رپورتاژ آگهی
راهاندازی کسب و کار با هزینه کم و درآمد بالا از خانه
راه اندازی یک کسب و کار موفق و پردرآمد که درآدمد خوبی هم داشته باشد شدنی است، اما باید اصول آن را یاد بگیریم.
اگر قصد دارید در کنار تحصیل یا در تایمهای اضافه کاریتان کسب و کاری را شروع کنید و درآمدی داشته باشید، این مقاله دقیقاً برای شما نوشته شده.
اگر شخصیتی مدیر و ریسک پذیر دارید و فکر میکنید برای زندگی کارمندی ساخته نشدهاید، این نوشته به شما کمک میکند مشغول هر فعالیتی که هستید، در کنارش از خانه کاری را که همیشه آرزویش را داشتید برای خودتان راه اندازی کنید. سپس زمانی که کسب و کارتان رشد کرد، بتوانید روی آن به عنوان شغل اصلی حساب کنید.
من در این مقاله سعی کردهام صفر تا صد مراحل راه اندازی یک کسب و کار خانگی را از ابتداییترین مراحل، یعنی پیدا کردن ایدههای سودآور، تا اجرای آن بررسی کنم و برای هر مرحله از آن راهکارهای عملی ارائه دهم.
منظور من از راهکارهای عملی این است که مسائل مطرح شده در این نوشته طوری بیان شدهاند تا قصد راه اندازی هر کاری را که داشته باشید، از آنها استفاده کنید. فرقی هم نمیکند کارتان به سادگی ساخت یک پیج فروش کاکتوس در اینستاگرام باشد یا به بزرگی ایجاد یک امپراتوری در دنیا مثل اپل.
پس از پایان خواندن این مقاله متوجه میشوید چطور بدون صرف هزینه زیاد، از طریق علایقتان به پول برسید.
نوشتن این مقاله حاصل تجربه، تحقیق و مطالعه بیش از دو سال است. خود من الان که مشغول نوشتن هستم، برگه استعفایم از شرکت را آماده کردهام و قصد راه اندازی کسب و کارم را دارم. و خودم از همه این روشها استفاده خواهم کرد. (البته لازم است بگویم در حال حاضر در نوین به صورت فریلنسر فعالیت دارم و جای دیگر مشغول به کار هستم)
من برای نوشتن این مطالب زندگی کاری بسیاری از مدیران و رهبران موفق جهان را خواندهام و تجربیات و رازهای موفقیت آنها را برایتان آماده کردهام. اگر موافق باشید در ابتدا با داستان زندگی یکی از همین افراد شروع کنیم. راستی، این تنها خلاصهای از محتوای اصلی که در وبلاگ نوین منتشر شده است میباشد. برای مطالعه مقاله کامل، روی لینک مقاله آموزش راه اندازی کسب و کار وبلاگ نوین کلیک کنید.
داستان موفقیت کسب و کار خانگی یک فرد بیخانمان!
اگر از آدمها بپرسید چرا قادر نیستند کاری را انجام دهند، همیشه پاسخی آماده از آستینشان در میآوردند. راه شکستن این حلقه این است که بگویید اگر میتوانستید آن کار را انجام دهید چه میشد؟
یکی از دلایل عدم موفقیت مردم در زندگی این است که رمز موفقیت در انجام کارها دشوار است و بیان هدف هم برایشان کار سختی است. برای آنها طفره رفتن از انجام کارها سادهتر است و به جای برنامهریزی برای زندگی به این می اندیشند که چگونه زندگیشان را تامین کنند.
با این حال هنوز آدمهای زیادی در دنیا هستند که سبک زندگی و موفقیتشان برای ما الهام بخش باشد. آدمهایی که شرایط بد، کمبود سرمایه و مشکلات عدیده خود را برای موفق نشدن بهانه نمیکنند و با چنگ و دندان به آن میرسند.
در بین این افراد اگر قرار باشد اراده فولادی استیو جابز، ثروث آفرینی بیل گیتس و ذوق خلاقانه جف بزوس (Jeff Bezos موسس شرکت آمازون) در زمینه کسب و کار را فرازمینی و دست نیافتی بدانیم، باز هم افراد دیگری در دنیا هستند که شاید روزی هم سطح ما بوده باشند.
یکی از این افراد که احتمالا تا حالا اسم او را هم نشنیدهاید، رابرت هرجاوک (Robert Herjavec) است. او تنها هشت سال داشت که بخاطر فرار پدرش از زندان، مجبور شد همراه خانواده مهاجرت کند. آنها از کرواسی به کانادا رفتند و در زیر زمین خانه یکی از آشناهایشان ساکن شدند. شرایط زندگی در آنجا برای خانواده هرجاوک بسیار سخت بود. آنها حتی نمیتوانستند انگلیسی صحبت کنند و با مردم شهر ارتباط داشته باشند. تنها سرمایه آنها در این زمان فقط 20 دلار پول نقد بود و یک چمدان!
