مردی که در راه محضر همسرش را کشت!
مردي كه همسر سابقش را با ۳۰ ضربه چاقو به قتل رسانده و فرار كرده بود، خودش را معرفي كرد و انگيزهاش را از اين جنايت شرح داد.
زني ۳۷ ساله به نام زهرا كه چندي قبل از شوهرش حميد طلاق گرفته بود روز يكشنبه هشتم آبان براي سر زدن به پسر ۱۶سالهاش به خانه همسر سابق خود رفت. زهرا ابتدا تمايلي به اين كار نداشت اما وقتي پسرش به او گفت تصادف كرده و بدحال است تصميم گرفت به آنجا برود.
دقايقي پس از حضور زهرا در آپارتمان موردنظر، حميد با چاقو به وي حمله و ضرباتي را به او وارد كرد، هنگام وقوع اين درگيري اهالي ساختمان تجمع كردند و كوشيدند مانع فرار متهم شوند اما حميد با تهديد كردن آنها راه فرار خودش را باز كرد و گريخت.
سپس موضوع به پليس اطلاع داده شد و كارآگاهان جنايي وظيفه تحقيق در اين خصوص را در شرايطي بر عهده گرفتند كه آثار ۳۰ ضربه چاقو بر پيكر مقتول مشهود بود. در بررسيهاي اوليه معلوم شد قاتل و مقتول از قبل با هم اختلاف داشتند و به همين دليل به صورت توافقي از هم جدا شده بودند.
كارآگاهان همچنين فهميدند اميد -تنها فرزند اين زوج - زمان درگيري در منزل بود اما نتوانست مانع قتل شود و پيش از رسيدن ماموران كلانتري به محل و با فرار پدرش، او نيز وحشتزده خانه را ترك كرد.
با انتقال مقتول به پزشكي قانوني تلاش براي دستگيري متهم و يافتن تنها شاهد اين جنايت كه هيچكس از سرنوشت او اطلاعي نداشت، آغاز شد. چند روز بعد اميد خودش را به پليس آگاهي معرفي كرد و به علت فرار از صحنه قتل بازداشت شد.
وي در تحقيقات پليسي به افسر پرونده گفت: پدر و مادرم از مدتها پيش با هم اختلاف داشتند و در يك سال اخير پدرم به مادرم شك داشت. مادرم بعد از طلاق چند ماه به منزل پدربزرگم رفت اما قرار بود پدر و مادرم با هم گفتوگو كنند تا به خاطر من تصميم صحيحتري بگيرند. در روز حادثه مادرم به خانه آمد و همه چيز داشت درست پيش ميرفت و حتي قرار شد من و مادر در آپارتمان و پدرم در زيرزمين زندگي كند.
آنها قبول كردند با هم به محضر بروند اما در لحظهاي كه مادر و پدرم آماده خروج از خانه بودند و من هم در اتاقم لباس ميپوشيدم، نميدانم چطور شد كه پدرم با چاقو به مادرم حمله كرد و با داد و فرياد مادرم سراسيمه به طرفشان دويدم و ديدم مادرم برزمين افتاده و پدرم ديوانهوار با چاقو به او ضربه ميزند.
هر كاري كردم پدرم را از مادرم دور كنم و چاقو را از دستش بگيرم نتوانستم. او چند بار با كتككاري مرا دور و تهديدم كرد اگر دخالت كنم مرا هم خواهد كشت. با اين وجود من با دست راستم چاقو را از تيزي گرفتم كه كف دستم بريده شد، اما چاقو را از دستش گرفتم. در اين مدت تعدادي از همسايگان پشت در آپارتمان تلاش كردند به زور وارد شوند كه پدرم آنها را تهديد كرد هركسي داخل بيايد او را با قمه ميزند.
