مجادله بر سر حکم زورگیر نیایش ادامه دارد
جوان زورگیر اتوبان نیایش تهران به اعدام محکوم شد؛ درست مثل دو جوانی که در سال ۹۱ بعد از انتشار فیلم دزدیشان از شهروندی در خیابان ایرانشهر پایتخت، اعدام شدند.
برترینها: جوان زورگیر اتوبان نیایش تهران به اعدام محکوم شد؛ درست مثل دو جوانی که در سال ۹۱ بعد از انتشار فیلم دزدیشان از شهروندی در خیابان ایرانشهر پایتخت، اعدام شدند.
هر دو این حکمها وقتی صادر شد که فیلم دزدی این زورگیرها رسانهای و افکار عمومی از پلیس و قوه قضاییه، امنیت اجتماعی را مطالبه کرد.
از جنبه حقوقی که آیا حکم متناسب با جرمی که به وقوع پیوسته است یا خیر، حرفی نمیزنیم چون سواد آن را نداریم اما میتوانیم یک سوال ساده را مطرح کنیم که آیا این اعدامها به زورگیری در ایران خاتمه میدهد یا خیر؟
روزنامه کیهان در شماره امروز خود به این حکم واکنش نشان داد:
همواره وقتی جنایتکاران در کشور به اعدام و زندان محکوم میشوند، مدعیان اصلاحات فریاد نقض حقوق بشرشان به هوا میرود.
آنها حتی از اوباشی که مزدور رسمی دشمن هم نباشند، از آن جهت که با زورگیری و قمهکشی در جامعه رعب و وحشت ایجاد کرده و در راستای پروژه القای بنبست و یأسآفرینی آنها حرکت کردهاند، به حمایت برمیخیزند.
نمونه نزدیک این مسئله حمایت مدعیان اصلاحات از زورگیر اتوبان نیایش است که به اعدام محکوم شد.
در مقابل مصطفی داننده در عصر ایران درباره دستور قضایی این پرونده نوشت:
پاسخ به شدت روشن است. اگر اعدام تاثیر گذار بود که همان سال 91 باید داستان سرقتهای این چنین به پایان میرسید. قطعا بعد از اعدام این جوان هم داستان زورگیری ادامه می یابد.
مسئله، دردی است که به جان کشور افتاده و باید راهحلی برای آن پیدا کرد. اینکه این روزها تعداد زورگیری بیشتر شده است و هرلحظه دوست یا آشنایی خبر از سرقت تلفن همراهش را در خیابان میدهد یا رسانهها پر شده از اخبار زورگیری در مکان های خلوت و البته اتوبانهای شلوغ، نشان از وضعیت بد اقتصادی کشور دارد.
فقر باعث نمیشود صورت همه آدمها برای حفظ آبرو به سرخی بزند، برخی از سر ناچاری برای تامین معیشت زندگی خود به زندگی دیگران میزنند. شاید اگر شرایط کشور عادی باشد، شاید آنها هیچ وقت دزدی را تجربه نکنند. همانگونه که در این مدت تعداد سارق اولیها رشد پیدا کردهاست.
ناچاری و وضعیت بد اقتصادی ممکن است، برخی آدمها را وادار به هرکاری کند تا نیاز خانوادهشان را تامین کنند.
نکته بعدی این است که آنقدر فاصله طبقاتی در کشور زیاد شده که برخی از جوانان برای رسیدن به آنچه ندارند، دست به دزدی میزنند. وقتی میبینند نمیتوانند به گونه ای عادی به خواستههای خود برسند، مسیر را دور میزنند وفکر میکنند با دزدی به آنچه میخواهند میرسند.
این هم به خاطر سبک زندگی غلطی است که طی این سالها در کشور رواج پیدا کرده است. در سالهای نه چندان دور، مردم برای رسیدن به موقیعت و جایگاه اجتماعی مرارت میکشیدند و بعد از عبور از پستی و بلندیها به سر منزل مقصود میرسیدند. همین الان وقتی جوانان وارد بازار کار میشوند دوست دارند در همان سال اول، به اندازه فردی که سالهاست کار میکند درآمد داشته باشند.
فاصله طبقاتی فقط در خوردن و پوشیدن خلاصه نمیشود و در فرهنگ مردم هم رسوخ می کند.
اقتصاد بیمار میتواند جامعه را دچار سرطانی مهلک کند که هیچ راه درمانی برای آن وجود ندارد.
اعدام زورگیران مثل مُسکنی است که برای یک ساعت درد دندان کرم خورده را ساکت میکند ولی بعد از یک ساعت آش همان آش است و کاسه همان کاسه. برای خوب شدن درد دندان باید به دندان پزشک مراجعه کنیم و دندان خراب شده را ترمیم کرده و زمینه فساد مجدد را مرتفع کنیم.
ارسال نظر