دلیلی این که شما هرگز نمیتوانید چهره فردی را به یاد آورید
بر اساس نتیجه مطالعهای که در مجله "کورتکس" منتشر شد میلیونها نفر از ما ممکن است حتی در صورت عدم اطلاع از پروسوپاگنوزیا به آن بیماری مبتلا باشیم. پیشتر تصور میشد که این بیماری بر روی ۲ تا ۲.۵ درصد از جمعیت جهان تاثیر میگذارد.
فرارو: آیا تاکنون با فردی در محل کار ملاقات کرده اید که چند روز بعد با او برخورد کنید و هیچ خاطرهای از او نداشته باشید؟ یا شروع به تماشای یک فیلم کردید، اما نتوانستید شخصیتها را دنبال کنید؟ اگر چنین است شما تنها نیستید.
به نقل از دیلی تلگراف، هفته گذشته "جوآنا لاملی" بازیگر مشهور بریتانیایی فاش ساخت که مبتلا به پروسوپاگنوزیا (ادراک پریشی چهرهای یا چهره ناشناسی) یک بیماری عصبی است که بیشتر به عنوان کوری صورت شناخته شده و با ناتوانی در تشخیص چهره افراد مشخص میشود. این بازیگر ۷۷ ساله در گفتگو با "بی بی سی" گفته بود که غریبهها را بدون آن که بداند چه کسانی هستند میبوسد و در مهمانیهایی حضور داشته که چند ثانیه پس از رفتن به سمتی دیگر برای برداشتن نوشیدنی هنگام بازگشت نمیدانسته چند ثانیه پیش با چه کسی صحبت کرده چرا که چهره افراد در ذهن اش ثبت نشده بودند.
از دیگر افراد مشهوری که به ادراک پریشی چهرهای مبتلا هستند میتوان به "استیون فرای" ۶۵ ساله بازیگر بریتانیایی اشاره کرد که به سختی میتواند چهرهها را به خاطر بسپارد. هم چنین، "برد پیت" ۵۹ ساله نیز گفته بود که به این بیماری مبتلاست و این موضوع سبب شده بسیاری از افراد از او متنفر باشند، زیرا فکر میکنند او به آنان بی احترامی و بی توجهی میکند.
براساس نتیجه مطالعهای که ماه فوریه در مجله "کورتکس" منتشر شد میلیونها نفر از ما ممکن است حتی در صورت عدم اطلاع از پروسوپاگنوزیا به آن بیماری مبتلا باشیم. پیشتر تصور میشد که این بیماری بر روی ۲ تا ۲.۵ درصد از جمعیت جهان تاثیر میگذارد. محققان دانشکده پزشکی هاروارد با ارائه پرسشنامه و انجام آزمایش آنلاین بر روی ۳۳۴۱ نفر دریافتند که پروسوپاگنوزیا ممکن است در واقع بر روی یک نفر از هر ۳۳ نفر تاثیر بگذارد (بر روی ۳.۰۳ درصد).
"جوزف دیگوتیس" که هدایت این پژوهش را برعهده داشته میگوید: "گسترش تشخیص مهم است، زیرا دانستن این که شما شواهد عینی واقعی از پروسوپاگنوزیا یا حتی یک شکل خفیف از آن را دارید میتواند به شما کمک کند تا گامهایی برای کاهش اثرات منفی آن بر زندگی روزمره تان بردارید. میتوان از این تاثیرات به عنوان "پریشانی اجتماعی و خجالت" یاد کرد. شناختن یک فرد یک سیگنال اجتماعی که به او نشان میدهد این که "تو برای من مهم هستی".
دکتر "پونیت شاه" دانشیار روانشناسی در دانشگاه باث و خالق "شاخص پروسوپاگنوزیا" پرسشنامهای که در آن از داوطلبان خواسته میشود تا پاسخ دهند که تا چه اندازه با ۲۰ جمله موافق یا مخالف هستند مانند "من اغلب افرادی را که قبلا ملاقات کرده ام با غریبهها اشتباه میگیرم" و برای تشخیص همراه با تشخیص چهره رایانهای استفاده میشود معتقد است که ما چه به پروسوپاگنوزیا مبتلا باشیم چه نباشیم تشخیص چهره یک طیف است.
