یک پیشبینی جذاب از نتیجه انتخابات امروز ترکیه
امروز روزی سرنوشتساز برای ترکیه است ــ و البته با غلظتی کمتر، روزی سرنوشتساز برای خاورمیانه.
برترینها: مهدی تدینی در صفحه اینستاگرامی خود نوشت: امروز روزی سرنوشتساز برای ترکیه است ــ و البته با غلظتی کمتر، روزی سرنوشتساز برای خاورمیانه. پیشبینی من این است که اردوغان با اختلاف اندک شکست خواهد خورد. کمال بر رجب پیروز میشود؛ اگر هم نه در دور اول، در دور دوم. این تغییر برای مردم ترکیه نیز خوشیمن خواهد بود و آبی تازه در حاکمیت جاری خواهد کرد. اما این بدان معنا نیست که «بدنۀ اجتماعیِ حامی اردوغان» برای همیشه بازندهاند. جریان محافظهکار دینی و سنتگرا دو دهه است که قدرت را در اختیار گرفته و اگر هم امروز اردوغان موضع شکننده دارد، چندان نه معلول تحولات عمیق اجتماعی، بلکه نتیجۀ این است که بخشی از مردم از او خسته شدهاند و رشد اقتصادی هم پدیدهای دائمی نیست. اردوغان میرود، اما اردوغانیسم هنوز آیندهدار است، تازه شاید اردوغان هم نرود!
بگذارید اول کمی از رجب بگویم و بعد از رقیبش، کمال:
اردوغان در سال ۱۹۹۹، یعنی پیش از آنکه بیاید و دو دهه حاکم شود، گفته بود: «منارهها سرنیزه، گنبدها کلاهخود، مسجدها پادگانهای ما، و مؤمنان سربازند.» شاید امروز باورش سخت باشد که او آن سال به دلیل گفتن چنین جملهای به ده ماه زندان و جریمۀ نقدی محکوم و راهی زندان شد. چه کسی آن سال گمان میکرد اردوغان تنها سه سال بعد به اوج قدرت رسد و دولت را قبضه کند؟ و پرسش امروزیتر اینکه آیا امشب واپسین شبِ عصر اردوغانی است؟ به گمان من، آری. اما مروری میکنیم بر مسیری که اردوغان را از گمنامی به اوج قدرت رساند؛ مروری که البته اوجگیری نوعی اسلامگرایی معتدل را نیز در ترکیه نشان میدهد.
نام او را «رجب» گذاشتند چون متولد ماه رجب بود. اردوغان گرجیتبار است و خانوادۀ او از شهر باتومیِ گرجستان به شهر ریزه در شمال شرق ترکیه مهاجرت کرده بودند. پدرش در نگهبانی ساحلیِ همین شهر ملوان بود. «رجب» خانوادهای مذهبی داشت و به دبیرستان دینیِ «امام خطیب» رفت؛ مدرسهای که صرفاً برای تعلیمات دینی است. رجب در علوم دینی تحصیل کرد، چنان عرق دینی داشت که به بلبل قرآن معروف بود و قرار بود امام ( واعظ دینی) شود. پس از دیپلم به دانشکده علوم اقتصاد و تجارت استانبول رفت و سال 1981 لیسانس گرفت ( البته سال 2016 تردیدهایی درباره مدرک او طرح شد).
پدر سیاسی اردوغان، نجم الدین اَربکان بود. اردوغان زیر سایه او و حزبش وارد دنیای سیاست شد. ابکان سال 1972«حزب سلامت ملی» را که حزبی اسلامگرا بود تاسیس کرد. این حزب در پی کودتای 1980 ممنوع شد و اعضای آن در سال 1983 «حزب رفاه» را تشکیل دادند. اردوغان در سال 1984 توانست به هیات رئیسه این حزب راه یابد و نائب رئیس شود.اربکان به عنوان رئیس همین حزب در سالهای 1996 و 1997 نخست وزیر ترکیه بود. حزب رفاه هم در سال 1997 ممنوع شد و حزب اسلامگرای «فضیلت» جایگزین آن شد. اردوغان در این حزب هم فعالیت داشت ولی او جایگاه امروزش را بیشتر مدیون این است که توانست شهردار استانبول شود، در انتخابات ١٩٩٤. سکوی پرتاب اردوغان شهرداری استانبول بود. اما پیروزی او در انتخابات محلی نتیجه این بود که رقیب قدر او دچار دردسر شد و از انتخابات کناره گیری کرد.
سال ۱۹۹۳ اردوغان شانسی برای پیروزی در انتخابات محلی و شهردار شدن نداشت رسوایی ،مالی شهردار استانبول، نورالدین سوزن را به دردسر انداخت ماجرا از این قرار بود که سوزن یکی از همکاران قدیمی خود به نام ارگون گوکنل را به ریاست اداره آب و فاضلاب استانبول نهاده بود. استانبول از دیرباز مشکل توزیع آب داشت در زمان شهرداری سوزن برای ساماندهی آب و فاضلاب استانبول پروژه های بزرگی انجام شد اما به زودی معلوم میشود گوکنل خود شرکتی خصوصی تأسیس کرده و پروژه ها را به شرکت خودش واگذار کرده تا منتفع شود. این رسوایی دامن نورالدین سوزن، شهردار استانبول را هم گرفت سوزن در دادگاه تبرئه شد، اما از نامزدی در انتخابات بعدی کناره گرفت در پی این رسوایی و کناره گیری رقیب، اردوغان و حزبش حزب رفاه پیروزی نامنتظره ای بـه دست آوردند اردوغان سال ١٩٩٤ شهردار استانبول شد.
