ادبیات تحقیر صاحبان تریبونها به جای پاسخگویی
این همه نشنیدن از کجا سرچشمه میگیرد؟ همین الان شاغلان در فضای مجازی و فعالان این حوزه، مدام از اوضاع بد زندگی خود میگویند و خواستار رفع فیلترها در این زمینه هستند اما مسئولان به دنبال تداوم فیلتر هستند و انگار نه انگار.
مصطفی داننده در عصر ایران نوشت: این روزها در نماز جمعه، در مصاحبهها و یادداشتها، صاحبان تریبونها با اعلام اینکه معترضین چند هزار نفر بیشتر نبودند، یا اینکه تعداد درصد بالایی فرزند طلاق بودند یا از سر هیجان جوانی به خیابان آمدند و صدای خود را بالا بردند.
اینگونه سخن گفتن را میشود "ادبیات تحقیر" نامید. بارها نوشته شد که به جای فرافکنی، پاسخگو باشید و حرف طرف مقابل را بشنوید. اما حالا نه تنها حرفی شنیده نمیشود بلکه تحقیر و کوچک شمردن معترضین در دستور کار قرار گرفته است.
عجیب این است که امامان جمعه که در سالهای نه چندان دور وظیفه آرام کردن جامعه را داشتند و سعی میکردند با ریش سفیدی مشکلات استان و شهری که در آن حضور دارند را حل کنند، امروز نقش بنزین روی آتش را بازی میکنند و به عصبانی شدن معترضین کمک میکنند.
بیایید به گونهای دیگر به این مسئله نگاه کنیم؛ اصلا تعداد معترضین در سراسر کشور به 50 نفر هم نمیرسد. که در این میان 20 نفر هم وابسته به غرب و سازمان مجاهدین هستند و 30 نفر باقی مانده هم معترضین به گشت ارشاد و شرایط اقتصادی کشور هستند.
30 نفر خوب است؟ نمیخواهید صدای این 30 نفر را بشنوید؟ بالاخره سی نفر از آدمهای این جامعه به شرایط کشور اعتراض دارند و سیاستهای اعمالی را نمیپسندند. نمیخواهید از آنها بپرسید که دلایل این تفاوت دیدگاهی که دارند چیست؟
این همه نشنیدن از کجا سرچشمه میگیرد؟ همین الان شاغلان در فضای مجازی و فعالان این حوزه، مدام از اوضاع بد زندگی خود میگویند و خواستار رفع فیلترها در این زمینه هستند اما مسئولان به دنبال تداوم فیلتر هستند و انگار نه انگار بخش مهم از جامعه از آنها درخواست بهبود فضای کسب و کار خود را دارند.
داستان شده است مثل اینکه مردم میگویند آقایان مسئولان ما برای بهبود شرایط زندگیمان احتیاج به جاده داریم و بعد مسئولان به جای اجابت خواسته آنها، سد میسازند و میگویند ما صلاح شما را میخواهیم.
هنر حاکمان این است که حرف مردم را بشنوند و گرنه عصبانی کردن و نشنیدن که از هر فردی بر میآید.
کل کل کردن با کسانی که عصبانی هستند، کمکی به آرام کردن فضا نمیکند و بر عکس که باعث میشود این آتش در دل این تحقیر شدگان همیشه روشن باشد.
بهتر است به جای استفاده از ادبیات تحقیر و شمردن معترضان، از خودتان سوال بپرسید که چرا امروز اعتراض به بخشی از مدارس کشور هم کشیده شده است حتی اگر این اعتراض در یک مدرسه باشد.
چرا امروز دانشگاههای ما شاهد اعتراضهای مختلف هستند؟ چرا حتی بخشی از طبقه مذهبی جامعه هم به حضور گشت ارشاد در خیابانها معترض هستند؟
عقل سلیم میگوید به جای عصبانی کردن طرف مقابل بهتر است با آنها حرف زنیم و صدایشان را بشنویم.
ارسال نظر