آقایان به مردم نه، به خودتان رحم کنید!
این بار رقیب، گردن کلفتتر از همیشه است. این بار رقیب از اهالی پاستور است. این بار رقیب پاستور خودِ پاستور است! ... از خیال خام شعارها و وعدهها بیرون بیایید، قاضی کردن کلاه خود را جدی بگیرید و سر و سامانی به وضعیت مردم بدهید.
آفتاب یزد نوشت: این بار رقیب، گردن کلفتتر از همیشه است. این بار رقیب از اهالی پاستور است. این بار رقیب پاستور خودِ پاستور است! ... از خیال خام شعارها و وعدهها بیرون بیایید، قاضی کردن کلاه خود را جدی بگیرید و سر و سامانی به وضعیت مردم بدهید.
قبلا گفته شد: خیلی زود «ماه عسل» برخی از موضوعات بین دولت و مجلس به پایان میرسد. گفته و نوشته بودیم: رسانههای «حامی» خیلی زود به رسانههای «منتقد» بدل خواهند شد.
وضعیت موجود یا بانیان وضع موجود!؟
کابینهی سیزدهم با حمله به «بانیان وضع موجود» کارش را آغاز کرد و با حمله به «بانیان وضع موجود» ادامه داد و در نهایت، به دام «وضع موجود» گرفتار شد.
در کنار این مسئله، مجلس یازدهم که به تلخی بدرقه کرده بود اینبار با ۲۲۰ امضاء به استقبالی شیرین از دولت سیزدهم رفت حتی اگر رؤیای «یکدست شدگی قدرت» خیالی بیش نباشد اما، با رونمایی از کابینه و استانداران بر همگان معلوم شد؛ تاریخ مصرف آن ۲۲۰ امضاء اندکی کمتر از نیمی از مسیرِ ۴ سالهی پاستور نشینی دولت سیزدهم دوام خواهد آورد و چنین شد.
هشتمین رئیس جمهور، محصور در میانهی سهم خواهانی که خود را صاحب و مالکِ دولتِ برآمده از انتخابات ۱۴۰۰ میدانستند بیآن که بداند شعارهایی که داده شده اگرچه مبتنی بر واقعیتهای امروز است اما برای اجرایی شدن نیاز به مردانی کارآزموده و کاربلد دارد.
کابینه راهی مجلس شد. کسی از پیشینه و توانمندی و تجربه نپرسید. هیچ کس نگران آینده نشد. همه در غوغای «بانیان وضع موجود» تنها به این اندیشیدند که: شعار وقتی خوب باشد مجری دیگر مهم نیست و چنین نبود.
یکی با وعدهی سالی یک میلیون شغل، بعدی با غلبهی بر تورم، یکی هم با شعار رسیدن به توافق در مذاکرات هسته ای، برخی با وعدهی بازکردن بند از پای تولید و بعضی هم با ادعای غلبه بر تمامی مشکلات. کسی در این میانه به خزانه نیندیشید، به فروش نفت، به وضعیت ارز. حتی یک نفر در آن میانه چرخی در بازار و مخاطرات آن نزد و در نهایت، خیلی زود معلوم شد؛ شعارِ خوب، مجری توانمند میخواهد، مدیر کاربلد، وزیر کارآزموده و تیمی متشکل از بهترین ها! البته این موضوع به شخص رئیسجمهور و برخی از وزیران سرایت ندارد.
رسانه، جورکش حادثهها
در فضایی که هنوز در یادها مانده است، رسانه بنا بر رسالتی که دارد از «رئیسی» و برنامههای او حمایت کرد، حتی برخی خطر کردند و بیتوجه به فضای ذهنی جامعه، تا پای ستاد انتخاباتی زدن نیز پیشرفتند اما در غوغای نادیده انگاشته شدن ها، رسانه به جای دیدهشدن تبدیل شد به جورکش حادثه ها. خوب نوشت ندیدند، نقد کرد.
ندیدند، سوال پرسید ندیدند، تلخی کرد ندیدند و در نهایت، یک فوج دلخوری، سهم رسانههایی شد که تلاش کرده بودند زیر شلاقِ تند و تیز شعار برخورد با «بانیان وضع موجود»، جای شاکی و متشاکی عوض نشود و چون تلاش را بیفایده دیدند در خود خزیدند و سکوت پیشه کردند. باقی هرچه بود حمایت بود اما نه عقلانی که باری بههر جهت و چون حمایت از جادهی عقلانیت بیرون غلتید تبدیل میشود به روزی نامه نویسهایی که نه مردم میبینند نه اهل فضل میخوانند!
تا اینجای کار که ۱۸ ماه سپری شده؛ دولت دو وزیر و چند استاندار را از دست داده است آن هم وزرا و استاندارانی که قرار بود اصلیترین شعارهای دولت را به سرانجام برسانند!
راه و شهرسازی به «مهرداد بذرپاش» رسید، کار، رفاه و تأمین اجتماعی هم به صولت مرتضوی. خوزستان از خلیلیان گرفته شد و سیستان و بلوچستان از مدرس خیابانی و این چهار تغییر کافی بود تا بانگ ناکامی برخی مدیران دولتی در همین ابتدای کار، گوش دوست و دشمن را کر کند.