او برخی سیاستهای اسلامی را در همان زمان آغاز کرد، مانند اینکه در بارهای زیر نظر شهرداری الکل از فهرست نوشیدنیها حذف شد اتوبوس مدارس دخترانه و پسرانه شد و محدوده های جداگانه ای در ساحل برای شنا کردن زنها مشخص شد اردوغان که خود را آشکارا پایبند به شریعت می دانست جمله معروفی داشت هم لائیک هم موسولمان اولونماز (هم) لائیک و هم مسلمان بودن ناممکن است!). او آن زمان با پیوستن به اتحادیه اروپا مخالف ،بود، زیرا این اتحادیه را اتحادی برای مسیحیان میدانست که ربطی به ترکها نداشت. او تکلیف خود را با دموکراسی نیز روشن کرده بود و می گفت: ما معتقدیم دموکراسی وسیله است نه هـدف ( demokrasi amaç değil, araştir,Biz diyoruz ki) و اینجاست که باید پرسید «دموکراسی وسیله چیست؟»
سال ۱۹۹۸ حزب رفاه به دلیل ترغیب به شریعت و جهاد و نقض اصول لائیک ممنوع شد و اربکان تا ۵ سال از فعالیت سیاسی منع شد یاران اربکان و اردوغان در حزب فضیلت جمع شدند. اما در همین سال اردوغان به دلیل اشاعه نفرت و دشمنی، به ده ماه زندان و جریمه نقدی محکوم شـ
او چهار ماه حبس کشید سال ۲۰۰۱ حزب عدالت و توسعه را تأسیس کرد. این حزب سال ۲۰۰۲ پیروزی انتخاباتی بزرگی کسب کرد اردوغان ابتدا به دلیل محکومیتش نمی توانست نماینده مجلس و در نتیجه نخست وزیر ،شود، برای همین جانشین او عبدالله ،گل نخست وزیر شد سال بعد با تغییری در قانون اساسی او نیز وارد مجلس شد و سال ۲۰۰۳ به نخست وزیری ترکیه رسید بدین سان بلبل قرآن که قرار بود امام شود، نخست وزیر ترکیه شد و از آن پس در قدرت ماند تا این سرنوشت ساز که از فردایش بی خبریم.
رقیب او کمال قلیچدار اوغو، اینک در رأس ائتلافی شش ضلعی از احزاب اپوزیسیون است خود او در سال ۲۰۱۰ با صددرصد آرا به رهبری حزب جمهوری خلق رسید؛ حزبی که خود را میراثدار اصلی آتاتورک می داند و امروزه یک جهتگیری کاملاً سوسیال دموکرات دارد. کمال از ۲۰۰۲ بــا نمایندگی مجلس به سطح اول سیاسی ترکیه رسید و درگیری های سیاسی او با اردوغان از روزی که به رهبری حزبش رسید دائم بیشتر و بیشتر شده است. گاهی هم حرفهای نیشداری نثار هم میکنند؛ کمال رجب را از یک طرف از جهت دیکتاتور منشی با بشار اسد مقایسه می کند و از طرف دیگر او را متهم به همفکری با داعش میکند، و در مقابل، رجب هم را به همراهی با تروریستها متهم میکند و میگوید کمال اهل مستی و میگساری است.
کمال اقتصاد خوانده است و در دهه ۱۹۸۰ وارد وزارت امور مالی شد و فعالیتهای اصلی او هم همواره حوالی همین امور مالی و دارایی میچرخیده است یکی از کارهایی همیشگی او کارزارهای شدیدش علیه فساد مالی و اختلاس بوده و زیاد هم پیش آمده که بزرگان حزب اردوغان (آک پارتی) را متهم به فساد کرده است حریف هم البته بیکار نمی نشست؛ برای مثال در سال ۲۰۱۷ انیس بربر اوغو یکی از همحزبیهای کمال به دلیل افشای اسرار به ۲۵ سال حبس محکوم شد. حالا نوبت کمال بود که پاسخی کوبنده دهد یک راهپیمایی اعتراضی از آنکارا تا استامبول راه انداخت؛ تا دم زندان مالتپه. کمال پس از ۲۳ روز «راهپیمایی «عدالت» به استامبول رسید.
به هر روی امروز مشخص خواهد شد آیا کمال نتیجه دو دهــه مبارزۀ خود را میگیرد و به عصر رجب پیان میدهد؟ گرچه واقعیتی که وجود دارد این است که بدنه اجتماعی حامی اردوغان حتی در صورت شکست همچنان آنقدر زور دارد که در کارزارهای بعدی دوباره قدرت را پس بگیرد.
ارسال نظر