اما هیچ کدام از این عوامل رابرت را از پیشرفت باز نداشت و توانست با دو مدرک در رشتههای ادبیات انگلیسی و علوم سیاسی از دانشگاه تورنتو فارغ التحصیل شود. او در کنار تحصیل برای کمک به خانوادهاش، در سراسر شهر روزنامه پخش میکرد و در زمانهای آزاد خود نیز به جای رفتن به بار و پرسه زدن در شهر، به پیشخدمتی در رستوران میپرداخت.
سپس رابرت برای کار به یک شرکت نرم افزاری به نام Logiquest رفت. اما از آنجایی که هیچ تخصصی در کسب و کارهای کامپیوتری نداشت، با درخواست استخدامش مخالفت کردند. با این حال رابرت هیئت مدیره را متقاعد کرد شش ماه به او فرصت دهند بدون حقوق کار کند. او در این مدت آنچنان سخت کوش و پر تلاش بود که توانست مدیر روابط عمومی این شرکت شود!
البته برخی مسائل باعث شد خیلی زود او را از شرکت اخراج کنند. ولی رابرت به جای اینکه زانوی غم بغل بگیرد و شروع به غر زدن بکند، با استفاده از تجربیاتی که از کار در آنجا به دست آورده بود، اولین شرکت خود را در زمینه یکپارچه سازی امنیت اینترنت به نام BRAK Systems در گاراژ خانهاش راه انداخت. و 10 سال بعد در سال 2000 شرکت خود را به مبلغ 30.2 میلیون دلار به AT & T Canada فروخت.
حتماً شما هم با شنیدن این داستان، تب و تاب راهاندازی یک کسبوکار جدید در درونتان بهوجود آمده است.
چگونه راه اندازی کسب و کار خانگی باعث موفقیت من میشود؟
همانطور که در داستان زندگی رابرت هرجاوک خواندیم، او توانست با راه اندازی کسب و کار خود در منزل، به موفقیتی برسد که رویای بسیاری از آدمهاست. رابرت و خانوادهاش روزی جایی برای زندگی نداشتند، اما اکنون صاحب یک عمارت مجلل در تورنتو هستند. آنها از فقر کامل به ثروت هنگفتی رسیدند.
برای شروع کسب و کار خودمان در منزل از کجا شروع بکنیم؟
مثل اینکه بسیار مصمم هستید، پس حتما به خواندن ادامه بدهید!
1. همیشه پای یک ایده در میان است
قدم اول در راه اندازی هر کسب و کاری داشتن یک ایده خوب است. همه چیز با یک ایده شروع میشود؛ اصلا کل زندگی ما، حتی سادهترین فعالیتهای روزانه ما بر اساس ایدهها شکل میگیرند. مثلا وقتی در یک عصر پاییزی به سرتان میزند بروید قدم بزنید و ناله خِش خِش برگها را درآورید، خودش یک ایده است. ولی بیشتر اوقات این ایدهها عادی و رومزه هستند. گاهی هم بعضی از این ایدهها ناب و نوآورانه هستند که ارزش تجاری شدن دارند.
این ایدههای تجاری هم بسیار عادی و روزمره هستند و هر روز هزارتایشان در اطراف ما وجود دارند اما بدون اینکه توجهی به آنها داشته باشیم، از کنارشان میگذریم! خب نکته مهمی که به دردمان میخورد و ارزش بحث کردن دارد دقیقا همینجاست: این ایدههای دوست داشتنی کسب و کار که دنیا را منفجر میکنند کجا هستند؟ چگونه میتوانم یکی از آنها را داشته باشیم؟
بگذارید قبل از اینکه پاسخ این سوال را بدهم یک واقعیت را برایتان آشکار کنم. من یا هیچ شخص دیگری نمیتوانیم به شما ایده آماده بدهیم و بگوییم «رفیق بزن تو این کار موفق میشی، چون مثل این میماند که به قول انیشتین از ماهی بخواهیم از درخت بالا برود. در حالی که علاقه و استعداد ماهی در شنا کردن است و قطعا در بالا رفتن از درخت شکست میخورد.
بنابراین قبل از این که کسب و کاری راه اندازی کنید، باید در نظر داشته باشید علاقههایتان در چه زمینه هستند و چه کارهایی را خوب انجام میدهید. شما در طول روز ساعتهای زیادی با شغلتان درگیر هستید، حتی بیشتر از زمانی که با خانوادهتان میگذرانید. زیر پا گذاشتن علاقه و مهارتتان، زندگی شما را جهنم میکند! همش با خود خواهید گفت «اگر فلان کار را انجام میدادم موفقتر بودم.»
