تصاویر نبرد رستم و اسفندیار شبیه سازی شد
در ادامه تصاویری شگفت انگیز از نبرد رستم و اسفندیار از نگاه هوش مصنوعی را مشاهده خواهید کرد.
فرادید: نبرد رستم و اسفندیار که جز حماسی ترین داستان های ایرانی است، هم در شاهنامه فردوسی و هم در گشتاسپنامه دقیقی آمده است. داستانی افسانه ای که جدال میان اسفندیار، شاهزاده کیانی و رستم، پهلوان زابل را روایت می کند.
رزم رستم و اسفندیار که یکی از طولانی ترین بخش های شاهنامه است، روز نبرد را این گونه روایت می کند: در روز نخست رستم تیری به اسفندیار زد. اما چون او روئین تن بود، تیر در او اثر نکرد. در این نبرد رستم زخمی شد و اگر مبارزه ادامه پیدا می کرد مرگ رستم حتمی بود. این در حالی است که اسفندیار خراشی برنداشت.
پس از آن رستم نزد پدرش زال رفت و از او راهکاری خواست. زال فرصتی خواست تا قدری بیندیشد. بعد هم زال مثل همیشه سیمرغ را به یاری خواست. او هر زمان در زندگی اش به مشکلی برخورد می کرد از سیمرغ کمک می خواست. این بار هم او بر فراز کوه رفت و پری آتش زد و ناگهان آسمان نورانی شد و سیمرغ، پادشاه آسمان پدیدار گشت.
زال از سیمرغ راه چاره خواست. سیمرغ گفت که پسرت در جدال سخت و دشواری خود را گرفتار کرده و نبرد با روئین تنان کاری عبث و حماقت بار است. اما همچنان روزنه امیدی برای پهلوان زابل وجود دارد. سیمرغ گفت که اسفندیار در آب حیات غسل کرده و تا قیامت تمام بدن اش آسیب ناپذیر است. اما در هنگام غسل چشمان اش را بسته است. بنابراین چشمان او باعث مرگ اش می شود و تنها راه رستم برای کشتن اسفندیار، چشمان او است.
البته سیمرغ به زال هشدار می دهد که نفرینی بر اسفندیار توسط مادرش خوانده شده که اگر کسی او را بکشد نزدیک ترین کسان او خواهند مرد. زال سپس این هشدار را به رستم می رساند و پهلوان زابل در پاسخ می گوید که هم اکنون عزیزترین کسان من در آستانه مرگ قرار دارند. چاره ای نیست و این خطر را می پذیرم.
روز بعد رستم تیری دو طرفه به سمت اسفندیار شلیک می کند و هر دو چشم او را کور می کند. همان تیر هم باعث می شود تا اسفندیار به کام مرگ برود.
در ادامه تصاویری شگفت انگیز از نبرد رستم و اسفندیار از نگاه هوش مصنوعی را مشاهده خواهید کرد.
ارسال نظر