۱۲۵۱۳۷۹
۷۹۷۹
۷۹۷۹
پ

حداقل رفتار با زنان را از حسن نصرالله یاد بگیرید

اگر به عنوان یک ناظر بی‌طرف به سیاست‌ها و روش‌ها و شعارهای نظام نگاه کنید اتفاقا می‌بینید که تا حدود زیادی با حکومتی واقع‌گرا بلکه عملگرا روبرو هستید. خاصه در مناسبات بین‌المللی چندان خبری از بایدها و نبایدهای ایدئولوژیک نیست. در این وادی جمهوری اسلامی نه تنها با غیر شیعیان دست برادری می‌دهد بلکه متحد غیر مسلمان‌ها، یک پله بالاتر متحد خدانشناس‌ها هم هست.

سید علی میرفتاح در روزنامه اعتماد درباره حوادث اخیر کشور نوشت:

اگر به عنوان یک ناظر بی‌طرف به سیاست‌ها و روش‌ها و شعارهای نظام نگاه کنید اتفاقا می‌بینید که تا حدود زیادی با حکومتی واقع‌گرا بلکه عملگرا روبرو هستید. خاصه در مناسبات بین‌المللی چندان خبری از بایدها و نبایدهای ایدئولوژیک نیست. در این وادی جمهوری اسلامی نه تنها با غیر شیعیان دست برادری می‌دهد بلکه متحد غیر مسلمان‌ها، یک پله بالاتر متحد خدانشناس‌ها هم هست.

حداقل رفتار با زنان را از حسن نصرالله یاد بگیرید

من به عنوان یک ایرانی در این زمینه حکومت را برای عملگرا بودن تحسین می‌کنم و از اینکه فرضا به دام اسلامگرایان منطقه نمی‌افتد خوشحالم. همین اتحاد ژئوپلتیک ایران با چین کمونیست و روسیه خدانشناس و ونزوئلای چپ  خود گواه آن است که حکومت مصالح دیگری را بر گرایش‌های عقیدتی ترجیح می‌دهد. فقط بحث اتحاد با چپ‌ها نیست. همین جمهوری اسلامی، بیست سال جلوتر از این با امریکا همدستی کرد که صدام و طالبان را کنار بزند.

نمونه‌های دیگری هم در خاطرم هست که موید این ادعاست که این نظام چندان هم ایدئولوژیک رفتار نمی‌کند. عرض من این نیست که سیاست بین‌المللی جمهوری اسلامی خبط و خطا ندارد و بر منهج صحیحی پیش می‌رود. نه. موقعیتش پیش بیاید من هم آن‌قدری که عقلم می‌رسد، به سهم خود به این سیاست‌ها منتقدم. مع‌الوصف عملگرا بودنش را می‌ستایم و امیدوار در مواجهه با اروپا و هم همین‌قدر واقع‌بین و پراگماتیست باشد. اما انتقاد اصلی‌ام به نظام این است که چرا در داخل مرزها مصلحت‌اندیشی نمی‌کند و چرا علی‌رغم انذارهای دلسوزانه و سابقه و واقعیت عیان این سرزمین همه چیز را با شدت و غلظت رنگ ایدئولوژی می‌زند. در داخل چنان دوز ایدئولوژی را بالا برده‌اند که در این سال‌های اخیر ناچار مرحوم هاشمی را هم از قطار انقلاب به بیرون انداخته‌اند. جایی که هاشمی از انقلاب طرد شود آیا جایی برای دختران شل‌حجاب می‌ماند؟  

در همین نظام مردان واقع‌بینی هستند که سید حسن نصرالله را می‌ستایند و علنا بر او درود می‌فرستند که تنگ‌نظری نمی‌کند و در برابر جبهه اسرائیل و امریکا یارانش را به بهانه‌های واهی از دست نمی‌دهد. در حزب الله لبنان هم محجبه داریم و هم بی‌حجاب افراطی. با این حال سید حسن نصرالله درِ حزب‌الله را به روی هیچ لبنانی‌ای نبسته، دست رد به سینه دختران و پسران آلامد لبنانی نزده. دست راستش زیر سر اعاظم قوم ما که هم‌اکنون به سعه صدرشان محتاجیم.