2. سبک سنگین کردن ایده
خب تا اینجا متوجه شدیم مرحله اول برای موفق شدن در کسب و کار این است که دقیقا بدانیم میخواهیم در چه حوزهای فعالیت کنیم. پیشنهاد من به شما این بود که وارد زمینه کاری شوید که به آن علاقه دارید و کاری را انجام دهید که در آن مهارت دهید. سپس گفتیم برای یافتن ایده کسب و کار نیازی نیست از خلاقیت خود استفاده کنید. بلکه فقط کافی است مشکلات اطراف خودتان را پیدا کنید و راه حلی برای آن بیاندیشید. حالا که یک ایده (یا بهتر است بگویم یک مشکل برای حل کردن) دارید، وقت آن رسیده است که باهم بررسی کنیم بینیم آیا با عملی کردن آن موفق خواهید شد یا نه؟
به طور کلی سه ریسک شکست هنگام راه اندازی یک کسب و کار وجود دارد که باید قبل از عملی کردن ایده مطمئن شوید به دام آنها نخواهید افتاد:
- ریسک محصول
- ریسک بازار و مشتری
- ریسک رقبا
ریسک محصول یا خدمات:
چند وقت پیش یکی از دوستانم پیشنهادِ ساخت یک دستگاه اتوماتیک تهیه پیاز سرخ کرده را مطرح کرد. کاری که این دستگاه قرار بود انجام بدهد این بود که طی چند بار چرخاندن پیاز روی یک تیغه، پوست پیاز را جدا کند. در مرحله دوم پیاز ساطوری و خورد میشد و نهایتا روی حرارت قرار میگرفت تا خوب سرخ شود. دستگاه خیلی خوب و کاربردی به نظر میرسید و شخص تولیده کننده با بازار سنجی که انجام داده بود، از فروش آن مطمئن بود. برای همین یک وام برای ساخت دستگاه پیاز سرخ کن اتوماتیکش گرفت. ولی بعد از یک مدت کار روی دستگاه متوجه شد یک جای کار مشکلی هست و نتوانست دستگاه را تکمیل کند. ریسک کار او روی محصولش بود. شاید بهتر بود قبل از دریافت وام از اینکه میتواند محصولش را بسازد یا نه مطمئن میشد. حتی میتوانست یک نمونه کوچک و کم هزینه از دستگاهش را به صورت آزمایشی بسازد.
ریسک مشتری و بازار:
بیشتر دلایل شکست کسب و کارهای نوپا مربوط به همین بخش است. حدود 47 درصد از استارتاپهایی که شکست میخورند، توجه زیادی روی بازاریابی و مشتریهاشون ندارند. با این فرض که شما یک محصول خیلی خوب دارید، باید بدانید اصلا مردم به این محصول نیاز دارند؟ بابت آن پول پرداخت میکنند؟ تعداد مشتریهایش زیاد است؟
البته اگر ایده شما بر اساس حل یک مشکل به دست آمده، تا حد زیادی این ریسک رو کاهش دادهاید. اما هنوز کلی سوراخ سنبه وجود دارد که توجهی به آنها نکردهاید! مثلا در نظر بگیرید متوجه شدهاید افراد زیادی فراموش میکنند موقع خارج شدن از اتاق، لامپها را خاموش کنند. و بخاطر همین هزینه برق زیادی پرداخت میکنند. خب شما تا اینجا یک مشکل خوب برای حل کردن دارید و تصمیم میگیرید به آنها لامپ سنسوردار بفروشید تا هزینههایشان را کاهش دهند. اما در نظر نگرفتهاید که این افراد، مگر در موارد نادری که کم کاهش مصرف انرژی برایشان اهمیت داشته باشد، اگر حاضر بودند برای خرید محصول شما پول بدهند، اصلا با پرداخت هزینه برق بیشتر مشکلی نداشتند!
بیاید با هم یکی از کسب و کارهایی را که بخاطر ریسک مشتری و بازار شکست خورد را بررسی بکنیم: استارتاپ بقچه، سفارش و تحویل آنلاین نان داغ در تهران. اگر با این کسب و کار آشنایی ندارید باید بگویم که بقچه یک اپلیکیشن برای کسانی بود که دوست نداشتند در صف نانوایی بایستند. این افراد میتوانستند با لباس راحتی در خانه بمانند تا بقچه برایشان در کیسههای پارچهای، نانهای برش خورده تازه بیاورد.
اما متاسفانه مدتی پیش بیانگذار بقچه شکست استارتاپ بقچه رو در صفحه اصلی سایت و اپلیکیشن اعلام کرد. موارد زیادی به عنوان دلایل اصلی بقچه اعلام شد. ولی به نظر من یکی از دلایلی شکست بقچه توجه نداشتن به نیاز مردم بود (که البته خود بنیانگذار آن اشارهای به آن نداشته). واقعا تعداد کسانی که حاضر باشند روی 2 هزار تومنی که بابت خرید نان میدهند، 2 هزار و پانصد تومن هزینه پیک بدهند، زیاد نیست!
