۱۳۶۰ سکه، تاوان مخفی کردن ازدواج اول
مرد جوان که ازدواج اولش را از همسرش مخفی کرده بود تصور نمی کرد به خاطر این دروغ مجبور به پرداخت مهریه ۱۳۶۰ سکه ای همسرش شود.
زوج جوان مقابل قاضی دادگاه خانواده نشسته بودند. زن درحالی که عصبی به نظر می رسید در مورد علت حضورشان به قاضی گفت: ۸ ماه قبل با نزدیک شدن به سال نو زمانی که ترافیک شدیدی در خیابان ها موج میزد در حال بازگشت از محل کارم به خانه بودم که خودرویی جلوی پایم توقف کرد . من هم از سر اجبار سوار شدم.
در طول مسیر حتی کوچکترین حرفی میان من و راننده صورت نگرفت. وقتی به مقصدم رسیدم و خواستم کرایه را حساب کنم راننده با لحنی تند به من گفت که از سر انسان دوستی من را سوار بر خودروی خود کرده است بنابراین هزینه ای دریافت نکرد و رفت. من هم طبق روزهای قبل به خانه رفتم عصر فردای آن روز دوباره در انتظار تاکسی بودم که همان خوردوی دیروزی را جلوی پای خود دیدم.
راننده وقتی تعجب من را دید به آرامی گفت سوار شوید باید موضوع مهمی را با شما درمیان بگذارم . من هم که کنجکاو شده بودم سوار خودروی او شدم . پس از چند دقیقه راننده که خود را علیرضا معرفی می کرد گفت: من ۲۹ ساله و رئیس یک شرکت تبلیغاتی هستم .در ایران به جز یک خواهر که آن هم در شهرستان زندگی می کند و با من هیچ رابطه ای ندارد هیچ کسی را ندارم .
او ادعا کرد به خاطر متانت و شخصیتم به من علاقه مند شده است . من که از صحبت های او بسیار متعجب شده بودم در پاسخ به او گفتم که نسبت به او هیچ شناختی ندارم و نمی توانم در حال حاضر جواب منطقی و قطعی به او بدهم بنابراین قرار شد که مدتی را تحمل کنیم تا بهتر یکدیگر را بشناسیم . چند ماهی گذشت و من هر روز به او علاقه مندتر می شدم و احساس می کردم که مرد رویا هایم را پیدا کردم .
پس از ۵ ماه آشنایی از همسرم خواستم تا برای خواستگاری اقدام کند. وقتی علیرضا با اشتیاق ازحرفم استقبال کرد بسیار خوشحال شدم بنابراین موضوع را با مادرم در میان گذاشتم و خیلی زود مراسم خواستگاری بدون حضور خانواده علیرضا برگزار شد.
پدرم که به این موضوع کمی مشکوک شده بود با گرفتن آدرس محل کار و منزل او به تحقیق در موردش پرداخت. پس از یک هفته پرس وجو بالاخره پدرم رضایت داد تا با یکدیگر ازدواج کنیم و مراسم ساده نامزدی ما بدون حضور حتی یک نفر از خانواده همسرم برگزار شد و من با مهریه ۱۳۶۰ سکه به عقد دائم علیرضا در آمدم. قرار شد تا یک ماه دیگر با برگزاری مراسم عروسی راهی خانه مشترکمان شویم . اما موضوعی که من را آزار می داد رفتار ها و تلفن های مشکوک همسرم بود.
هروقت که از او درمورد پدر و مادرش سوال می کردم پاسخ منطقی نمی داد و تنها با گفتن این جمله که آنها از هم جدا شده اند و هریک زندگی خود را دارند این بحث را تمام می کرد .مراسم ازدواج ما بر گزار شد و ما راهی خانه مشترکمان شدیم .اما من که همچنان به رفتار های او مشکوک بودم تصمیم گرفتم تا همسرم را زیر نظر بگیرم .
پس از چند روز متوجه حضور زن دیگری در زندگی همسرم شدم . من که باور نمی کردم مردی که عاشقانه دوستم داشت زن دیگری در زندگی اش باشد تصمیم گرفتم تا موضوع را از خود علیرضا پیگیری کنم . بنابراین وقتی به خانه آمد با نارحتی تمامی ماجرا و اطلاعاتم را به او گفتم و منتظر شنیدن پاسخ منطقی از او شدم.
اما در کمال ناباوری او گفت که سپیده همسر اول اوست که یک سال قبل از او جدا شده و حالا هم هر از گاهی برای دریافت مهریه اش به شرکت او رفت و آمد دارد. من که احساس می کردم کاخ آرزوهایم یکباره ویران شده است علت مخفی کاری همسرم را جویا شدم . علیرضا هم در پاسخ مدعی شد که نمی خواسته به خاطر این مسئله من را از دست بدهد بنابراین تصمیم گرفته بود تا در زمانی مناسب موضوع را برایم بازگو کند .
من که نمی توانستم دروغ بزرگ همسرم را نادیده بگیرم شباته به منزل پدرم رفته و فردای آن روز برای دریافت مهریه ام اقدام کردم مرد جوان که تا آن لحظه سکوت کرده بود به قاضی گفت : من شیما را دوست دارم قبول دارم که کار اشتباهی انجام داده ام و نباید همسرم را فریب می دادم اما من همه این کارها را برای به دست آوردن شیما انجام دادم . زیرا می دانستم که اگر او موضوع ازدواج اولم را بداند ممکن است از ازدواج با من خودداری کند بنابراین تصمیم گرفتم تا پس از محکم تر شدن پایه های زندگیمان موضوع را با او مطرح کنم .
مرد جوان آهی کشید و گفت : به خدا قسم که من قصد فریب همسرم را نداشتم حتی برای تایید حرفهایم شما را با همسر اول رودررو کردم تا خودش علت اختلافات من و همسر اولم را جویا شود . حالا هم با آنکه پرداخت ۱۳۶۰ سکه برایم بسیار سخت است برای اثبات علاقه ام به همسرم حاضرم آن را پرداخت کنم اما حاضر به طلاق دادن او نیستم .قاضی دادگاه پس از شنیدن صحبت های زوج جوان و برای حل اختلاف قبل از طلاق آنها را به واحد مشاوره ارجاع داد تا در صورت حل نشدن اختلاف بین آنها تصمیم نهایی خود را اعلام کند.
منبع: مهر
باز نشر: مجله اینترنتی Bartarinha.ir
ارسال نظر