نگاهی به روند اقتباس در سریال زخم کاری وفاداری؛ آری یا نه؟
اقتباس در سینما و سریالسازی ایران همواره با چالشهای جدی روبرو است.
برترینها: اقتباس در سینما و سریالسازی ایران همواره با چالشهای جدی روبرو است. اصولا اقتباس کردن از رمانهای ایرانی و خارجی با تفاوتها و اختلاف نظرهای زیادی همراه است و هیچگاه به دلیل نبودن عنصر درام در پردازش رمانهای ایرانی نمیتوان به رمانهای ایرانی به عنوان منبع مناسبی برای اقتباس اعتماد کرد.
با این حال از چند سال پیش سریالهای نمایش خانگی گاهی با اقتباس از رمانهای ایرانی فضای جدیدی را در فضای تصویر ایجاد کردند که میتوان به این روند امیدوار بود. فیلیمو با ساخت دو سریال یاغی و زخم کاری که هر دو اقتباسی از آثار ایرانی بودند قدمهای مهم و جدیای در این زمینه برداشت. سریال زخم کاری ساخته محمدحسین مهدویان با اقتباس از رمان «بیست زخم کاری» نوشته محمود حسینیزاد و با نگاهی به نمایشنامه «مکبث» نوشته ویلیام شکسپیر سال 1400 از فیلیمو پخش شد.
سریالی که کارگردان آن تلاش کرد نسبت به متن رمان محمود حسینیزاد وفادار باشد اما در این میان نگاه و دیدگاه خود را به سریال اضافه کرد. نکته مهم درباره سریال زخم کاری و شباهتهایش به رمان «بیست زخم کاری» این است که روح اثر رمان حسینیزاد در سریال آسیب ندیده است اما تفاوتهایی در میان کاراکترها نیز احساس میشود. نکتهای که حتی میتوان در صحبتهای نویسنده رمان و کارگردان سریال نیز آن را فهمید.
حسینیزاد درباره تفاوتهای رمانش با سریال مهدویان میگوید: اگر بخواهیم وجوه تصویری را بین رمان و این سریال برقرار کنیم من خیلی زیاد نمیبینم. چون وقتی رمان یا داستانی را مینویسید روی اجزای آن جزء به جزء فکر میکنید؛ درواقع بر شخصیتسازیها، فضاسازیها، مکانهای داستان و این مسائل فکر میکنید. ممکن است که یک کارگردان داستان شما را تغییر دهد اما انتظار داریم که آن جزئیات دیگر حفظ شده باشد.
دغدغه اصلی رمان «بیست زخم کاری» پرداختن به یک فساد اقتصادی است که در چندین سال اخیر روی میدهد و میدانیم که این فساد لطمه بسیار شدیدی را به اقتصاد این مملکت زدهاست و باعث ناامیدیها، سرخوردگیها و دلسردیهایی شده که مساله اصلی این رمان است. این فساد گسترده و شبکهای است و اصطلاحی در ادبیات است که میتوان گفت یک شبکه تار عنکبوتی است.
اعتقاد حسینیزاد به این نکته که سریال زخم کاری تفاوتهای زیادی با رمانش دارد نیز در صحبتهای مهدویان قابل ردیابی است: من همیشه به اقتباس فکر میکردم. برعکس چیزی که خیلیها به من گفتند؛ اینکه رفتن به سمت اقتباس خطرناک است. درحالیکه من فکر میکنم ساخت فیلم بر اساس اقتباس، برعکس ریسک کار را پایین میآورد. بهخاطر اینکه شما از میان آثار داستانی متعددی که قبلاً در حوزه ادبیات تولید شده حق انتخاب داری. این آثار سالها پیش عرضه شده، مخاطبسنجی شده و تو اطلاعاتی زیادی داری که مثلاً اینها چند نوبت چاپ شده، نشده و یا چه فرایندی را طی کرده است.
مزیت بعدی این است که شما بهعنوان مؤلف یک اثر سینمایی وقتی کاری را میخواهی اقتباس کنی، از ابتدا میتوانی آن را بکوبی و از اول بسازی با این فرق که نقطه شروع شما، نقطه صفر نیست. یعنی داستان مسیری را طی کرده و رسیده به یک جایی و تو حالا از آنجاست که میخواهی این مسیر را ادامه دهی. در نتیجه کار خودش بخشی از راه را آمده. یک اثر داستانی شکلگرفته و پخته شده در ذهن یک آدم دیگری و بعد نوشته شده؛ زمانی بر آن گذاشته، کار منتشر و عرضه شده، نقد شده و حالا تو میخواهی بیایی و این را تبدیلش کنی به یک اثر نمایشی. میتوانی خیلی چیزها را متناسب با دیدگاه خودت تغییر دهی، اما نقطه شروع تو نقطه صفر نیست و این یک امکان ویژه است.