این موضوع را از مدتها پیش، حتی با بررسی دیدگاههای مختلف افراد در خصوص بقچه نیز میشد فهمید. مثلا زمانی که هنوز بقچه فعالیت داشت، یکی از دوستان به نام امیرحسین در اینستاگرام درباره بقچه کامنت گذاشته بود:
گرون میده، تازه هزینه ارسال هم میگیره..صرف نمیکنه خلاصه…همه حالش اینه با دمپایی لا انگشتی بپری سر کوچه صف وایسی نون بگیری!
ریسک رقبا:
این ریسک خیلی ترسناک نیست و خیلی راحت میشود آن را حل کرد. ریسک رقبا به طور کلی میگوید هنگامی که میخواهید کسب و کارتان را راه اندازی کنید، در نظر داشته باشید که چه افراد یا شرکتهای دیگری در حوزه شما فعالیت دارند و محصولات یا خدمات مشابه شما را ارائه میدهند. آیا میتوانید با این شرکتها رقابت کنید؟ آیا میتوانید محصولی با همان کیفیت یا بالاتر ارائه دهید یا خیر؟
3. روز مورد علاقه کارتان را متصور شوید
حال که یک ایده سودآور دارید و میدانید چه محصولات یا خدماتی میخواهید بفروشید، دقیقا تعیین کنید به چه چیزی میخواهید برسید؛ در ابتدای کار باید با آگاهی مشخص کنید مثلا در آینده نزدیک شش ماهه میخواهید به فروش X تعداد از یک محصول در روز برسید. یا حتی کمی بزرگتر فکر کنید. مثلا بگویید در بازه زمان طولانیتر 3 تا 5 ساله میخواهید بازار یک محصول خاص را در دست بگیرید.
4. آستینهایتان را بالا بزنید و شروع کنید
والت دیزنی حرف جالبی دارد که میگوید «برای شروع، حرف زدن را کنار بگذارید و فقط شروع کنید!»
خودِ من همیشه با این مشکل دست و پنجه نرم کردهام؛ وقتی میخواستم کاری را شروع کنم چندین ماه درگیر تصمیمگیری، بررسی ایده و آماده کردن پیش نیازها بودم. تا زمانی که داستان راهاندازی سایت DropBox (ارائه دهنده فضای ابری) را خواندم و خیلی تعجب کردم که چطور دراپباکس در اتوبوس خلق شد! هیوستون، موسس دراپباکس، درباره شروع کار شرکتش میگوید:
«من معمولا یک حافظه فلش همراه خودم داشتم که فایلها و چیزهای مرتبط با کارهایم را در آن نگه میداشتم. داستان از جایی شروع شد که داشتم از بوستون با اتوبوس به نیویورک میرفتم. وسط راه متوجه شدم فلش را فراموش کردهام. به خاطر همین خیلی سرخورده شدم چون بار اولم هم نبود. با خودم فکر کردم که دیگر نباید این اتفاق بیفتد. پس بلافاصله لپتاپم را باز کردم و شروع کردم به کدنویسی. اولش اصلا نمیدانستم نتیجهاش قرار است چه بشود اما شروع کار از همان لحظه بود. سپس در عرض دو هفته یک همبیانگذار پیدا کردم و فعالیت خود را رسما شروع کردیم».
راهاندازی سریع کسب و کار به این دلیل مهم است که میتوانید محصولات/خدمات خود را سریع وارد بازار اولیه کنید. با این کار هر چیزی را که باید یاد بگیرید، در حین کار به صورت تجربی خواهید آموخت. وقتی هنوز محصول/خدمات خود ارائه نکردید در واقع دارید زمانتان را هدر میدهید. چرا که ارزش اصلی هر کسب و کاری، داشتن بهانهای برای درگیر شدن با افراد و مشتریان است و تکامل کسب و کار نیمه دوم کار شماست.
البته مفهوم راهاندازی سریع صرفا به این معنی نیست که چشممان را رو به همه چیز ببندیم و فقط کار کنیم، بلکه باید اصولی را که تا الان آموختیم، به سرعت، بدون اینکه بیش از حد با آن درگیر شویم؛ انجام بدهیم. امیدواریم از این مطلب استفاده کرده باشید و همچنین مقاله کامل در سایت نوین را هم دیده باشید. در نهایت، پیشنهاد میکنم اگر به دنبال راهاندازی موفق کسب و کار اینترنتی خوتان هستید، صفحه دوره کامل شروع کسب و کار آنلاین نوین (شامل ۵ دوره) را ببینید.
منبع: وبلاگ نوین
ارسال نظر