پکن چگونه در حال تغییر نظم جهان است؟
سفر جاری رئیس جمهور چین به روسیه و همچنین میانجیگری ازسرگیری روابط تهران-ریاض، تشکیلدهنده بخشی از تلاشهای پکن برای بازتعریف چهره بینالمللی چین و مقابله با هژمونی آمریکا است
مهر نوشت: سفر جاری رئیس جمهور چین به روسیه و همچنین میانجیگری ازسرگیری روابط تهران-ریاض، تشکیلدهنده بخشی از تلاشهای پکن برای بازتعریف چهره بینالمللی چین و مقابله با هژمونی آمریکا است.
تارنمای «americanmilitarynews» در گزارشی مفصل به اقدامات چین در راستای میانجیگری در سطح جهان و بازتعریف چهره بینالمللی پکن و تغییر نظم جهان و از بین بردن تمام و کمال هژمونی آمریکا پرداخت.
در این گزارش آمده است: سفر جینپینگ به روسیه پس از آن انجام شد که او در نبردی طولانی برای به دست گرفتن قدرت مطلق اهرمهای نظامی، حکومتی و حزبی چین به پیروزی رسید؛ پیروزی که تکیه او بر کرسی قدرت به عنوان رهبر حزب حاکم کمونیست چین را با رای متفقالقول نمایندگان کنگره ملی خلق در اکتبر ۲۰۲۲ برای سومین دوره نامحدود تثبیت کرد.وزارت خارجه چین با اشاره به سفرهای جاری شی جینپینگ، رئیس جمهور چین اعلام کرد که رهبر این کشور با ولادیمیر پوتین، همتای روسیهای وی، بر سر بسیاری از مسائل کلان بینالمللی و منطقهای «عمیقا درگیر تبادل نظر» خواهد بود؛ موضوعاتی که منافع مشترک طرفین را دربرگرفته و نگاه پشت پرده این تبادل نظر و رایزنی، افزایش همکاری راهبردی و عملیاتی است. به گفته وزارت خارجه چین، رهبران دو کشور در جریان این مذاکرات، بیانیهای را امضا خواهند کرد مبنی بر اینکه روابط آنها در حال ورود به «عصری نوین» است؛ کلیدواژه مورد علاقه و محبوب جینپینگ.
جینپینگ حالا برای هدایت دیپلماسی چین به سوی عصر جدید مدنظرش، آزادی عمل دارد؛ عصری که به گفته وی «آیندهای مشترک برای بشریت» خواهد بود. به باور تحلیلگران این عبارت، بدان معنا است که پکن برای مقابله با هژمونی آمریکا و صادر کردن الگوی نظام تکحزبی چین به سراسر جهان، بهدنبال ایجاد اتحادی هرچه قویتر با سایر حکومتهای جهان جنوب است.
نقشی جدید به عنوان میانجی
توویا گِرینگ، از اعضای مرکز جهانی چین در شورای آتلانتیک میگوید که سیاست خارجی پکن در دهههای اخیر بهجای آنکه بر نمایش این کشور به عنوان یک قدرت جهانی و الگویی برای سایر کشورها معطوف باشد، اساسا بر تبعیت از سایر کشورها یا تسهیل توافقات بینالمللی متمرکز بوده است.
وی افزود: چین در حوزه میانجیگری جنگها و مناقشات منطقهای، تمایل دارد تا بهجای ایفای نقش رهبر، نقش یک دنبالکننده یا تسهیلکننده را بازی کند. تعجببرانگیز است که اینبار چین نه تنها نقش پیشتاز و رهبر را ایفا نمیکند بلکه در مناقشات بینالمللی بدون حضور آمریکا، موفق به میانجیگری میشود.
مقصود گرینگ از این اظهارنظر، سفر دسامبر پارسال جینپینگ به عربستان سعودی و ملاقاتش با تمام اعضای شورای همکاری خلیح فارس است. سفری که بلافاصله با حضور ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور ایران در پکن و در ادامه صدور بیانیه سهجانبه دهم دسامبر بین ریاض، تهران و پکن مبنی بر ازسرگیری روابط دیپلماتیک ایران و عربستان همراه شد.
مارکو کارنولوس، مقالهنویس تارنمای «میدل ایستآی» در مقالهای که ۱۷ مارس منتشر شد، نوشت: این توافق یک موفقیت آشکار برای چین بود و نخستین موفقیت این کشور در منطقه نابسامان خاورمیانه محسوب شده و میتواند نویدبخش موفقیتهای دیگر باشد.
وی افزود: باتوجه به اینکه چین در حال برنامهریزی نشستی سطحبالا و بیسابقه در پکن بین پادشاهان کشورهای عربی و مقامات ایرانی در اوخر سال جاری است، دشوار است که بتوان متصور شد، سیلی محکمتری به صورت دیپلماسی آمریکا در خاورمیانه نواخته شود!
نشریه انگلیسیزبان و ملیگرای گلوبال تایمز، چاپ پکن، این توافق را «گواه دیگری مبنی بر از بین رفتن موجودیت تکقطبیگرایی توصیف و تاکید کرده که در حال حاضر، ما به طور غیررسمی در یک نظم جهانی چندقطبی بهسر میبریم.»
این نشریه نوشت: خاورمیانه و جهان نه تنها در دوران نظم پساآمریکا، بلکه در عصر نظم پساغرب قرار دارد.
