شرط جذاب دهه شصتیها برای ازدواج!
غالبا مسئولان کشور عجیبترین راه را برای حل یک مشکل پیشنهاد میکنند کاری هم ندارند به این که این پیشنهادشان میتواند مفید باشد یا دستمایه طنز دیگران قرار بگیرد فقط میخواهند حرفی را زده باشند.
آفتاب یزد: غالبا مسئولان کشور عجیبترین راه را برای حل یک مشکل پیشنهاد میکنند کاری هم ندارند به این که این پیشنهادشان میتواند مفید باشد یا دستمایه طنز دیگران قرار بگیرد فقط میخواهند حرفی را زده باشند. با توجه به بحران جمعیت در کشور به تازگی امیرحسین بانکیپور نماینده مجلس گفته است: «باید کاری کنیم که دختران و پسران دهه شصتی باهم ازدواج کنند؛ تعداد چهار میلیون و دویست هزار دهه شصتی و دهه پنجاهی مجرد در کشور داریم که نیمی دختر و نیمی پسر هستند، اگر دو میلیون نفر آنها با هم ازدواج کنند و صاحب دو فرزند شوند عدد قابل توجهی به جمعیت اضافه میشود». اما همه میدانند که اینعدم تمایل به ازدواج و فرزندآوری در بحرانهای اقتصادی که روز به روز بدتر میشود خلاصه میشود. به همین خاطر این گفته آقای نماینده با واکنشهایی روبرو شده است.
در همین راستا عصر ایران طی یادداشتی به قلم مهرداد خدیر نوشته است: «اسم این نماینده آقای بانکیپور است. آمار او هم قاعدتا درست است چون با مرکز پژوهشهای مجلس در ارتباط است و مانند برخی دیگر با عدد و رقم بیگانه نیست ولی به این بهانه چند نکته قابل یادآوری است:
1- ازدواج یا جمعیت/ ایشان مشخص نکرده دغدغه اصلی، 4میلیون و 200 هزار جوان ازدواج نکرده است یا بحث افزایش جمعیت، به عبارت دیگر 4 میلیون و 200 هزار دختر و پسر ازدواج نکرده متولد دهههای 60 و 50 برای ایشان موضوعیت دارد یا طریقیت؟ اگر موضوعیت دارد و خود ازدواج منظور است چه تضمینی وجود دارد که پس از ازدواج صاحب فرزند شوند؟ چون بخشی از زن وشوهرهای تازه ازدواج کرده تصمیم گرفتهاند صاحب فرزند نشوند و داستان با چند ده سال قبل تفاوت کرده که تنها در صورت ناباروری فرزندآوری منتفی بود. اگر هم ازدواج طریقیت دارد و غرض افزایش جمعیت است و این هدف را به هر قیمت باید محقق ساخت یکی از راههای افزایش جمعیت توصیه به چند همسری است. آیا حاضرند سراغ این راهکار هم بروند؟!
2- آموزش و پرورش/ دوست دیگری دارم که یک فرزند دارد. فرزند دوم نمیآورند چون نمیخواهند 12 سال دیگر، درگیر ساختار فرسوده آموزش و پرورش شوند. میخواهید کاری کنید آموزش و پرورش را اصلاح کنید.
3- طلاق دشوار/ دلیل امتناع برخی دختران از ازدواج این است که اگر نخواهند ادامه دهند و جدا شوند به سادگی میسر نیست. سابق بر این مهریه را بالا میگرفتند و 300 تا 1000 سکه ابزاری بود تا مرد به طلاق تن دهد.
با سکه 17 میلیون تومانی دیگر پسران زیر بار مهریههای بالا نمیروند و دختران این ابزار را از دست دادهاند و قبول مهریه سنگین با عقل سلیم سازگار نیست. میخواهید کاری کنید؟ قوانین طلاق را اصلاح کنید. نگویید شرع دستتان را بسته. چون در قضایای اخیر گفته شد قانون میچربد نه نظرات فقهی.
4- مسکن اجارهای/ زن و شوهر طبعا باید زیر یک سقف بروند. با این قیمت مسکن که نمیشود. وعده 4 میلیون مسکن آقای رئیسی هم که پوچ درآمده فعلا. مگر از قرارداد 25ساله با چینیها خانهای ساخته شود. دست کم خانههای استیجاری بسازید و اجاره دهید. میخواهید کاری کنید؟ پول ندارید؟ نسازید. همین 500 هزار خانه خالی را دولت اجاره کند و در اختیار جوانان قرار دهد.
5- مهاجرت/ روند مهاجرت به خارج از کشور شدت گرفته و عملا از جمعیت داخل ایران باید کسر شود. میخواهید کاری کنید؟ کاری نکنید که مهاجرت کنند یا کاری کنید که برگردند.
6- وزارت ورزش و جوانان/ این که یک نماینده مجلس بعد از سه سال تازه گفته باید کاری کنیم، یعنی خودش هنوز نمیداند چه کار باید بکنند. در حالی که وزارت ورزش و جوانان حاصل ادغام دو سازمان تربیت بدنی و ملی جوانان است و ماموریت وزیر ورزش و جوانان (و نه ورزش به تنهایی) فقط این نبود که در طول جام جهانی به قطر برود و سکوها را مدیریت کند ببیند آیا غیر، وارد ورزشگاه شده یا نه. قرار بود به جوانان هم بپردازند ولی در عمل بخش جوانان وزارت ورزش و جوانان مغفول مانده است و در دولت فعلی معاونت آن به جوانی داده شده که دغدغههای سیاسی شداد و غلاظ خاص خود را دنبال میکند و تعریف دیگری از جوان دارد. میخواهید کاری کنید؟ فکری به حال معاونت جوانان در وزارت ورزش و جوانان کنید یا فقط خودیها مخاطب نباشند.
