بچهدار شوند، شما باید خجلتزده باشید، نه کسی دیگر. اما افسوس.
ارسال نظر