توهین عجیب یک روزنامه به آزاده صمدی به دلیل حجاب!
روزنامه همشهری در ادبیاتی عجیب، مطلبی علیه حجاب آزاده صمدی که این روزها جنجالی شده، منتشر کرده و ادعا کرده که سلبریتیها به بیماری دو قطبی مبتلا هستند!
برترینها: روزنامه همشهری در ادبیاتی عجیب، مطلبی علیه حجاب آزاده صمدی که این روزها جنجالی شده، منتشر کرده و ادعا کرده که سلبریتیها به بیماری دو قطبی مبتلا هستند!
روزنامه همشهری نوشته: به آنها میگوییم سلبریتی؛ چهرههایی که کمکم به واسطه توجه رسانهها و خاصه رسانههای مدرنتر مانند شبکههای اجتماعی، مرجعیت اجتماعی هم یافتهاند، بدین شکل که هر چه میگویند، دستکم مورد توجه طرفداران آنها قرار میگیرد.
جالب اینکه شاید خود این سلبریتیها هم ندانند که برساخته ساختارهای موجود هستند هرچند مدام در فکر نفی این ساختارها و چنین برآمدن از دل این ساختارها هم باشند، اما وقتی به گذشتهشان نگاه میکنیم، میبینیم که مسیری که در آن رشد کردهاند، کاملا مبتنی بر این ساختارها و مجوزهای لازم بوده است. جدا از این بحثها، شاهدیم که سلبریتیهایی از این دست، گاه رفتارهایچنان متناقضی از خود نشان میدهند که آدمی درمیماند که رفتار اولشان نشانگر شخصیت آنهاست یا رفتارهای بعدیشان. دلیل این تناقضهای رفتاری چیست؟
اینکه بازیگری اخیرا حکم میگیرد تا تحت مشاوره روانشناسی قرار بگیرد یا ورزشکاری که به پرچم کشورمان بهعنوان نماد هویتیمان توهین کرده و بعد که فشارهای افکار عمومی سنگین میشود، از رفتار خود اظهار ندامت میکند؛ اینها نشانه چه چیزهایی میتواند باشد؟ در اینباره و در این صفحه، سروقت کارشناسان مختلف رفتهایم تا برایمان بیشتر بگویند؛ از این بیماریهای پیدا و پنهان سلبریتیها.
اختلال دوقطبی، بیماری پنهان سلبریتیهاست
مردم ما همیشه به سلبریتیها بهعنوان افرادی نگاه میکنند که فارغ از هر دغدغه و مشکلاتی، از یک زندگی لاکچری برخوردارند و این شیوه زندگی برای خیلی از مردم یا حسرت است یا الگو؛ درحالیکه اگر به رفتار و کردار خیلی از این سلبریتیها توجه کنیم، میبینیم خیلی از آنها از بیماریهای روحی و روانی پنهانی رنج میبرند که عامل بروز رفتارهای نامناسب اجتماعی از سوی آنهاست.
خود سلبریتیها هم بیماریشان را نمیشناسند
علیاکبر حسینیفرد، روانشناس اجتماعی در گفتوگو با همشهری با بیان این مطلب میگوید: «جای تأسف بزرگتر آنجاست که حتی خود این سلبریتیها هم از بیماریای که درگیر آن هستند خبر ندارند و همین مسئله باعث میشود تا در شرایطی خاص و ویژه شاهد بروز رفتارهایی از سوی این سلبریتیها باشیم؛ رفتارهایی که حتی خودشان هم اعتقادی به آنها ندارند، اما آنقدر غرق در دنیای شهرت شدهاند که صرفا جلب توجه طرفداران و مردم عامه برایشان مهم است؛ حتی برایشان فرق نمیکند نوع رفتارشان میتواند چه تأثیری روی جامعه داشته باشد.» این روانشناس برای اینکه حرفهای خود را با توضیحات کاملتری ارائه کند به بازیگران زنی اشاره میکند که در پی حوادث اخیر اقدام به کشف حجاب کردهاند و بعد از دریافت احکام قضایی از موضع خود عقبنشینی کرده و اعلام داشتند به موضوع حجاب اعتقاد و ایمان کامل دارند و اگر رفتاری از آنها سر زده سهوی بوده است: «این توضیحات و توجیهات بههیچوجه از سوی مخاطبانشان پذیرفته نمیشود؛ رفتاری که بیانگر یک بیثباتی شخصیتی و رفتاری در آنهاست.