خدا خدا می‌کنیم که مقامات بلندپایه در این موقعیت خطیر قدری به مشرب خود وسعت بیشتری بدهند و بر سر همه دست پدری بکشند. منتها یقین کنید با این تیغی که استادان معزز دست گرفته‌اند و هرکسی را به اتهامی از لیست انقلابی‌ها خط می‌زنند تهش کسی و چیزی نمی‌ماند که بخواهند با استکبار جهانی دربیفتند. در افتادن با استکبار جهانی و نظام سلطه ابزار و لوازمی می‌خواهد که اولینش همین سعه صدر و پذیرفتن هر کسی است که شناسنامه ایرانی دارد.

این مملکت همانقدری که مال بسیجی‌هاست مال طرف مقابلشان هم هست. همانقدری که محجبه‌ها از این کشور سهم می‌برند طرف مقابلشان هم صاحب حق است. خدایی و دنیایی با هر متر و معیاری که بسنجید، نه فقط به لحاظ مصلحت‌سنجی حذف طرف مقابل کار غلطی است بلکه به لحاظ حقوقی هم کسی نمی‌تواند حق دیگری را تضییع کند.

این مملکت ملک مشاع هشتاد میلیون ایرانی است با گرایش‌های مختلف. اگر این طرفی‌ها سهم دارند از خیابان و رسانه و آسمان و هوا و پول و شغل، طرف مقابلشان هم دارند. زبان ما مو درآورد که بگوییم به بهانه‌های واهی نمی‌شود حق دیگری را ضایع کرد یا ندیده‌اش گرفت. بگیری سر از روزن برآرد کار هم دست خودش می‌دهد و هم دست تو.

وقت حرف تکراری نیست، وقت گله‌گذاری هم نداریم. یک کلام ختم کلام. وقتی می‌گوییم ایران متعلق است به همه ایرانی‌ها منظورمان فقط خاک و جنگل وآسفالت نیست. اینها هم هست اما «ما» شرعا و عرفا باید که در دولت و مجلس و صدا و سیما سهم داشته باشیم که متاسفانه نداریم. یعنی نگذاشتند که داشته باشند.

نمونه بارز این حذف و تمامیت‌خواهی را در صدا و سیما به‌وضوح هرچه تمام‌تر می‌شود دید. ما کم شاعر و متفکر و ادیب و فیلسوف و دانشمند نداریم اما هربار که گذرتان به رسانه ملی می‌افتد از بد حادثه چهره‌های تکراری و ملال‌آوری می‌بینید که هرآنکه جز خود را منکوب می‌کنند و به راحتی آب خوردن به دیگران بد می‌گویند و حقشان را می‌خورند، تهمت می‌زنند و... ؟آیا با این رسانه‌ها می‌شود در برابر جنگ هیبریدی نظام سلطه قد علم کرد؟ صریح باشم که وقت صراحت است. آیا با فروغی و رائفی پور و اذناب و انصارشان می‌خواهید به جنگ استکبار جهانی بروید؟

جمهوری اسلامی با دوستان داخلی‌اش خوب تا نمی‌کند. سهل است. آنها را به هر دلیلی از خود می‌رنجاند. جاهایی مثل بعضی روزنامه‌ها و رسانه‌ها و نهادها ساخته شده‌اند برای اینکه دوست را یک شبه تبدیل به دشمن کنند،‌ انصافا هم در این کار توفیقی بس عظیم دارند.

در شعار البته دم از جذب حداکثری می‌زنند اما کیست که نداند کار اصلی بعضی‌ها، شغل بعضی‌ها، ماموریت‌شان همین دفع حداکثری است. این معدود دوستانی که مانده‌اند حقیقتا جای تقدیر و تشکر دارد که علی‌رغم جور و جفاهایی که دیده‌اند هنوز به جبهه دشمن نپیوسته‌اند.

