چرا جوان ها خیلی زود از کوره در می روند؟
یک روانشناس گفت: در حال حاضر اغلب خانوادهها فقط وظیفه مراقبت از فرزندان را برعهده دارند و از آنها هیچ تعهدی نمیخواهند که این امر باعث میشود تا کودکان هیچ چالشی را تجربه نکرده و مسوولیتی را قبول نکنند، همچنین در سنین جوانی نمیتوانند مسائل خود را در اجتماع حل و روابطشان را به درستی مدیریت کنند که این الگوی غلط یکی از دلایل موثر بر کاهش آستانه تحمل جوانان است.
دکتر منصوره کریمزاده در گفتوگویی، افزود: در شیوههای فرزندآوری تغییرات اساسی به وجود آمده است.افراد در نسل قدیم بسیار زود وارد عرصه جوانی و بزرگسالی میشدند و چندان دوره نوجوانی را تجربه نمیکردند. به گونهای که از ۱۰ یا ۱۲ سالگی به تدریج از دختر و پسر به خانم و آقا تبدیل و برای پذیرش مسئولیتهای جدید آماده میشدند و خانواده نیز از آنها انتظاراتی داشت.
وی در ادامه گفت: دختران و پسران نیز در ایام تعطیل در تأمین معاش خانواده با پدر همکاری یا در کارهای خانه کمک حال مادر بودند. این چنین وضعیتی توانایی تحمل مشکلات را در آنان افزایش میداد و این فرزندان از کودکی میآموختند که خانواده صرفا به ارائه خدمات نمیپردازد، بلکه خدماتی را نیز دریافت میکند.
کریمزاده با بیان اینکه لازم است از دوران کودکی مسئولیتپذیری را به کودکان بیاموزیم، گفت: به عنوان نمونه از آنها بخواهیم که پیش از گردش دست جمعی اسباببازیهایش را خودش جمع کند. این کار موجب ظرفیتسازی در کودک میشود و مسئولیتپذیری را میآموزد. در کل لازم است قوانین منطقی همراه با صمیمیت در خانواده اعمال شود. در این شرایط کودکان مسئولیت پذیری را راحتتر میآموزند.
وی با اشاره به نقش رسانهها در تقویت آستانه تحمل فرزندان اظهار کرد: در رسانههایی مانند ماهواره و اینترنت نیز اینگونه تبلیغ میشود که لازم نیست کودک هیچ نوع مسئولیتی را برعهده بگیرد و پدر و مادر برای ارائه خدمات به او خلق شدهاند. در این شرایط اگر پدر و مادر از او انتظاراتی داشته باشند، گمان میکند که خانواده به او ظلم میکند.
این روانشنای ادامه داد: ممکن است در سال تحصیلی به علت مشغله تحصیلی از فرزندان مسئولیتی را نخواهیم، اما تابستان فرصت خوبی برای کسب مهارتها و تواناییها است. اما ما این فرصت را برای فرزندانمان به وجود نمیآوریم.
این روانشناس با بیان اینکه عامل دوم در ایجاد تغییر در شیوههای فرزندپروری الگوهای زندگی است، تصریح کرد: در گذشته کودکان در حیاط با بچههای دیگر بازی میکردند و از این طریق قدرت تحمل، صبر و توانایی حل مساله آنان افزایش مییافت، اما در حال حاضر آنان در آپارتمانها محصور هستند و تنها به بازیهای یارانهای میپردازند و همین امر موجب کاهش آستانه تحمل آنان شده است؛ این در حالیست که در بازیهای گروهی نکات مختلف زندگی اجتماعی آموخته میشد و بدین ترتیب آستانه تحمل افزایش مییافت.
وی در ادامه گفت: محیط مدرسه یکی دیگر از عوامل تغییر در شیوههای فرزندپروری است. زمانی که به دنبال انتقال محفوظات به دانشآموزان باشیم و تلاش نکنیم که آنها را برای زندگی اجتماعی آموزش دهیم، مدرسه نمیتواند محل خوبی برای افزایش آستانه تحمل کودکان شود. این در حالیست که بازیهای گروهی، شیوههای حل مساله و افزایش تحمل و بردباری را به دانشآموزان میآموزد و در اغلب حوزههای آموزشی دنیا کارگاههای زیادی تعریف میشود ولی حتی در دبیرستانهای ایران نیز کارها همچنان به صورت انفرادی انجام میشود مگر در برخی موارد خاص.
کریمزاده درباره راههای افزایش آستانه تحمل جوانان اظهار کرد: نوع ارتباط خانوادهها با فرزندان و سایر الگوهای فرزندپروری ایراداتی دارد که میتوان با برگزاری جلسات حضوری و از طریق رسانهها با ساخت فیلم، سریال، انیمیشن و... به خانوادهها آموزشهای لازم را داد و الگوسازی کرد. علاوه بر آن میتوان در اتوبوسهای شهرداری فیلمهای کوتاه سه و یا چهار دقیقهای در زمینه چگونگی فرزندآوری و افزایش آستانه تحمل فرزندان پخش کرد.
این روانشناس یکی دیگر از راههای افزایش آستانه تحمل جوانان را افزایش مشارکتهای جمعی دانست و گفت: لازم است فرهنگسراهای بیشتری تاسیس شود و دولت از فعالیتهای گروهی کودکان حمایت کند. به عنوان نمونه زمینهای بازی بیشتری تشکیل شود و خانوادهها بتوانند به محیط فرهنگسراها اعتماد کنند و فرزندان خود را وارد این فضاها کنند؛ چراکه تا زمانی که فرزندان از فضای فردی خود خارج نشوند، نمیتوانند مهارتهای جمعی را بیاموزند.
وی با اشاره به تلاش برای افزایش جمعیت اظهار کرد: اگر قرار است در خانههای ۳۰، ۴۰ متری چندین فرزند تربیت شوند، لازم است برای پاسخگویی به نیازهای رشدی و حرکتی آنها دولت در خارج از خانه تسهیلات لازم را فراهم کند.
کریمزاده با بیان اینکه آموزش و پرورش نامناسب یکی از بزرگترین مشکلات ماست، اظهار کرد: لازم است در آموزش و پرورش تحولات اساسی به وجود آید و فضای همکاری بین دانشآموزان بیشتر فراهم شود. در حال حاضر در هر مدرسه کتابخانهای وجود دارد؛ اما در بیشتر مواقع در آن بسته است علاوه برآن معلمان، مدیران و محتواهای کتابهای آموزشی نیز به گونهای ساماندهی شدهاند که هدف آن تربیت یک شهروند با فرهنگ و دارای آستانه تحمل بالا نیست.
این روانشناس افزود: زنگ ورزش و هنر در مدارس زنگ مهمی محسوب نمیشوند و این زمان صرف برگزاری کلاسهای جبرانی برای درسهای دیگر میشود. بنابراین در این شرایط کودک کارگروهی و شادی کردن را نمیآموزد.
کریمزاده در پایان با تاکید بر ضرورت ایجاد تغییرات در فضای دانشگاههای کشور، گفت: در دو دوره قبل فضای دانشگاهها یکنواخت و بدون فعالیتهای فرهنگی و گروهی بود. بنابراین لازم است در دولت جدید تغییراتی در این فضا ایجاد شود. نباید از دانشجو تنها انتظار درس خواندن را داشته باشیم؛ بلکه باید فضایی ایجاد کنیم که تعاملات اجتماعی او بیشتر شود.
ارسال نظر