چرا پرسشنامه آموزش و پرورش جنجالی شد؟
بسیاری از ناظران معتقدند این پرسشنامه با هدف پژوهش انجام نشده است و تنها حُسن آن برای مدیران این است که یک گزارش از نتایج مخدوش آن برای مقامات بالادستی بنویسند که ۹۸ درصد دانشآموزان در مسیر مطلوب ما هستند.
فرارو: وزارت آموزش و پرورش در آخرین روز امتحان نهایی دانشآموزان پرسشنامهای را توزیع کرد که دانشآموزان باید با ذکر نام خود به آن پاسخ میدادند. محتوای این پرسشنامه واکنشهای زیادی در پی داشته است.
وزارت آموزش و پرورش با تأیید توزیع پرسشنامه در آخرین امتحان نهایی دانشآموزان و طرح سؤالات سیاسی و اجتماعی از دانشآموزان گفته است که این نظرسنجی را «بزرگترین پیمایش دانشآموزی کشور» است.
نهادی که اقدام به تدوین و پخش این سوالات کرده، «مرکز سنجش و پایش کیفیت آموزشی وزارت آموزش و پرورش» است.
تصاویری که از سوالات مرکز سنجش به بیرون درز پیدا کرده که شامل سوالاتی از قبیل نظر دانشآموزان درباره «رضایت از زندگی تحت نظام جمهوری اسلامی»، «حمایت از تصمیمات حاکمیت»، «مشارکت احتمالی در صورت بروز جنگ»، «احساس رضایت از زندگی در ایران در مقایسه با کشورهای همسایه»، «اطاعت از قوانین»، «تاثیر دین در زندگی»، «وظیفه مدارس در تربیت دانش آموز دیندار»، «لزوم حکومت دینداران» بوده است.
ابتدا عنوان شد این پرسشنامه تنها در استان قم توزیع شده است اما به گفته مرکز ارزشیابی آموزش و پرورش، در این مطالعه که از طریق توزیع پرسشنامه بین شرکتکنندگان آخرین آزمون نهایی نوبت خرداد ۱۴۰۲ در تمام کشور صورت گرفت، سؤالاتی از اهداف اعتقادی، سیاسی و اجتماعی، عوامل زمینهای مؤثر بر یادگیری و میزان کیفیت برگزاری آزمونهای نهایی طراحی و به همراه نظرسنجی در خصوص سازوکار جدید سنجش و پذیرش دانشجو اجرا شد.
پاسخهای این پرسشنامه از کاملا موافقم تا کاملا مخالفم، تنظیم شده است.
مثلا در یکی از سوالات این پرسشنامه، آمده است: از اینکه در نظام جمهوری اسلامی ایران زندگی میکنم رضایت دارم. و دانش آموز باید از بین گزینههای «کاملا موافقم، موافقم، نه موافقم نه مخالم، مخالم و کاملا مخالفم» یکی را انتخاب کند.
دانشآموزان در شبکههای اجتماعی گفتهاند که این پرسشنامه در همه شهرها یکسان نبوده است و در برخی از استانها به طور متفاوت بر پرسشهای مذهبی یا سیاسی و یا قومی تکیه شده است.
علیرغم اینکه در پایین پرسشنامه بر محرمانه بودن پاسخ تاکید شده، اما دانشآموزان گفتهاند نام آنها در بالای پرسشنامه ثبت شده بود و پر کردن آن نیز اجباری بوده است و به عقیده آنها، این هیچ شباهتی به یک «نظرسنجی» نداشته است.
بسیاری از دانشآموزان که در توییتر و دیگر شبکههای اجتماعی به این مسئله واکنش نشان دادهاند از عدم اطمینان به محرمانه ماندن پاسخها و تاثیر آن بر آینده تحصیلی و شغلی خود نگران بودند.
فارغ از واکنشهایی که این پرسشنامه در فضای مجازی داشته، به نظر میرسد برخلاف گفته وزارت آموزش پروش این طرح بنا به دلایلی نمیتواند «بزرگترین پیمایش دانشآموزی کشور» باشد.