7- انتخابات آینده/ این که گفتهاند «باید کاری کنیم» یعنی کارهایی که قبلا انجام دادهاند یا خیال کردهاند که انجام دادهاند مثل مشوقهای اقتصادی کافی نبوده است. میخواهید کاری کنید؟ پس کاری کنید تا انتخابات اسفند 1402 مثل اسفند 98 نباشد که مشارکت خالص مردم در شهری چون تهران تنها 18 درصد بود و حاصل انتخابات سرد غیر رقابتی مجلسی است که نمیتواند از کارشناسان بهره گیرد تا کاری کنند. میخواهید کاری کنید؟ کاری کنید که انتخابات 1402 رقابتی باشد تا نمایندگانی به مجلس بروند که بتوانند کاری کنند و بالطبع وزیری برگزینند که بتواند کاری کند.
8- خدمت سربازی/ مشکل سربازی مانع بزرگ بازگشت بخشی از خارج رفتههاست حال آنکه چه بسا بخواهند برگردند و خواستگار دخترانی باشند که ازدواج نکردهاند و حالا نه دو فرزند که یکی را بیاورند. میخواهید کاری کنید؟ قانون نظام وظیفه و سربازی را اصلاح کنید تا این جوانان بتوانند برگردند و دلار و یورو را به ریال تبدیل کنند و خانه و زندگی تشکیل دهند. میدانم اختیار این کار را هم از مجلس گرفتهاند. همانها که اختیار دارند کاری کنند. در داخل هم البته سربازی مانع ازدواج خیلیهاست. درست است که مانع ثبت ازدواج نیست اما سرباز غایب جرات ازدواج ندارد. سیاست فن اولویتهاست. اگر ازدواج جوانان اولویت است دست از این میراث رضاشاهی بردارید. نمیشود که همه چیز را با هم داشت. آقایان دنبال مرواریدی هستند که هم لغزان باشد هم ارزان هم لرزان. هم ازدواج میخواهند هم سربازی.
9- و سرانجام این که: میخواهید کاری کنید؟ کاری نکنید اصلا! چون همین کارها که تا به حال کردهاید کافی است و داریم از این قیمت دلار به برکت مانعتراشی در قبال احیای برجام و از این هوای پاک به لطف سوزاندن گازوئیل و مازوت لذت میبریم. مخاطب این جمله آخر البته مشخصا نماینده گوینده «باید کاری کنیم» نیست. تفکری است که «کاسه چه کنم» در دست گرفته چون دریافته بین عالم واقع با خیال و وهم فاصله است. کاری نکنید اصلا!
واکنش کاربران
اما کاربران شبکههای اجتماعی نیز نوشته اند: «من دهه شصتی هستم کار دارم خانه دارم ولی اعصاب ندارم وقتی که جوان بودم هیچ کس بخاطر وضع مالی به من زن نمیداد الان که به اینها رسیدهام حوصله ندارم مسئله بیشتر از اینکه اقتصادی باشد اجتماعی هست و تاثیر توقعات زیاد خانوادهها»، «خودتون آدمها رو جدا کردید، در شرایطی که الان آدمها میدونن تا آشنایی و علاقه نباشه باقی نمیخوان، شرایط کاری افتضاح، عدم امنیت شغلی و روانی. از جون دهه شصتیا چی میخواین؟! جمعیت براتون مهمه؟ پس چرا به افرادی که فرزند دوم میخوان و نیازمند استفاده از روشهای درمان هستند خدماتی نمیدید و میگید فقط برای افرادیه که فرزند اول میخوان؟»، «با بیکاری و افزایش سن بازنشستگی و گرانی و تورم زیاد 50سال دیگه هم نمیتوانید کاری کنید»، «شما دلار را برگردان به سه هزار تومان، لازم نیست فکری به حال ازدواج جوانان بکنید. اگر هم دیدی که نمیتوانی کاری انجام بدهی، استعفا بده»، «برای ما دهه شصتیا از اول نداشتید و نمیشد حالا تو 40 سالگی ما به فکر ازدواج افتادید بیشتر فکر خانه سالمندان باشید تا تو پیری تو خیابان نمانیم بقیش پیشکش»، «من دهه پنجاهی هستم، هنوز نتونستم ازدواج کنم. 3 گزینه مناسب هم برام وجود داره که خانواده تایید گرفتن! ولی مشکل اشتغال و مسکن و مخصوصا نگرانی از آینده نامشخص اقتصادی کشور دارم چرا باید با این وضعیت مسئولیت یک نفر دیگه و خطر مهریه! رو هم به مشکلاتم اضافه کنم؟!»، «پسرم دوساله ازدواج کرده، مهندس فنی این مملکت است و سربازی هم رفته هنوز از پس بازپرداخت وام ازدواجش برنمیاد تا چه رسد به اینکه بخواهد همسرش را بخانه بخت بیاورد البته کدام خانه. مگر یک مهندس کشور میتواند با ماهی فروشی یک زندگی داشته باشد»، «منم ی مرد مجردم که درس عالی خوندم و تا تونستم جون کندم ولی بازم کاسهی چه کنم دستمه.»
نظر کاربران
دیگه هیچ کس زن نمی گیرد می ترسن زن بگیرن زن ها نمی سازن
به نظرم حقوق و مزایای نمایندگان رو کلا قطع کنند و بدن به دهه شصتی ها شاید یه ذره گره اولیه باز بشه،😏😏😄
همه مسئولان کشور به ما ظلم کردند