آزادی پولها و نمازیها وسط دعوا
پولهای ایران و نمازیها وسط دعوا آزاد شدند! یعنی درست وقتی که هم مذاکرات دعوایی تمامنشدنی شده است و هم اغتشاشاتی در ایران روی داده که امریکا قبلاً در این زمانها فرصتطلبیهای خود را داشت، اتفاقی دور از انتظار رخ داد. این مستلزم چند معنای دقیق است. وقتی وسط اغتشاش در ایران، باقر و سیامک نمازی، پدرو پسری که بهجرم جاسوسی برای امریکا در زندان ایران بودند و ۷ میلیارد دلار از پول ایران آزاد میشوند، این نمیتواند با وقتی که این اتفاقات در یک زمان عادی میافتد، یک مفهوم داشته باشد.
روزنامه جوان نوشت: پولهای ایران و نمازیها وسط دعوا آزاد شدند! یعنی درست وقتی که هم مذاکرات دعوایی تمامنشدنی شده است و هم اغتشاشاتی در ایران روی داده که امریکا قبلاً در این زمانها فرصتطلبیهای خود را داشت، اتفاقی دور از انتظار رخ داد. این مستلزم چند معنای دقیق است. وقتی وسط اغتشاش در ایران، باقر و سیامک نمازی، پدرو پسری که بهجرم جاسوسی برای امریکا در زندان ایران بودند و ۷ میلیارد دلار از پول ایران آزاد میشوند، این نمیتواند با وقتی که این اتفاقات در یک زمان عادی میافتد، یک مفهوم داشته باشد. از طرفی اوضاع مذاکرات هم بعد از یک روند روبه توافق، در ظاهر و به صورت اعلامی، سخت شد و به واگرایی رسید، اگرچه در پشت صحنه اینقدر واگرایی نبود! امریکا در این وضعیت تن به آزادی پولهای ایران داد، چرا؟
امریکا اهل معامله است. با دوست، با دشمن، با اروپایی، با چینی، با سرخپوست، با آفریقایی، با هرکس که ممکن شد، معامله میکند. فقط کافی است احساس کند، که نباخته، معامله به سرعت جوش میخورد. همینحالا پنهانی از دو منبع آژانس و خود امریکا پیامهایی درباره توافق به ایران داده میشود. یعنی امریکا نمیتواند دور شدن ایران از میز مذاکرات را خیلی تحمل کند! حتی آنطور که محتوای برخی اظهارات غربیها در پیامهای ارسالی به ایران نشان میدهد امکان توافق بر سر مسائل بزرگتر از محتویات برجام تا برخی مسائل جزئیتر مانند مبادله وطنفروشان مستقر در شبکههای فارسیزبان نیز هست. نکته آنجاست که امریکا بهای گزافی میطلبد و موضوعات منطقه را پیش میکشد و با آنکه در برابر حل برخی مسائل منطقه حاضر است بسیار بیشتر از اینها بدهد، ولی بسیار زیادهخواهانه مذاکره میکند. ایران البته مسائل منطقه را سخت معامله میکند یا اصلاً از دایره معامله بیرون قرار میدهد.
اما آزادی پولهای ایران و نمازیها در این مقطع چند معنای کاملاً دلسردکننده برای براندازان دارد: دلسردی از براندازی، دلسردی از براندازان و دلسردی حتی از تضعیف بیشتر ایران. درواقع امریکا به این آشوب هم به چشم امید و امکان براندازی نگاه نمیکند! این منافاتی ندارد که امریکا همچنان برای براندازان خرج کند و اتاق فکر داشته باشد و آنان را با زیرساختهای الکترونیکی و با دلار فربه کند. آن یک رویه ثابت است که امریکا از آن برای ذخیره آینده و برای تضعیف دایمی و استخوان لایزخم بهره میبرد. برای همه جهان نیز از این خرجها و هزینهها و حمایتها دارد. اما این رفتار معاملهگرانه و پیامهای پیدرپی برای توافق هستهای را مقایسه کنید با رفتار اوباما و ترامپ در دو مقطع دیگر در گذشته که بهویژه درباره اوباما با تغییر رفتار ناگهانی و صدوهشتاددرجهای او مواجه شدیم،، زیرا واقعاً به اینجا رسیدند که کار ایران تمام شده است.
براندازان برای امریکا بالذاته ارزشی ندارند. امریکا آنچنان که رفتارهای چند سال اخیرش و بویژه این معامله وسط دعوا یعنی آزادی پولهای بلوکهشده ایران نشان میدهد، حتی از تضعیف بیشتر ایران هم ناامید است و لذا این احتمال قوی شده است که به شیوهای آبرومندانه از براندازان عبور کند. اینکه یکباره بر سر همه آنان معامله نمیکند، نه برای انساندوستی و یا ملاحظات شرافتمندانه است، فقط به این دلیل است که میخواهد آنان را همچنان بهعنوان رعیت خود در پیشامدهای آتی امیدوار نگاه دارد. با این اوصاف باید منتظر عبور بیشتر غرب از براندازان مستقر در این کشورها و از جمله وطنفروشان شبکههای فارسیزبان باشیم. این شاید برای آن وطنفروشان به یک شوخی یا بلوف شبیه باشد، اما زمان به آنان نشان خواهد داد که در بد پوستینی خوابیدهاند!
نظر کاربران
پول ها به جیب چه کسانی می رود توضیح دهید
این یه روی سکه است
دمت گرم خیلی خوب گفتی