از حسینیه ارشاد تا گشت ارشاد؛ قرارمان این نبود!
مهرداد خدیر در عصر ایران نوشت: دربارۀ درگذشت جانسوز دختر ۲۲ سالهای که به زور سوار ون و به مقر پلیس برده شد تا «توجیه» و «هدایت» شود و «تعهد» بدهد مطالب متنوعی منتشر شده که البته هیچیک به قدر ارزنی از سوگ مادر پریشان شدۀ مهسا/ژینا نمیکاهد و به اندازۀ سوزنی باور مردم به این شیوۀ حکمرانی را تغییر نمیدهد.
مهرداد خدیر در عصر ایران نوشت: دربارۀ درگذشت جانسوز دختر ۲۲ سالهای که به زور سوار ون و به مقر پلیس برده شد تا «توجیه» و «هدایت» شود و «تعهد» بدهد مطالب متنوعی منتشر شده که البته هیچیک به قدر ارزنی از سوگ مادر پریشان شدۀ مهسا/ژینا نمیکاهد و به اندازۀ سوزنی باور مردم به این شیوۀ حکمرانی را تغییر نمیدهد.
این نوشته اما دربارۀ مظلومیت ژینا نیست که در متون دیگر آمده و شرح این فاجعه که در بستری از زور و تحقیر و بی تدبیری شکل گرفته نیاز به کلمات ندارد و کافی است به چهرۀ این دختر نگاه کنید. همان زیبایی که به چشم زیبایی ناپسندان به خشم بدل شد.
حالا ببینید چه بر سر ارشاد آمده که از حسینیه ارشاد به گشت ارشاد رسیدیم! از جامعۀ بی طبقه توحیدی به تقسیم افراد جامعه به ده دهک یا ده طبقه رسیدیم هر چند که کار از دهک گذشته و به صدک رسیده است.
گشت ارشاد به جای حسینیه ارشاد یک نماد است تا بدانیم از کجا به کجا رسیدیم و راه نجات کدام است؟
قرارمان آموزههای حسینیه ارشاد بود و اسلام طالقانی نه گشت ارشاد و اسلام پاسبانی. همین.
ارسال نظر