یک سوی آن طیف افرادی وجود دارند که میتوانند بلافاصله چهره فردی را که برای دهههای طولانی ندیده اند به خاطر آورند و در سوی دیگر طیف افرادی هستند که نمیتوانند حتی در عکسها افراد را تشخیص دهند. شکل "اکتسابی" پروسوپاگنوزیا در نتیجه یک آسیب مغزی رخ میدهد که به شکنج دوکی شکل یا ناحیهای از مغز در پشت گوش راست آسیب میرساند ناحیهای که مسئول پردازش و تشخیص چهره است. دکتر شاه میگوید:"این نوع از پروسوپاگنوزیا معمولا نادر است. نوع رایجتر شکل تکاملی آن است که باعث "فعالیت غیر معمول" در شکنج دوکی شکل میشود و "به طور طبیعی رخ میدهد".
اگرچه مبتلایان ممکن است تا سنین بزرگسالی از ابتلای خود به این بیماری آگاه نباشند احتمالا پیشروی در دوران کودکی ظاهر میشود و اغلب ارثی است و ارتباطی میان آن با اوتیسم وجود دارد. نتیجه مطالعهای صورت گرفته در سال ۲۰۲۰ میلادی نشان داد که پروسوپاگنوزیا به طور بالقوه در بیش از ۳۶ درصد از بزرگسالان اوتیستیک بدون ناتوانی ذهنی رخ میدهد.
دیگوتیس میگوید که این موضوع میتواند "پیامد زوال شناختی مرتبط با سن" باشد. در مطالعهای در سال ۲۰۱۷ میلادی مشخص شد کودکانی که در بدو تولد دچار کمبود وزن بودند در تشخیص چهره در بزرگسالی نیز ضعیفتر عمل میکردند.
در همین حال، نتیجه مطالعهای تازه در کالج دارتموث در نیوهمپشایر در ایالات متحده بر روی زنی که تنها به نام "آنی" شناخته میشود نشان داد که کوری صورت ممکن است بر مبتلایان به کووید طولانی مدت تاثیر بگذارد.
پروفسور "کاترین لاودی" مدرس علوم اعصاب شناختی در دانشگاه وست مینستر که یک سفر تحقیقاتی با یک بیمار شدیدا دچار پروسوپاگنوزیا را به یاد میآورد میگوید:" اگر دو نفر از ما در هنگام شام لباس یکرنگ میپوشیدیم او کاملا گیج میشد".
پروفسور لاودی میگوید که بیمارش قادر به تشخیص انعکاس تصویر خود نبود و تنها زمانی که لبخند میزد میتوانست تراشه کوچکی را در دندان اش ببیند که به او کمک میکرد بفهمد که باید خودش باشد. خانواده او نیز تمایل دارند چیزی غیرعادی بپوشند که آنان را قابل شناسایی سازد برای مثال، شوهرش یک گردنبند غیرمعمول به گردن داشت.
دکتر شاه میگوید: "این که این بیماری تا چه اندازه ناتوان کننده است اغلب به کاری که افراد انجام میدهند بستگی دارد. اگر با افراد زیادی ارتباط برقرار نمیکنید و حلقه دوستان کوچکی دارید ممکن است متوجه آن نشوید. اگر کار شما مستلزم ایجاد ارتباطات اجتماعی باشد این وضعیت میتواند از نظر شناختی برای تان کاملا دشوار باشد".
دکتر شاه میگوید:"به نظر میرسد یک مسئله پیچیدگی است. تنوع فردی در چهرهها وجود دارد که به خاطر سپردن آنها نسبت به انواع دیگر محرکها چالشبرانگیزتر است".
اگرچه هیچ درمان بالینی اثبات شدهای برای این مشکل وجود ندارد "راهبردهای جبران کننده ای" وجود دارند که به افراد برای به خاطر آوردن فردی دیگر کمک میکند:
به بوی افراد توجه کنید
دکتر شاه میگوید:"به نحوه بو کردن یا راه رفتن افراد یا سایر علائم بدنی که به صورت مربوط نمیشوند توجه بیش تری داشته باشید که ممکن است به شما کمک کند به یاد آورید که با چه فردی ملاقات کرده بودید".
استفاده از عکس پروفایل در فیس بوک و سایر پلتفرمهای اجتماعی
دکتر شاه میگوید:"تلاش هماهنگ برای یادگیری چهرهها با استفاده از تصاویر چهره در رسانههای اجتماعی قبل یا بعد از ملاقات با یک فرد ممکن است در به یاد آوردن و تشخیص چهره او کمک کننده باشد".
پیش از ملاقات به طور ماهرانه اصطلاحا تابلوی راهنما را علامت بزنید
دکتر شاه میگوید:"به من اطلاع بده که چه میپوشی" یک روش برای آن است که بدون آن که به طرف مقابل بگویید به آن بیماری مبتلا هستید کاری کنید که او برای تان قابل شناسایی شود.
ارسال نظر