توجه بی‌اندازه مرد به زن او را کلافه کرد
عاقبت شوهری که از زنش غافل نمی شود!
شوهرم آنقدر به من توجه دارد که هر کجا که می‌روم باید با او تماس گرفته و اطلاع دهم؛ این موضوع مرا خسته کرده است و طلاق می‌خواهم.
شوهرم آنقدر به من توجه دارد که هر کجا که می‌روم باید با او تماس گرفته و اطلاع دهم؛ این موضوع مرا خسته کرده است و طلاق می‌خواهم.
زنی با مراجعه به دادگاه خانواده شهید محلاتی دادخواست جدایی خود را به قاضی شعبه ۲۴۵ این مجتمع قضایی خانواده ارائه کرد.
این زن در برابر قاضی این پرونده با بیان اینکه می‌خواهم از شوهرم جدا شوم تا از دست توجه زیادش راحت شوم، گفت: شوهرم از من می‌خواهد که هر کجا که می‌روم به او اطلاع دهم و من می‌دانم که او توجه بی‌اندازه به من دارد ولی این موضوع مرا عذاب می‌دهد.
وی با اشاره به اینکه حدود ۷ سال از زندگی مشترک‌مان می‌گذرد، ادامه داد: ۷ سال رفتارهای شوهرم را تحمل کردم و به خاطر فرزند ۴ ساله‌ام تا حالا هیچ شکایتی نکرده‌ام ولی دیگر موقع جدایی است.
زن در ادامه گفت: شوهرم آنقدر به من توجه دارد که مرا کلافه کرده و باید هر کجا که می‌روم با او تماس گرفته و اطلاع دهم. در واقع این امر باعث ارائه دادخواست جدایی شده است.
وی در ادامه با بیان اینکه من حتی باید از سر کارم هر نیم ساعت با شوهرم تماس بگیرم تا او خیالش راحت شود، افزود: شوهرم شکاک نیست ولی توجه‌اش دست کمی از شکاکی ندارد بنابراین من طلاق می‌خواهم زیرا دیگر تحملم تمام شده و رفتارهای شوهرم مانند یک پدر است نه شوهر.
زن عنوان کرد: می‌دانم که رفتار شوهرم تغییر نمی‌کند و هر روز میزان توجه‌اش به من بیشتر می‌شود.
در حقیقت شوهرم این توجه را به فرزندم هم دارد و مطمئناً چنانچه فرزندم بزرگ شود این موضوع او را نیز عذاب خواهد داد.
وی در ادامه بیان کرد: خواهان جدایی هستم و از درخواستم منصرف نمی‌شوم به دلیل اینکه از این موضوع که دائم تحت نظر باشم، خسته شده‌ام.
قاضی این شعبه بعد از شنیدن اظهارات زن او را به مصالحه دعوت کرد و حکمی مبنی بر طلاق صادر نکرد.
منبع: فارس
زنی با مراجعه به دادگاه خانواده شهید محلاتی دادخواست جدایی خود را به قاضی شعبه ۲۴۵ این مجتمع قضایی خانواده ارائه کرد.
این زن در برابر قاضی این پرونده با بیان اینکه می‌خواهم از شوهرم جدا شوم تا از دست توجه زیادش راحت شوم، گفت: شوهرم از من می‌خواهد که هر کجا که می‌روم به او اطلاع دهم و من می‌دانم که او توجه بی‌اندازه به من دارد ولی این موضوع مرا عذاب می‌دهد.
وی با اشاره به اینکه حدود ۷ سال از زندگی مشترک‌مان می‌گذرد، ادامه داد: ۷ سال رفتارهای شوهرم را تحمل کردم و به خاطر فرزند ۴ ساله‌ام تا حالا هیچ شکایتی نکرده‌ام ولی دیگر موقع جدایی است.
زن در ادامه گفت: شوهرم آنقدر به من توجه دارد که مرا کلافه کرده و باید هر کجا که می‌روم با او تماس گرفته و اطلاع دهم. در واقع این امر باعث ارائه دادخواست جدایی شده است.
وی در ادامه با بیان اینکه من حتی باید از سر کارم هر نیم ساعت با شوهرم تماس بگیرم تا او خیالش راحت شود، افزود: شوهرم شکاک نیست ولی توجه‌اش دست کمی از شکاکی ندارد بنابراین من طلاق می‌خواهم زیرا دیگر تحملم تمام شده و رفتارهای شوهرم مانند یک پدر است نه شوهر.
زن عنوان کرد: می‌دانم که رفتار شوهرم تغییر نمی‌کند و هر روز میزان توجه‌اش به من بیشتر می‌شود.
در حقیقت شوهرم این توجه را به فرزندم هم دارد و مطمئناً چنانچه فرزندم بزرگ شود این موضوع او را نیز عذاب خواهد داد.
وی در ادامه بیان کرد: خواهان جدایی هستم و از درخواستم منصرف نمی‌شوم به دلیل اینکه از این موضوع که دائم تحت نظر باشم، خسته شده‌ام.
قاضی این شعبه بعد از شنیدن اظهارات زن او را به مصالحه دعوت کرد و حکمی مبنی بر طلاق صادر نکرد.
منبع: فارس
باز نشر: مجله اینترنتی Bartarinha.ir
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
والا مردم از بی دردی هم پا می شن طلاق می گیرن . خاله ی من شوهرش بهش خیانت کرد ، تازه کتکش هم میزنه و سر کار هم نمی ره ؛ اونوقت خاله بیچاره من بخاطر بچش نشسته زندگی می کنه . اونوقت مردم از شکم سیری پا می شن طلاق می گیرند فکر بچه هاشونو هم نمی کنن.
قبلا مردم هفت تا دختر داشتن همه رو شوهر می دادد یکیشون هم طلاق نمی گرفت ، جدیدا مردم یه دختر دارند هفت بار طلاق میگیره
والا منم حرفای مهسا خانموتاییدمیکنم بااین نظرکه زن فرمانبر پارسا کند مرددرویشراپادشاه ااین زن ان سعیوکرد