سرنوشت امریکا و سعودی بعد از ورود چین
برای بعضی از سعودیها هیچ چیز نمیتواند ناامیدکنندهتر از طلاق عربستان سعودی از ایالات متحده باشد. دهه گذشته ایمان بسیاری از سعودیها به واشنگتن را متزلزل کرده چرا که حس میکنند احساس نزدیکیشان به امریکا و تحسین آن کشور از سوی سیاستمداران، سیاستگذاران و روزنامه نگاران امریکایی احساسی متقابل نیست.
فرارو: محمد الیحیی، سردبیر سابق بخش انگلیسی شبکه خبری «العربیه» و عضو ارشد مرکز صلح و امنیت خاورمیانه در اندیشکده هادسون و عضو اندیشکده «بلفر» وابسته به دانشگاه هاروارد در امور خاورمیانه است.
به نقل از فارین پالسی، «شی جین پینگ» رئیس جمهور چین به تازگی از اجلاس سه روزه پیاپی در ریاض بازگشت: اولین نشست او با «ملک سلمان» پادشاه عربستان سعودی و «محمد بن سلمان» ولیعهد عربستان سعودی، دومین نشست او با رهبران کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس و سومین نشستاش با گروهی بزرگتر از دولتهای عربی بود. نتیجه این ماراتنهای نشست چندین توافق عمومی و نه چندان عمومی و علنی در حوزه انرژی، تجارت، سرمایه گذاری، همکاریهای فناوری و زمینههای مختلف دیگر بود.
برگزاری این سه نشست وجود رابطه نزدیک اقتصادی و امنیتی چین و عربستان سعودی را مورد تایید قرار داد. عربستان سعودی ۱۸ درصد از انرژی مورد نیاز چین را تامین میکند و در مقابل سفارشات مورد نیاز خود برای تجهیزات پتروشیمی، نظامی و صنعتی را به طرف چینی ارائه میدهد سفارشاتی که پیشتر برای ایالات متحده تهیه کرده بود.
در همین حال، کاخ سفید اعلام کرده که تلاش «شی جین پینگ» رئیس جمهور چین برای گسترش نفوذ آن کشور در منطقه خلیج فارس «برای حفظ نظم بین المللی مفید نیست». مفسران سیاسی سفر شی را نشانهای از کنار گذاشتن روابط سنتی ریاض با واشنگتن و چرخش عربستان سعودی به سوی پکن ارزیابی کرده اند.
سیاست چین ساده و سرراست است. پکن به ریاض پیشنهادی واضح ارائه داده است: نفت خود را به ما بفروشید و به ما کمک کنید تا بازارهای جهانی انرژی را تثبیت کنیم؛ در مقابل، هرگونه تجهیزات نظامی را که میخواهید از کاتالوگ ما انتخاب کنید و هر آن گونه که دوست دارید از همکاری با ما در حوزههای دفاعی، هوافضا، صنعت خودروسازی، بهداشت و فناوری بهرهمند شوید. به عبارت دیگر، چینیها معاملهای را به سعودیها پیشنهاد میکنند که به نظر میرسد از توافق آمریکا و عربستان الگوبرداری شده که خاورمیانه را به مدت ۷۰ سال ثبات بخشیده بود.
چرخش ریاض به سوی پکن پس از آن صورت میگیرد که عربستان سعودی احساس میکند از سوی واشنگتن مورد خیانت قرار گرفته است. در نتیجه، جای تعجبی نیست که بسیاری از جوانان سعودی ساده لوحانه ایده جایگزینی چین با آمریکا را مطرح میکنند.