كارآگاهان در ادامه تحقيقاتشان در حاليكه ميدانستند خانواده حميد از مخفيگاه او اطلاع دارند علاوه بر تلاش براي دستگيري وي، از خانوادهاش نيز خواستند تا وي را به تسليمشدن تشويق كنند. بالاخره اين فرد روز يكشنبه هفته جاري با حضور در دادسراي جنايي، خودش را به بازپرس پرونده معرفي كرد. متهم در بازجوييها گفت: «من قالبساز هستم. درآمدم بد نبود اما در سالهاي اخير بين من و زهرا اختلافاتي پيش آمد و اعتيادم به مواد مخدر اين اختلافات را بيشتر كرده بود. از يك سال پيش به همسرم شك كرده بودم و اين شك مثل خوره به جانم افتاده بود. هر بار كه موضوع را به همسرم ميگفتم، نه تنها كمكي به حل مشكل نميكرد بلكه با جنگ و دعوا و حرفهاي نيشدار، مرا عصبيتر ميكرد.
ماهها عملا در وضعيت طلاق عاطفي با هم زندگي ميكرديم. هرچند وقت يكبار با هم دعوا ميكرديم. قبلا من سه دانگ خانه را به نامش زده بودم وقتي نتوانستيم با هم كنار بياييم، روي طلاق توافقي به نتيجه رسيديم. از هم طلاق گرفتيم و همسرم موقع ترك خانه ۱۸۵ نيم و ربع سکه بهار آزادي، طلاها و مبلغي پول را برداشت و رفت. چند ماه از اين ماجرا گذشت.» متهم به قتل ادامه داد: «پسرم با من زندگي ميكرد و به تحصيلاتش لطمه خورده بود و اين موضوع هم براي من و زهرا و هم براي پسرمان سخت بود. چند بار تلفني يا حضوري با هم صحبت كرديم. در روز حادثه قرار گذاشتيم او به خانه بيايد تا در حضور پسرمان، اميد، سه نفري صحبت كنيم و به نتيجهاي برسيم.
او به خانه آمد و توافق كرديم با شرايط طلاق، او با پسرم در آپارتمان و من در يك اتاق كه در طبقه زيرين داشتيم، زندگي كنیم. از زهرا خواستم تا با سكههايي كه با خودش برده، سه دانگ خانه را از من بگيرد، در نهايت تصميم گرفتيم سه نفري با هم به محضر برويم. آماده شديم و كنار در خروجي آپارتمان منتظر اميد بوديم. در زمان مذاكره لحظات سختي به من گذشته بود. مدتها بود كه فكر ميكردم زندگي را باختهام و همسرم به من خيانت كرده است. در دقايقي كه منتظر اميد كنار در ايستاده بوديم فكر انتقام به سرم زد. رفتم چاقو و قمهاي برداشتم و به سمت در برگشتم. در حالي كه زهرا خم شده بود و كفشهايش را ميپوشيد، ضربهاي را با چاقو وارد كردم. فريادي كشيد و خواست برگردد كه ضربات بعدي را وارد كردم.
قبل از اينكه اميد برسد، ضرباتم او را به زمين انداخته بود. در اين لحظات چيزي نميفهميدم و جنون بدی به من دست داده بود. رويش نشستم و نميدانستم كه با چاقو چه ضرباتي را به كدام نقطه بدنش وارد ميكنم.» اميد چندبار خواست جلو مرا بگيرد ولی نتوانست كه در آخر وقتي تيزي چاقو را ميان كف دست اميد ديدم و خون از دستش ميآمد چاقو را رها و با تهديد قمه از آنجا فرار كردم.»
متهم اكنون در بازداشت به سر ميبرد و تحقيقات از او ادامه دارد. در همين حال سرهنگ كارآگاه آريا حاجيزاده، معاون مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي تهران درباره اين پرونده گفت: با اظهارات متهم و ادامه تحقيقات از وي و پسرش، مرد ديگري كه در اين ماجرا دخالت داشت، دستگير شد و تحقيقات در خصوص تمامي ابعاد پرونده ادامه دارد.
منبع: شرق
باز نشر: مجله اینترنتی Bartarinha.ir
ارسال نظر