بسیاری از ناظران معتقدند این پرسشنامه با هدف پژوهش انجام نشده است و تنها حُسن آن برای مدیران این است که یک گزارش از نتایج مخدوش آن برای مقامات بالادستی بنویسند که ۹۸ درصد دانشآموزان در مسیر مطلوب ما هستند.
عباس عبدی تحلیلگر سیاسی درباره عدم کارآیی چنین طرحهایی نوشته است: کاش این برنامه، یک طرح علمی بود و با همین پرسشها از شرکتکنندگان در امتحانات نهایی کشور پرسیده میشد و نتایج آن نیز در اختیار افکار عمومی قرار میگرفت. جامعه ما به چنین پژوهشی بسیار نیازمند است. اتفاقا کلیت رویکرد پرسشهای طرحشده هم خوب و قابل قبول است. اگر اجازه دهند که چنین پژوهشی انجام شود، آنگاه متوجه میشوند که نظام آموزشی موجود به کلی ورشکسته است.
او معتقد است این پرسشنامه با هدف پژوهش انجام نشده است. عبدی برای این ادعای خود چندین دلیل آورده:
اول اینکه پرسشنامه را به تعداد دهها و صدها هزار دانشآموز تهیه و توزیع نمیکنند. برای این کار یک نمونه ۱۲۰۰ تا حداکثر ۱۵۰۰ نفر کافی است.
دوم اینکه بسیاری از متغیرهای مستقل نیز باید پرسیده میشد که در این پرسشنامهها نیست، در واقع آنها را از روی پرونده دانشآموزی پر میکنند و این به معنای شناسایی پاسخگو و تشکیل پرونده است.
سوم شناسایی پاسخگو عملی غیر اخلاقی و غیرقانونی و مصداق تفتیش عقاید و مغایر با اصول پژوهشی است. اگر افراد به صورت کاملا ناشناخته و برحسب تصادف انتخاب شوند و با رضایت خود پاسخ دهند... معنای تفتیش صادق نیست، چون کسی نمیداند که چه کسی پاسخ داده، ولی در اینجا روشن است که پاسخها ضمیمه پرونده فرد خواهد شد.
چهارم محقق باید شرایطی را فراهم کند که از صداقت نسبی پاسخگو اطمینان حاصل کند. البته همیشه تعدادی افراد هستند که مسیر دیگری را طی میکنند، ولی در شرایط پژوهشی آزاد و ناشناخته و با اختیار و آزادی پاسخگویی، بیصداقتی در پاسخگویی خیلی کمتر رخ میدهد، چون اگر نخواهند صادقانه پاسخ دهند، میتوانند در پاسخگویی شرکت نکنند؛ بنابراین اعتبار پاسخهای دادهشده به کلی مخدوش است.
پنجم مرجع اجراکننده و گزارشدهنده نیز باید مستقل باشند. برخی از نهادهای نظرسنجی بودهاند که در ارقام گزارش نهایی دخل و تصرف میکردند؛ لذا حتی اگر این تحقیق درست هم انجام شود و به لحاظ اخلاق و حقوق حرفهای ایرادی هم نداشته باشد و ضوابط علمی هم رعایت شود، چون نتایج آن در دست مدیران غیرمستقل است و در خدمت افکار عمومی جامعه در نمیآید، انجامش مجاز نیست و نتایج اعلامشده احتمالی آن نیز مخدوش و غیر معتبر است.
برخی دیگر نیز عنوان کردهاند که توزیع این پرسشنامه و اجبار دانشآموزان به پاسخ دادن به سوالات آن با هویت واقعی خود، خلاف حقوق دانشآموزان و اولیای آنان است و مسئولان آموزش و پرورش حق نداشتهاند از شرایط آغاز امتحانات سوءاستفاده کرده و آنان را مجبور به پاسخگویی کنند.
و مسئله آخر اینکه اگر مسئولان بگویند هدفشان از «بزرگترین پیمایش دانشآموزی کشور» تنها ارائه گزارش به مدیران بالا دستی نیست، پس این طرح چه منفعتی برای جامعه دارد؟ کجا قرار است از دادههای این پیمایش استفاده شود؟ آیا نمیشد بدون این نظرسنجی و تنها با رصد جوانان در جامعه و فضای مجازی فهمید که در زیر پوست جامعه چه میگذرد؟
ارسال نظر