اکثر سعودیهای تحصیلکرده به عنوان فارغ التحصیلان دانشگاههای ایالات متحده و مصرف کنندگان مشتاق فرهنگ پاپ و فناوری مصرفی ایالات متحده به امریکا احساس نزدیکی میکنند. آنان به اندازهای به امریکا احساس نزدیکی میکنند که از آنچه به عنوان حملات ناعادلانه رسانهها و سیاستگذاران امریکایی علیه ریاض میبینند آزرده خاطر میشوند. برای بسیاری از سعودیها گزینه جایگزین یادگیری زبان ماندارین و تصور مشاغل آینده به گونهای است که صنعت و تجارت چین را ترویج و تقویت میکند.
برای سعودیهایی همچون من، هیچ چیزی نمیتواند ناامیدکنندهتر از احتمال طلاق کشورم از ایالات متحده باشد. از دهه ۱۹۶۰ میلادی سعودیها هرگز جهانی را بدون رابطه قوی با ایالات متحده نشناختهاند. من نیز یکی از آن دسته از جوانان سعودی هستم که فرهنگ و عظمت آمریکا را تحسین میکنم. با این وجود، دهه گذشته ایمان بسیاری از سعودیها به واشنگتن را متزلزل کرده چرا که حس میکنند احساس نزدیکیشان به امریکا و تحسین آن کشور از سوی سیاستمداران، سیاستگذاران و روزنامه نگاران امریکایی احساسی متقابل نیست. به نظر میرسد که ایالات متحده مصمم است تا کشور من را به یک دولت «یاغی» تبدیل کند همان گونه که «جو بایدن» رئیس جمهور ایالات متحده در جریان کارزار انتخاباتی ۲۰۲۰ وعده آن را داده بود.
این بیاعتمادی به دوره زمامداری «باراک اوباما» رئیس جمهور اسبق امریکا باز میگردد. زمانی که او در سال ۲۰۱۵ بر سر توافق هستهای با ایران مذاکره کرد ما سعودیها متوجه شدیم که او رابطهای را که به منبع ثبات و قدرت برای هر دو کشور امریکا و عربستان سعودی تبدیل شده بود را انکار میکند. این توافق مسیری را برای تهران هموار ساخت تا فعالیت هسته ای اش رو گسترش بدهد و در عین حال فعالیتهای منطقهای ایران را تامین مالی کرده و باعث میشود تا نظم موجود منطقهای نابود شود. تظاهر به تعادل و توازن قوا که اوباما برای توجیه توافق با ایران مطرح کرد هرگز منطقی نبود. در هر حال، اگر دوستی قول دهد که نیازهای شما را با تامین نیازهای بدترین دشمنتان متوازن سازد به نظر منصفانه است نتیجه گیری کنید که او دیگر دوست شما نیست.
امریکا در دوران اوباما و بایدن حمایت ایران از انصارالله در یمن را نادیده گرفته و اغلب ریاض را به دلیل درگیری مقصر میداند. در سوریه این انفعال امریکا بود که باعث حضور نیروهای ایرانی و بمب افکنهای روس در آن کشور شد. به عنوان بخشی از توافق هستهای ایران دولت اوباما دهها میلیارد دلار به خزانه ایران سرازیر کرد پولی که ایران از آن در منطقه استفاده نمود. این دولت اوباما بود که تصمیم گرفت به «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه پایگاهی استراتژیک در شرق دریای مدیترانه بدهد در حالی که در داخل امریکا اقدام خود را با این استدلال که چنین اقدامی از شدت جنگ داخلی در سوریه میکاهد به افکار عمومی به فروش رساند. در پاسخ به رگبار موشکها علیه زیر ساختهای سعودی از یمن در سال گذشته دولت بایدن سامانه دفاع موشکی امریکا را از خاک عربستان سعودی خارج کرد.
با این وجود، حتی زمانی که واشنگتن حیاط خلوت ما را به آتش کشید نیز ما به دنبال احترام گذاشتن به نقش ایالات متحده در دفاع از خویش به عنوان یک صلح ساز منطقهای و کشوری هم چنان مورد تحسین سعودیها بودیم. به همین دلیل است که هشدار تیم بایدن در سال ۲۰۲۱ میلادی در زمان روی کار آمدن و وعده دادن در این باره که امریکا روابطاش را با عربستان سعودی مجددا تنظیم میکند و این که به وعده سال ۲۰۱۹ مبنی بر آن که عربستان سعودی را به پرداخت بها و هزینه وادار میسازد و ریاض را دولتی یاغی قلمداد خواهد کرد برای سعودیها بسیار دردناک و نگران کننده بود.