اما پرسش اصلی این است که آیا باید فیلمساز به تمامی ارکان یک داستان وفادار باشد؟ به نظر میرسد دنیای فیلمسازی با دنیای نوشتار تفاوتهای بسیاری دارد. در تصویر مخاطب با المانهایی روبرو است که شاید نتوان درونیات یک شخصیت را به وضوح در آن پیاده کرد. در واقع برخی از احساسات و عواطف درون شخصیتها که به واسطه توصیف شخصیتها در رمان شکل گرفته است در فضای تصویر با لکنتهایی همراه میشود و فیلمساز باید ما به ازای بیرونی آن را برای به تصویر کشیدن جایگزین کند.
مهدویان در پاسخ به اینکه آیا شما به خاطر سریال ناچار بودید قصه را گسترده کنید؟ میگوید: اولین و مهمترین دلیلم این بود که وقتی می خواهم اثری را بسازم باید بتوانم آن را مال خودم کنم و توقع اینکه بتوانیم به یک اثر وفادار باشیم به نظرم توقع بیهوده ای است. من فکر می کنم این مسئله ای است که هر فیلمسازی در قدم اول باید با صاحب معنوی اثر گفت وگویی کند و با هم به نتیجه برسند، به دلیل اینکه شما به محض خلق درام ممکن است دیگر جنبه های ادبی، توصیفی و خیلی جنبه های دیگری که اهمیت دارند دیگر در یک اثر نمایشی کارایی نداشته باشد و ناچار شوید متناسب با مدیومی که کار می کنید آن را تغییر بدهید.
در مورد رمان «زخم کاری» هم به نظرم خیلی صادق بود، البته یک ویژگی مهم و بزرگ وجود داشت و آن هم این است که کار در واقع عقبه دراماتیک داشت، چیزی که مرا در زمان کوتاه به این نتیجه رساند تا «زخم کاری» را کار کنم. اتفاقا عقبه مکبث بود و اصولا پلات های شکسپیر پلات های قابل اعتنایی در همه زمان ها هستند. حالا اینکه چطور آن را به روز کنیم و کاراکترهای جدید وارد کنیم و آن را ورز بدهیم تا جذاب شوند می توانیم از یک نقطه طراحی، شروع کنیم.
حسینیزاد نیز با وجود آنکه به اصل منبع اقتباس ایرادهایی دارد اما تقاوتهای ساختاری میان شخصیتها و داستان یک رمان و اقتباس برآمده از آن را حق فیلمساز مولف میداند: به نظرم دست کارگردان برای تغییراتی که اعمال میکند باز است. رمان «بیست زخم کاری» که راجع به آن صحبت میکنیم برداشت من از «مکبث» اثر شکسپیر است. من شکسپیر را نعل به نعل پیاده نکردم بلکه خط اصلی شکسپیر را گرفتهام و آن را در این کتاب آوردهام. بنابراین کارگردان هم کاملا دستش باز است که خط اصلی را بگیرد و تغییرات خودش را بدهد. به نظر من اصلا درست نیست که از یک کارگردان بخواهیم تا کتاب را صفحه به صفحه و کلام به کلام جلو ببرد. برعکس این ماجرا هم ممکن است، یعنی برای مثال اگر از من بخواهید که از روی سریال «زخم کاری» یک رمان بنویسم، من اصلا نمیتوانم تصویر را فریم به فریم روی کاغذ بیاورم.
به نظر من دست همه باز است، همینطور که ما در حال حاضر این مساله را میبینیم. یعنی خودتان بهتر میدانید که تا به حال چند ده اقتباس از کارهای شکسپیر صورت گرفته است. اقتباس مدرن، اقتباس کلاسیک و اقتباسی که اصلا شاید در ظاهر ربطی به کارهای شکسپیر نداشته باشد اما به نظر من دست باز است. فقط مساله این است که وقتی ما از یک منبع داریم استفاده میکنیم باید تلاش کنیم تا المانهای مثبت آن منبع را پیاده کنیم.
یعنی برای مثال اگر من بخواهم «اتللو» را به رمان درآورم، دیگر نمیتوانم اتللو را سفیدپوست در نظر بگیرم چرا که رنگینپوست بودن اتللو دارد نقش بازی میکند و یا فرضا نمیتوانم دزدمونا را دختری فقیر در نظر بگیرم، چرا که پولدار بودن او در اینجا نقش دارد. نمیتوانم آن عاملی را که باعث میشود تا حسادت اتللو برانگیخته شود کنار بگذارم و مواردی از این دست. یعنی من باید خطوط اصلی را حفظ کنم.
حالا این روزها خبر میرسد مهدویان فصل دوم سریال زخم کاری را نیز در حال آماده کردن دارد و قرار است 17 شهریور از فیلیمو پخش شود. سریالی که با وجود گستردگی شخصیتها باید منتظر اتفاقات جذابتری در فصل تازه باشیم.
ارسال نظر