تلویزیون کامبک میزند؟
روزهای آخر شهریور چهار صد و یک، فضا کف خیابان تند است، خیلی تند، وقتی آتش زبانه میکشد، وقتی احساس بر عقل چیره میشود حرفهای اصلی و جدی شنیده نمیشود، مطالبات اصلاحی به زبالهدان میرود، رادیکالها و نئومالهکشها هم خوشحالند، حداقل در دلشان خوشحالند، به سان دو لبه یک قیچی عمل کردهاند و راه اصلاح را بستهاند، انسداد ایجاد کردهاند اصلا صدا به صدا نمیرسد خبر بد این است.
محمد زعیمزاده جانشین سردبیر روزنامه فرهیختگان نوشت: روزهای آخر شهریور چهار صد و یک، فضا کف خیابان تند است، خیلی تند، وقتی آتش زبانه میکشد، وقتی احساس بر عقل چیره میشود حرفهای اصلی و جدی شنیده نمیشود، مطالبات اصلاحی به زبالهدان میرود، رادیکالها و نئومالهکشها هم خوشحالند، حداقل در دلشان خوشحالند، به سان دو لبه یک قیچی عمل کردهاند و راه اصلاح را بستهاند، انسداد ایجاد کردهاند اصلا صدا به صدا نمیرسد خبر بد این است.
اما خبر خوب اینکه این وسط صدا و سیما ناپرهیزی کرده و عقل به خرج داده و مناظره برگزار کرده، هر چند حرفها عقبتر از کف خیابان است، مناظرههایی که شاید پانزده سال پیش بیشتر موضوعیت داشت و مردم بیشتر نسبت به این افراد احساس تعلق میکردند، اما مجبوریم برای همین یک ذره تدبیر هم ذوق زده باشیم، مستدام باد.
این گرد و غبار دیر یا زود مینشیند اما کاش بساط گفتوگو جمع نشود، که شک نکنید آن تند و تیزی کف خیابان هم به خاطر همین تاخیر در راه اندازی گفتوگو است.
خوب است که این سد شکسته شده ولو با آدم های دم دستی، اگر چشم نزنند و بلاهای ارضی و سماوی سر نزند خوبتر است که سراغ نسخه های اصلیتر هر فکر و ایده سیاسی هم رفت، سراغ آدمهای جدیتر و مبناییتر.
که اگر این کار را کنیم توانستهایم از تهدید فرصت بسازیم.
ارسال نظر