دولت بایدن علاوه بر اخراج شریکی که زمانی ارزشمند بود جنگ با منابع انرژی مبتنی بر کربن را با اندک تفکر واقع بینانه در مورد چگونگی مدیریت انتقال انرژی انتخاب کرده است.
لفاظیهای پرحاشیه بایدن در مورد نجات سیاره زمین همراه با تلاش سه جانبه به منظور ایجاد یک کارتل خرید برای مقابله با اوپک پلاس تاج جواهر سیاست خارجی عربستان سعودی و محور برنامههای آن کشور برای توسعه داخلی بوده است. در نخستین اقدام، بایدن میلیونها بشکه نفت از ذخایر استراتژیک نفت ایالات متحده آزاد کرده که هدف از آن افزایش عرضه و کاهش قیمت نفت است. در گام دوم ایلات متحده و متحدان اروپایی آن کشور به همراه کانادا و استرالیا سازوکار بازار برای سقف قیمتی در مورد صادرات نفت روسیه را در هفته گذشته ایجاد کردند.
در گام سوم دولت بایدن عربستان سعودی، امارات متحده عربی و کویت را برای افزایش تولید به منظور دستیابی به اهداف سیاست داخلی ایالات متحده از جمله تورم ناشی از سیاستگذاریهای مالی و پولی خود تحت فشار قرار داده است. روی هم رفته، استراتژی دولت بایدن از نظر سعودیها و دیگر ناظران تلاشی برای از بین بردن قدرت اوپک پلاس در راستای کاهش قیمت نفت بوده است. اگر این اقدام موفقیتآمیز باشد عربستان سعودی نخواهد توانست درآمدی برای دستیابی به اهداف توسعه خود داشته باشد.
در این زمینه، باید کاملا روشن باشد که چرا بسیاری از سعودیها نگاه خود را به سمت شرق تغییر دادهاند. اما من به آنان توصیه میکنم که این دیدگاه را کنار بگذارند چرا که امیدشان به جایگزینی چین به عنوان شریک عربستان سعودی ساده لوحانه است.
علاوه بر رفتن به کالج و تحصیلات تکمیلی در ایالات متحده، به اندازه کافی خوش شانس بودم که بخشی از دوران کودکی خود را در حومه ویرجینیا در خارج از واشنگتن سپری کنم. در آنجا، من با سرگرمیهای آمریکایی مانند بازی بیسبال، خوردن بوقلمون در روز شکرگزاری و تماشای سرود کریسمس در دسامبر آشنا شدم. آمیختن اشتباه محاسباتی ایالات متحده با ناتوانی ایالات متحده احمقانه است.
نظم جهانی ایجاد شده و طولانی مدت توسط ایالات متحده نمیتواند توسط هیچ بازیگر جهانی از جمله چین نابود شود و امکان نابودی آن تنها توسط خود امریکا وجود دارد. خوب یا بد سرنوشت دو کشور امریکا و عربستان سعودی به طور اجتناب ناپذیری درهم تنیده است.
نظر کاربران
هر کشوری سرنوشت ایران و چین رو دیده باشه بعید میدونم تو دام چین کمونیست بیفته
چرا نگوئیم، سرنوشت ایران وچین بعد از ورود عربستان ،،چیه؟؟؟
آمریکا درواقع برای ضربه زدن به اقتصاد روسیه وصنعت نفت روسیه؛ اجازه خواهددادچین ازعربستان نفت خریداری کند؛ بعدش پول دریافتی رو باعربستان نصف خواهدکرد