وسط دعوا حلوا خیر نمی‌کنند. عرصه دعوای خیابانی جایی است که دست‌ها و زبان‌های بی‌قرار به جنبش درمی‌آیند تا نگفتنی‌ها را بگویند و نکردنی‌ها را بکنند. بچه مدرسه‌ای‌ها چیزهایی می‌گویند و نشان می‌دهند که من جنوب شهری شرمم می‌آید از شنیدن و دیدنش. مع‌الاسف اینجا هم جایی است که باید تیر ملامتم را به نهادهای فرهنگی و آموزش و پرورش و صدا و سیمای علیه ماعلیه نشانه بروم. از قدیم گفته‌اند هرچقدر پول بدهید همان‌قدر آش می‌خورید.

شما به من بگویید در این سال‌ها چقدر برای ادب هزینه کردید تا بگویم چیزی که پیش آمده شایسته است که هزار بار بدتر از این باشد. باز هم دم خانواده‌ها گرم که هنوز تتمه‌ای از ادب و نزاکت باقی گذاشته‌اند و گه‌گدار به نشانه اعتراض جلوی بچه‌ها لبی گاز می‌گیرند وگرنه در آموزش و پرورش، در رسانه ملی، در رسانه‌های رسمی، در برنامه‌های فرهنگی، گزارش بدهند بگویند از این بودجه‌هایی که مصرف کردند چه تمهیدی برای ادب و اخلاق اندیشیدند و چه کردند. چه بذری کشته‌ایم که حالا می‌خواهیم ادب درو کنیم؟

از منجنیق ترامپ و تحریم و جنگ باید ترسید و راه‌شان را سد کرد اما ترس اصلی در برابر دود دل پیرزنان و پیرمردانی است که در حقشان جفا صورت گرفته. عقل حکم می‌کند که جلوی تحریم و زورگویی امریکا بایستیم و دسیسه‌هاشان را نقش برآب کنیم. منتها این دسیسه‌ها در برابر آه مظلومان چیزی نیست که نگران‌مان کند. می‌دانید چه چیزی باعث نگرانی است؟ آه مادری که وقتی جگرگوشه‌اش می‌میرد کسی از طرف حکومت بلد نیست از او دلجویی کند.

می‌دانید چه بمب و موشکی کارساز است؟ بدترین بمب و موشک آه گرمی است که از سینه سرد مظلوم بیرون بیاید و به کیوان بر شود. تحریم اصلی گریه پدری است که دختر دسته‌گلش پرپر شده و نمی‌داند با دل بی‌قرارش چه کند. حکومت مقدار معتنابهی دلجویی تلمبار شده به ملت بدهکار است که اگر هرچه زودتر صاف نکند گرفتارش می‌کند.

حکومت کردن بر مردمی که موبایل و ماهواره دارند سخت است نیاز به هوش و ذکاوت دارد. نیاز به زیرکی و خرد دارد. حکومت بر تلخکامان کار ساده‌ای نیست. به‌ویژه ترسناک است اگر تلخکامان راه اصلاح را درست یا غلط مسدود بیابند و افق روشنی در مقابل خود نبینند.

شعار بی‌ربط که نمی‌خواهیم بدهیم. راه اصلاح چندان باز نیست، خاصه اینکه دروازه‌بانانی بر روزنه‌های آن نشانده‌اند که نگذارند اتفاقی بیفتد. اما از سر صدق و درد به خودم و به شما - چه این‌طرفی و چه آن‌طرفی- عرض می‌کنم، متواضعانه و از سر خاکساری عرض می‌کنم که ما راهی جز اصلاح نداریم.

تلخ‌کام یا ناکام راهی جز اصلاح وجود ندارد. راهش بسته‌است؟ چاره چیست؟ هر کسی در هر لباسی و از هر زبانی که بگوید طومار اصلاح برچیده شده و باید به روش دیگری عمل کرد و راه دیگری رفت شک نکنید که خیرخواه این آب و خاک نیست. نگاهی به جهان پیرامون‌مان بیندازید تا حساب کار دست‌تان بیاید که چاره‌ای جز اصلاح نداریم. اگر بسته است بازش کنیم. اگر بر آن گره کور زده‌اند با دندان بازش کنیم، اما بدانیم که راهی نداریم جز باز کردن راه اصلاح.

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج