متن احساسی بازیگر مطرح تلویزیون برای فوت پدرش

برترین‌ها: سید علی صالحی نوشت:

سلام پدر جانم

بیست و یک سال پیش ، بعد از مدتی که از ما دور بودی و در شهر قزوین مشغول کار بودی به بهانه درگذشت یکی از بستگان ( پدر خانم عمو) هفتم بهمن اومدی تهران تا در مراسم ترحیم شرکت کنی و این فرصتی شد ما بعد از حدود یکماه ببینیمت و رفع دلتنگی بشه ، شب که برگشتی خونه ، خیلی حس عجیبی داشتی ، آرامش عجیبی داشتی ، انگار میدونستی قرار رفتن داری ، کلی گپ زدی ، به من گفتی تلویزیون خاموش کن من باید صبح زود برم ، چقدر آخرین تصویری که ازت به یاد دارم آروم و مهربون بود ، کاش نمیرفتی ، کاش خواب میموندی ، کاش بیشتر نگاهت میکردم ، صبح با احساس درد در قفسه سینه ام از خواب پریدم ، ساعت هفت و ربع ، مادر بالای سرم قرآن میخوند ، گفتم دارم خفه میشم ، گفت شاید خواب بدی دیدی ، درست همون لحظه ای بود که تصادف کرده بودی و روح پاکت از بدن خارج شده بود ، هشتم بهمن هشتاد تلخ ترین روز عمرم بود ، هنوز چشمم به در خونه است که برگردی ، میدونم که هستی و حواست به ما هست ، دوستت دارم و همیشه به یادت هستم

هشت بهمن ماه سال چهار صد و یک ، روستای حسن آباد سادات از توابع شهرستان تاکستان استان قزوین