با این حال، گرچه به نظر میرسد که توافق بین ایران و عربستان یک دستاورد تبلیغاتی برای پکن باشد اما گرینگ بر این باور است که ریاض و تهران پیش از این هم به خودیِ خود، انگیزههای زیادی برای حصول توافق داشتند و ازسرگیری روابط، در ادامه چندین سال گفتمان سطحپایین بین دولتهای دو کشور حاصل شده است.
به گفته وی، میانجیگری در توافق نهایی، راهبردی با «ریسک پایین» برای پکن بود؛ کشوری که به بیان ساده، لحظه مناسب را برای مداخله و میانجیگری قاپید؛ این اقدام البته طرح صلح ۱۲ مادهای پکن برای اوکراین را نیز به نوعی «مضحک» جلوه داد!
گرنیگ میگوید: درست مثل آنچه در خاورمیانه رخ میدهد، چین در حقیقت دوست ندارد جای آمریکا را بگیرد چون علاقهای به کثیف شدن دستهایش ندارد. پکن در چنین جنگهایی، در وهله نخست این موضوع را مدنظر قرار میدهد که آیا میتواند مثل میانجیگری بین ایران و عربستان، با ریسک بسیار پایین از مذاکرات صلح منفعت ببرد یا خیر.
بازیگری بلندپرواز جهان و هنجارگذار
مورتیز رودولف، پژوهشگر دانشکده حقوق دانشگاه یِیل میگوید که به باور او، چین همچنین در تلاش است تا خود را به عنوان یک بازیگر جدی در سطح جهان و تدوینکننده و هنجارگذار معرفی کند.
وی افزود: همزمان با ورود آمریکا به فصل انتخابات ریاست جمهوری، معتقدم که جای تعجب ندارد اگر چین در دو سال آتی، وارد تعاملات به مراتب بیشتری در سطح جهان شود. از منظر چین، به نظر میرسد سیاست خارجی این کشور به سمت جهان جنوب در حرکت است و هدف از این حرکت، ایجاد ائتلاف با کشورهای این منطقه و استفاده از آنها برای نیل به اهداف بلندمدتش همچون تغییر نظم جهان است. به نظر من، چین یک هدف راهبردی حقیقی برای خود ترسیم کرده تا نظم جهان را با استفاده از قانون شکل دهد. استفاده از معاهدات، قوانین و سایر توافقات الزامآور بینالمللی برای پیشبرد اهداف سیاستی پکن، تاثیرات جانبی قدرتمندی خواهد داشت.
رودولف تاکید کرد: به محض آنکه چین به یک بازیگر جهانی بدل شود، نظام حقوقی این کشور هم گسترش خواهد یافت. این یکی از آن مسائلی است که میتواند روند عملکرد جهان را اساسا دستخوش تغییر کند. این یک روند تدریجی است و شما یک آن از خواب بیدار و متوجه خواهید شد که نظم جهان عوض شده است. مقررات چینیتر شده و نظم جهانی هم به همین شکل.
وانگ دان، مفسر سیاسی و رهبر اسبق اعتراضات تیانامنِ در سال ۱۹۸۹، با این نظر موافق بوده و با اشاره به توافق ایران و عربستان گفته است: همه اینها نشان میدهد که جینپینگ میخواهد به رهبر جهان بدل شده و ایدئولوژی خود را در پهنه جهان بگستراند. اما این فقط سطح قابل رویت ماجرا است و چیزی که باید ببینیم این است که جینپینگ با روشهای مرموزتر، منافع آمریکا را در سراسر جهان هدف گرفته است.
صادرات سلاح
به گفته وانگ، یک نشانه مهم مبنی بر گسترش نفوذ و قدرت چین، دادههای اخیر درباره فروش سلاح در عرصه بینالمللی است.
مایکل کوریلا، فرمانده سنتکام ۱۶ مارس در کمیته خدمات تسلیحاتی سنای آمریکا گفت که توانایی چین در حرکت سریه به سمت فروش سلاح در خاورمیانه و جنوب آسیا، میتواند عواقب وخیمی به همراه داشته باشد. او به افزایش ۸۰درصدی فروش تسلیحات نظامی چین به این منطقه در یک دهه گذشته اشاره داشت.
براساس دادههای موسسه تحقیقات صلح بینالمللی استکهلم، آمریکا از سال ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۲، صدرنشین صادرکنندگان سلاح در سطح جهان بود و چین تنها با اختصاص ۵درصد از فروش سلاح جهان به خود، در رتبه چهارم قرار داشت.
این در حالی است که فروش سلاح از چین به آفریقای سیاه بین سالهای ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۰، سه برابر افزایش یافت به طوری که عمده این سلاحها به پنج کشوری فروخته شده بود که با پکن در طرح «ابتکار کمربند و جاده» قرارداد امضا کرده بودند. در این بین، شرکتهای روسیه حدود یک هزار سلاح تهاجمی، ۱۲ تُن جلیقه ضدگلوله و قطعات پهپاد از چین خریداری کردند.
به گفته وانگ، «اگر جینپینگ تصمیم نهایی خود برای مقابله با هژمونی جهان، توسعه جهانی چین و حل و فصل دائمی اقدامات تحریکآمیز آمریکا در مساله تایوان بگیرد، آنگاه لحظهای برای ادغام قدرت روسیه، ایران و کره شمالی با هدف شاخبهشاخ شدن با آمریکا یا تبدیل جنگ سرد به جنگ داغ، درنگ نخواهد کرد.»
ارسال نظر