روایتی از ضرب و شتم مرگبار یک دستفروش
مردی که توسط کارگران پیمانکار شهرداری ناحیه چهار مورد حمله قرار گرفته بود یکهفته پس از دستوپنجه نرمکردن با مرگ، فوت شد.
کارگران شرکت «تلاشگران سرزمین طلایی» شرکت پیمانکاری جمعآوری پسماند شهرداری تهران خودروی وی را حوالی اتوبان باقری نبش خیابان ۱۹۶ غربی متوقف کردند. با او درگیر شدند و درنهایت، ضربه «پنجهبکس» یکی از کارگران به سر مرد اصابت کرد. کارگران متواری شدند. مرد به «کما» رفت و روز پنجشنبه در بیمارستان زرافشان فوت کرد. پرونده در حال طی مراحل خود در دادگاه جنایی است. کارگران همچنان متواری هستند و پیمانکار، مسوولیت ماجرا را پذیرفته است.
برادر«علی چراغی» متوفی در گفتوگویی ادعا میکند: «پرونده در آگاهی است و از پسر مرحوم که در زمان جنایت همراهش بوده پرس و جو شده است. برادر من چیزی به همراه نداشت که ماموران به او گیر دادهاند. نه بلندگویی و نه نخالهای که نشانه ضایعاتفروشی باشد اما ماموران شهرداری با او درگیر شدند.»او ادامه میدهد: «شغل اصلی متوفی خیاطی بود.
با هم در مغازهای در خیابان جمهوری کار میکردیم. اما یکماهی بیکار بودیم. روز حادثه دوست برادرم با او تماس گرفت که برای جمعآوری نخالههای ساختمانی ساختوسازش به کمکش برود و او همراه پسرش راهی تهرانپارس شد. ماموران شهرداری بهدنبال آدرس دوستش بودند که با او درگیر شدند و الان پرونده در دادگاه قضایی و جنایی آگاهی در دست بررسی است.»
ابوالفضل چراغی، پسر ۱۴ساله علی چراغی درباره روز حادثه به خبرگزاری «ایلنا» گفته است: «من و پدرم سوار وانت کنار خیابان درحال حرکت بودیم که ناگهان یکوانت مقابل ماشین ما پیچید و راه را بست. چهارکارگر که از اتومبیل پیاده شدند از پدرم خواستند که پیاده شود. من به درخواست پدرم داخل وانت ماندم و از داخل مکالمه آنها را میشنیدم. کارگری به پدرم گفت که وانت توقیف است. پدرم اصرار داشت که شما حق توقیف ماشین را ندارید و باید با پلیس ۱۱۰ تماس بگیریم.
پدرم شروع به تماس با پلیس کرد که در این هنگام چند کارگر همزمان با پدرم درگیر شدند و یکی از آنان از پشت دستهای پدرم را گرفت و سایرین مشغول ضربوشتم او شدند. هنگامی که من مشغول پیادهشدن از ماشین بودم دیدم که یکی از کارگران با «پنجه بکس» به سمت چپ سر پدرم ضربهای وارد کرد و پدرم به زمین افتاد.
من قصد نزدیکشدن به پدرم را که بیهوش روی زمین افتاده بود داشتم اما کارگران بهگمان اینکه پدرم تمارض میکند ضربهای به من زدند و اجازه نزدیکشدن به پدرم را ندادند اما بعد از دخالت کسبه محل، هر چهار کارگر سوار بر وانت از صحنه گریختند.» خانواده مقتول، پروندهای را در کلانتری ۱۲۶ تهرانپارس تنظیم میکنند و ۱۱نفر از کسبه و اهالی محل نیز دراینخصوص شهادت دادهاند.
گزارش پزشکیقانونی نشان میدهد که در پی اصابت جسم سخت، مصدوم دچار«کاهش سطح هوشیاری، خونریزی در نواحی گیجگاهی آهیانهای و پیشانی سمت چپ جمجمه و کوفتگی بافت مغزی در نواحی گیجگاهی و آهیانهای سمت راست جمجمه» شده که تحت عمل جراحی قرار گرفته است.
«علیرضا جاوید»، شهردار منطقه چهار در گفتوگویی با تاکید بر اینکه «افراد مهاجم، کارگران پیمانکار بازیافت بودهاند و هیچ رابطه استخدامیای با شهرداری نداشتهاند» گفت: «پیمانکار مسوولیت ماجرا را پذیرفته و پرونده در مراجع قضایی و انتظامی در دست بررسی است.»
وی تاکید کرد: «اینکه این دعوا در نتیجه خطای شخصی بوده یا موضوع دیگری در دست بررسی است و هنوز ابعاد ماجرا شفاف نیست.»
وی در پاسخ به این سوال که آیا کارگران پیمانکار شهرداری اجازه حمل سلاح سرد از جمله پنجهبوکس را دارند، عنوان کرد: «باید بررسی شود که پنجهبوکس را پیمانکار در اختیار آنها قرار داده یا شخصا همراه داشتهاند و در بررسی انتظامی ابعاد پرونده مشخص میشود که در راستای وظیفه خود اقدام کردهاند یا خیر.»جاوید ادامه داد: «همکاری شهرداری با پیمانکار، براساس قرارداد منعقد شده، ادامه دارد و قرارداد شهرداری با پیمانکار فسخ نشده است.»
توضیح شهرداری درباره مرگ این شهروند
شهرام گیلآبادی، سخنگوی شهرداری تهران در این رابطه گفت: این کارگرها، نیروهای شرکت خصوصی بودهاند و این اتفاق در یکنزاع خیابانی رخ داده. موضع ما روشن است. شهرداری بر پیمانکاران نظارت کامل دارد و برخورد جدی میکنیم. شهرداری تهران در مورد اتفاقاتی که توسط پیمانکاران، پیش میآید هیچ اغماضی نمیکند و موضع ما خدمترسانی است.
نظر کاربران
این کارگرای شهرداری خیلی پررو شدن فکر میکنن کی هستن دیگه
جالب گفته: "باید بررسی شود که پنجهبوکس را پیمانکار در اختیار آنها قرار داده یا شخصا همراه داشتهاند ..."
یعنی اگه معلم هم سر کلاس چاقو بکشه، آموزش و پرورش مقصر نیست، چون چاقو رو خودش با پول خودش خریده دیگه ...
متاسفانه پیمانکارای شهرداری با اتکا و دلگرمی از حمایت شهرداری از آنها از انجام هیچ تخلفی ابا ندارند و این مردم کوچه و خیابان و بازار هستند که باید مراقب نحوه تعامل خود با آنها باشند. نمونه کوچک این تخلف حرکت ورود ممنوع کامیونهای حمل زباله میباشد که در مواجهه با ماشینهایی که در مسیر درست حرکت میککند با پر رویی تمام این ماشینهای شخصی هستند که باید مسیر خود را عوض کنند و به آنها راه بدهند.