هم افسردگی و هم ترس از قضاوت
حسینیفرد با بیان اینکه چالش بزرگی که افراد درگیر بیثباتی اخلاقی با آن روبهرو هستند هم افسردگی است و هم ترس از قضاوت شدن توسط مردم، میگوید: «درواقع آنها وقتی میبینند هر چه بیشتر زیر ذرهبین مردم باشند و همه جوانب زندگیشان از سوی مردم و رسانهها مورد بررسی قرار بگیرد، از روابط خانوادگیشان گرفته تا حتی طلاق و ازدواجشان به شهرت بیشتری دست پیدا میکنند، از مطرح شدن لذت میبرند و همیشه دوست دارند در رأس اخبار زرد باشند.»
مطرح شدن به بهای نفی ارزشهای اجتماعی
بهگفته او، خیلی اوقات این سلبریتیها حتی حاضرند به بهای مطرح شدن، ارزشهای اجتماعی را هم زیر پا بگذارند و در عوض در رأس اخبار شبکههای مجازی و غیرمجازی قرار بگیرند: «ارزشهایی که از یکسو به واسطه زیرپا گذاشتنشان میتوانند مرکز توجه عموم قرار بگیرند و از سوی دیگر در نقطه مقابل با رعایتشان میتوانند بهکار حرفهای خود ادامه دهند؛ بنابراین وقتی ما میبینیم یک هنرمند ابتدا با زیر پا گذاشتن این ارزشها خود را در معرض قضاوت قرار میدهد و همه توجهات را بهخود جلب میکند و بعد با کوچکترین برخورد از راه خود برمیگردد، متوجه میشویم او از یک اختلال دوقطبی رنج میبرد؛ اختلالی که در جمعیت هنرمندان، نویسندگان و مجریان دنیا هم کم نیست.»
بیثباتی فکری و رفتاری، از شاخصههای برخی سلبریتیهاست
معمولا در 20سالگی انتظار میرود که انسانها خطمشی مشخصی را برای خود تعیین کنند و براساس آن، شخصیت، تفکر، دیدگاه و اعتقادشان را شکل دهند. به این سن، سن بزرگسالی میگوییم. در چنین مرحلهای است که میتوان درباره شکلگیری هویت و دیدگاه افراد، به قضاوت نشست. بهواقع این بیثباتی یا ثبات شخصیتی، ترازویی است که به کمک آن میتوان شخصیت خیلیها را نقد و
بررسی کرد.
نکتههای باریکتر از مو
دکتر سیما فردوسی، روانشناس نامآشنای کشورمان در گفتوگو با همشهری با این توضیحات میگوید: «در باب این موضوع که چه افرادی میتوانند در چنین برهه زمانی از زندگی خطمشی مشخصی را برای خود تبیین کنند باید گفت کسانی که از جایگاه مهم شخصیتی و تربیت صحیح برخوردار هستند؛ افرادی که مسیر فکری و شخصیتیشان حالا مشخص شده و هرچه سنشان بالاتر میرود از محتوای غنیتری برخوردار میشود، اما اگر کسی در این برهه از زندگی به این وضعیت نرسیده باشد، یعنی نه خطمشی فکری مشخصی داشته باشد و نه ثبات شخصیتی درستی، به ناچار هر روز در برابر هر اتفاق و واقعه اجتماعی به یک رنگ درمیآید و بهخاطر وابستگی بهنظر و ایده دیگران در تصمیمگیریها مجبور است در برابر هر موضوعی مطابق میل دیگران رفتار کند؛ حتی اگر اعتقادی به آن رفتار نداشته باشد.»
همراهی با نفع شخصی
بهگفته این روانشناس، این افراد افرادی بیثبات هستند که بهخاطر نداشتن ثبات فکری همواره با هر چه فکر میکنند به نفعشان است، همراه میشوند: «البته دیده شده است حتی این افراد در مقطعی با اظهار ندامت و پشیمانی سعی کردهاند اشتباهات خود را جبران کنند، اما جامعه آگاه و هوشیار باید بداند که حتی اظهار ندامت و پشیمانی افراد دارای بیثباتی فکری محلی از اعراب ندارد؛ چراکه این افراد شخصیتی باثبات ندارند که بتوان حتی نسبت به این اظهار ندامتشان هم دلخوش بود و قطعا در مقطع دیگری از زمان نسبت به تکرار اشتباهات خود اقدام خواهند کرد.»
نظر کاربران
همشهری کیهان برای سبزی شیشه ته کارتن