آقای وزیر علوم! خودتان از این حرفها خندهتان نمیگیرد؟
وضعیت دانشگاهها از حیث علمی، سیاسی و فرهنگی اصلاً خوشایند نیست. گرچه رتبهبندی جهانی نشان میدهد که رتبههای دانشگاههای اصلی ایران نسبت به سال گذشته در حال کاهشی معنادار است، ولی ما که در ایران هستیم، نیاز چندانی به این رتبهبندی هم نداریم، چون آشکارا میبینیم که دانشگاهها در مسیر افول هستند و چه معیاری بهتر از سخنرانیهای آقای وزیر در پنجمین اجلاس ملی کرسیهای نظریهپردازی.
هممیهن: وضعیت دانشگاهها از حیث علمی، سیاسی و فرهنگی اصلاً خوشایند نیست. گرچه رتبهبندی جهانی نشان میدهد که رتبههای دانشگاههای اصلی ایران نسبت به سال گذشته در حال کاهشی معنادار است، ولی ما که در ایران هستیم، نیاز چندانی به این رتبهبندی هم نداریم، چون آشکارا میبینیم که دانشگاهها در مسیر افول هستند و چه معیاری بهتر از سخنرانیهای آقای وزیر در پنجمین اجلاس ملی کرسیهای نظریهپردازی.
در واقع این سخنرانی نشان میدهد که هیچ امیدی به بهبود وضع دانشگاهها نباید داشت.
ظاهراً تصمیمگیر اصلی دانشگاهها، آقای وزیر نیست، چون یک وزیر تا این اندازه منفعل و بهصورت کلیگویی نظر نمیدهد؛ گویی که شخص ثالثی بیرون از وزارتخانه در حال کلیگویی است.
اول از موضوع شوخی کرسیهای آزاداندیشی شروع باید کرد که اگر در دانشگاه درباره حتی یک موضوع اساسی کشور بهطور جدی و به صورت آزاد بحث و گفتوگو میشد، وضع امروز ما این نبود که هست. کافی است که ببینید کرسیهایی که ملاک ارتقای اساتید است، هیچ بازتابی در عرصه عمومی ندارد و اصولاً چه تعداد از استادان برجسته هستند که زدن حرف آزاد را بدون هزینه بدانند؟
آنهایی که یک بیانیه را در دفاع از دانشجویان امضا کردند، امروز در صف بازنشستگی و اخراج هستند؟ یا استادان باسواد و جوانی که به صرف همدلی با دانشجویان خود و دفاع از محیط دانشگاه یکییکی اخراج میشوند؟ و آقای وزیر هنوز دنبال کرسی آزاداندیشی خیالی است.
جالب است که دنبال نیازآفرینی!! برای نسلهای آینده هم هستند. دانشگاهی که از شناخت و تحلیل نیازهای کنونی و عاجل خود برکنار است یا مجاز به آن نیست، چگونه میخواهد نیازهای آیندگان را شناسایی یا حتی خلق!! کند، آقای وزیر بهراحتی میتوانند آنچه را که در ذهن دارند بگویند، مثل اینکه گفتند دنیا روی سیارات دیگر سرمایهگذاری میکند، یا تلفن همراه، ایمیل، شبکههای اجتماعی ایجاد کردند و از سود آنها قدرتمند و ثروتمند شدند، ما نیز باید مزیتهای جدید ایجاد کنیم.
گفتن این موارد ساده است، ولی توجه به عمق آن که استادان دانشگاه در حال آب شدن هستند، دسترسیهای آنان و شبکههای ارتباطی علمی آنان و دانشجویان در حال تحلیل رفتن هستند، فشار به دانشجویان و اخراج آنان یا آوردن افرادی به نام اعضای هیئت علمی که فاقد حداقل سواد لازم هستند، یا سهمیههای فراوان در دورههای دکترا و... که بنیان رقابت و آموزش عالی را نشانه گرفته است، یا وضعیت حقوق و دستمزد استادان که بسیاری از آنان را محروم از حداقلهای زندگی کرده است، یا مهاجرت برخی از استادان و بسیاری از فارغالتحصیلان و نیز مقررات انضباطی خلاف قانون و مغایر با آزادمنشی و احترام به دانشجو و استاد همگی خلاف آن چیزی است که گفته میشود.
البته ایشان در سخنرانی خود نگفته که اینها محقق شده است، بلکه به صورت کلی گفتهاند، خوب است که چنین و چنان باشد، و مثلاً؛ «ما باید به دانشمند، اندیشمند و متفکران اهمیت بدهیم و بر روی آنها سرمایهگذاری کنیم و اجازه پرواز به آنها بدهیم»! «اینکه ما به یک استاد دانشگاه اعلام کنیم سقف پروازت این میزان باشد و بیشتر از این نمیتوانی درآمد داشته باشی، مضر است»! «کرسیهای آزاداندیشی این پیام را میدهند که سقف پرواز یک آزاداندیش نامحدود است و لذا باید اجازه بدهیم انسانها بخواهند به سمت خدا پرواز کنند»! «قوانین و مقرراتی که وضع میکنیم ظرفیت و استعدادهای متفاوت افراد را در نظر نمیگیرند و این مشکل حکمرانی ما است. درحالیکه قوانین باید اجازه پرواز استعدادها را بدهند.»
واقعاً اینها انشاهایی است که برای دبیرستان باید نوشته شود. تنها نکته معنادار و قابل سنجش این سخنرانی آنجایی بود که گفتند برای دانشجویان استاد راهنما تعیین شده است. چیزی که همیشه بود!
نظر کاربران
دیگه علم در دانشگاها بدست نمیاد در بین مرفعین پیداش باید کرد