باقری کنی از آیند و روندهای خود به وین و دوحه و مسکو و حتی اسلام آباد و مسقط، تحفهای که آرامش خیال به دنبال داشته باشد به ارمغان نیاورد... پوتین عزم تصرف اوکراین کرد و چین در خیال خود به سیطره بر نفت اعراب اندیشید. طالبان راهی ارگ ریاست جمهوری در کابل شد و عراق گرفتار در بن بست سیاسی به یکباره پر شد از آرامش. ترکیه در سوریه بنای ناسازگاری گذاشت عربستان با سخاوتمندی، پیغام و پسغام که اسد را مجاب کند به دامن دنیای عرب بازگردد و ما همچنان درگیرِ «بانیان وضع موجود!»
توپ مجلس از همه پُر تر!
زود است دولت را قضاوت کنیم و بنویسیم اما هوای بهارستان، «سرد است». زود است از پایان آرزوهای ۱۹ مرد کابینهی سیزدهم بنویسیم اما بهارستان نشینان، برای اسفند ۱۴۰۲ توشه برداشتن آغاز کرده اند. زود است از به سرانجام نرسیدن از برخی امور و شعارهای دولت بنویسیم اما چه کنیم که این بار رقیب «دولت رئیسی»، نه جناح و جبههی مخالف که «دولت سیزدهم» است. زود است که یادآوردنها را آغاز کنیم. زود است که به دولت چهاردهم بیاندیشیم اما پاشنههای بسیاری برای پاستور ۱۴۰۴ کشیده شده است!
این بار رقیب، گردن کلفتتر از همیشه است. این بار رقیب از اهالی پاستور است. این بار رقیب پاستور خودِ پاستور است!
تو بمان و دگران، وای به حال دگران!
گیریم منتقدان سکوت کردند، روزنامهها با پاسخگو نبودن بخشهایی از دولت کرکرهی نقد را پایین کشیدند، عزل و نصبها تغییری ایجاد نکرد، وزارتخانه به وزارتخانه کارهای ناتمام، تمام جلوه داده شد، اصلاً گیریم جهان و اهل جهان بیخیال شدند، با وجدانتان چگونه کنار خواهید آمد؟ از همین حالا میگوییم؛ رسیدهاید به: «تو بمان و دگران، وای به حال دگران!» متوجه هستید؟!
نمایندگان دولت در استانها زیر فشار نقد عملکردی پاستورنشینان
همین امروز و همین حالا دستور بدهید فیلم آخرین جلسهی نماینده دولت در یزد را به دستتان برسانند تا متوجه شوید نقدها به کلیت حکمرانی است، نقدها به عملکرد نمایندگانتان در استانها ارتباطی ندارد، نقدها به نابلدیها است، نقدها به شعارها، وعدهها و برنامهها است، رسانه تا ابد نمیتواند با دست خالی افکار عمومی را اقناع کند.
خوب که نگاه کنید خواهید دید ساختن و نساختن ۴ میلیون مسکن و ایجاد سالی یک میلیون شغل هم دیگر کسی را خوشحال نمیکند.
خوب که نگاه کنید میبینید تعداد سؤالات بیپاسخ زیاد شده است، خوب که نگاه کنید متوجه میشوید اگر به جای تغییر، همچنان به جا به جایی بیندیشید کُمیتتان لنگ خواهد زد.
نگاه قطره چکانی و دل بستن به موقتیترین تغییرات، ویرانکننده است
تا نوروز ۱۴۰۲ زمانی باقی نمانده است، آفتابِ روز نخست سال ۱۴۰۲ که بر زمین بتابد لحن بهارستان نشینان از این چیزی که این روزها میبینید تندتر نیز خواهد شد. تیترها عریانتر و نوشتههای منتقدین صریحتر خواهد شد. نگاه قطره چکانی و دل بستن به موقتیترین تغییرات ویرانکننده است، تا دیرتر نشده دست بجنبانید.
اگر قرار است در تیم اقتصادی تغییراتی ایجاد شود همین امروز هم دیر شده، برای تغییر استانداران منتظر ایما و اشارهی این و آن نمانید. آمارها نشانگرهای صادقی شدهاند و در این میان، بانیان وضع موجود که روزگاری منجیِ دولت سیزدهم شده بودند مبدل به اصلیترین دغدغهی مردم و فضای عمومی شده است. حالا دیگر مردم هم بانیان وضع موجود را شناختهاند، اصلاً، بانیان وضع موجود همین وضع موجود است!
به خودتان رحم کنید!
از خیال خام شعارها و وعدهها بیرون بیایید، قاضی کردن کلاه خود را جدی بگیرید و سر و سامانی به وضعیت مردم بدهید. دیروز خبرنگاری به نمایندهتان در یزد گفت: ما از همهی اقدامات دولت رئیسی تمامقد تشکر میکنیم، دولت رئیسی از مردم عذرخواهی خواهد کرد؟!
وقت سرخاراندن هم اگر ندارید، خواب و خوراکتان هم اگر شده است حل مشکلات کافی نیست. کابینه دارد نفس دولت را و دولت دارد نفس پاستور را و... را مسدود میکند؛ به مردم نه، به خودتان رحم کنید!
ارسال نظر