سارقانی که با وقاحت ژست عکس گرفتن میگیرند!
روزنامه همشهری گزارشی منتشر کرده که نشان میدهد سارقان بیپرواتر، خشنتر و بیرحمتر شدهاند. آنها دیگر ترسی از قوانین و زندان ندارند و از سلاحهای سرد خطرناکتری استفاده میکنند.
روزنامه همشهری گزارشی منتشر کرده که نشان میدهد سارقان بیپرواتر، خشنتر و بیرحمتر شدهاند. آنها دیگر ترسی از قوانین و زندان ندارند و از سلاحهای سرد خطرناکتری استفاده میکنند.
در بخشی از این گزارش میخوانیم:
* سوار موتورهای چند ده میلیونی با لباسهای برند میشوند. ظاهرشان آنقدر موجه است که باورت نمیشود که در ثانیهای کیفت را قاپ بزنند یا موبایلت را ببرند. خلاقانه سرقت میکنند، بیرحمتر هم شدهاند؛ بیانصاف، طلبکار و... . البته درآمدهایشان هم کلان شده است. از سرقت گوشیهای 60، 70میلیون تومانی، سودشان کمتر از 10میلیون تومان برای هر گوشی نیست.
* طلا که جای خود دارد؛ برای یک النگو کمتر از 3، 4میلیون نمیگیرند. چند برابر حقوق یک کارمند سالانه درآمد دارند و ته ماجرا هم اگر دستگیر شوند، چند ماهی آب خنک میخورند و برمیگردند. جا و غذایشان که از پول بیتالمال رایگان است. خرج راحت زندگی کردنشان در زندان را هم از همین دزدیها تامین کردهاند. دزدی شغلشان شده و زندان محل استراحتشان؛ البته اگر مشمول عفو و وثیقه نشوند.
* راحتیشان هم از عکس و فیلمهایشان عیان است؛ مقابل دوربین ژست پیروزی میگیرند و نازشست سرقتهای چند ثانیهایشان را به رخ میکشند. آمار سرقتهایشان چندین برابر شده و آمارهای رسمی میگوید 200هزار سرقت در سال88 به 1.4میلیون سرقت در سال1400 رسیده است.
* فرمانده انتظامی تهران بزرگ هم از افزایش 7درصدی سرقت در 3ماه از سال1401 خبر داده است. بهگفته فرمانده کل انتظامی ایران هم از سال97 تاکنون آمار سرقتها 37درصد افزایش پیدا کرده است. سرقت اولیها هم که از سال99 تعدادشان رشد قابل ملاحظهای داشته و در نیمه همان سال طبق اعلام رئیس پلیس تهران ۵۰درصد سارقان بودهاند. زیر 18سالهها هم در فهرست سرقت موبایل قرار گرفتهاند.
* روایت سرقتها عجیب است؛ «مقابل بیمارستان موبایلم را دزدیدند. وقتی که مادرم را برای دست شکستهاش برده بودم، هلش دادند و گوشی را سرقت کردند»، «2نفر بودند سوار موتور، نرسیده به چهارراه پارکوی، ناگهان جلوی ماشین ترمز کردند و تصادف کردیم. هر دو نفرشان زمین خوردند و وقتی که از ماشین پیاده شدم تا ببینم که چه اتفاقی برای آنها افتاده، راننده بلند شد و گفت چیزی نشده، همان موقع نفر دوم کیفم را از داخل ماشین دزدید»، «نزدیک ظهر بود و از مدرسه به خانه برمیگشتم، داخل کوچه، یک موتورسوار مسیرم را بست و چرخ را روی پایم قرار داد که نمیتوانستم حرکت کنم.
* به زور گوشی موبایلم را گرفت و رفت»، «ماشینم را در مسیر جنوب به شمال یادگار امام، کنار پمپ بنزین پارک کرده بودم، بهخاطر گرمای هوا شیشه پایین بود. اصلا نمیدانم از کجا پیدایشان شد، گوشیام را زدند و با موتور در جهت خلاف اتوبان رفتند»، «کنار اتوبان ستاری منتظر تاکسی بودم، یک ون طوسی جلوی پایم ایستاد و به زور مرا به داخل کشیدند، انگشترم را به زور درآوردند و پول و موبایلم را هم گرفتند و همان جا از ماشین پرتم کردند بیرون»، «یک ماشین من دارم و یک ماشین پسرم، اما فقط یک پارکینگ داریم و مجبوریم ماشین دوم را در خیابان بگذاریم. حداقل ماهی یکبار باتری ماشین را میدزدند و یکسال است این وضع ادامه دارد.
* «محل کارم در خیابان شریعتی است و تقریبا از گرگ و میش هوا، خیابان خلوت میشود و موتورسواران سارق شروع به پرسه زدن میکنند. تنها که باشی یا باید گوشی موبایلت را بدهی یا طلاهایت را»، «دندانهای لمینت، ناخنهای کاشته شده، لبهای پروتز و انگشتر برلیان؛ اینها مشخصات زنی بود که گوشی موبایلم را سرقت کرد»، «برادرم تازه آیفون 13خریده بود که یک شب با سروصورت زخمی به خانه آمد، همان ورودی خانه گوشی را از او دزدیده بودند؛ چون مقاومت کرده بود، کتکش زده بودند». فیلمهایشان هم که در فضای مجازی منتشر میشود، عجیبتر است؛ «فیلم برای یکی از خیابانهای شهریار است، 3نفره زنی را دوره کرده و اسلحه را روی سرش گذاشتهاند. النگوهایش را قیچی میکنند، با آرامش سوار ماشین میشوند و میروند...»، «ترافیک نیایش است.
* یک نفر با قمه از گاردریل میانی اتوبان بیرون میآید و در ماشین را باز میکند. خفتگیر است...»، «از سمت راست خودرو یک موتور رد میشود، راکب با دست آینه ماشین را خم میکند، دستی که برای درست کردن آینه از ماشین بیرون میآید، طعمه دزدان است و همان زمان یک نفر طلاهایش را میبرد...»، «خانوادگی دزدی میکنند، زن عقب ماشین مینشیند و پدر و پسر جلو. زنها طعمههایشان هستند و به بهانه اینکه پسر خانواده، فرد خارجی است و قصد خرید طلا دارد، اما به او طلای قلابی دادهاند و بهدنبال طلای اصل است، طلای مسافرانشان را سرقت میکنند...»، «مقابل پارکینگ خانه منتظر باز شدن در است و ناگهان یک نفر از پنجره ماشین قمه را روی گردنش میگذارد...» و... .
* دزدها متفاوت شدهاند و این اتفاق را میتوان در عکسی که چند روز پیش منتشر شد هم دید. مقابل دوربین میخندند و هیچ ترسی ندارند. پیش از این دزدهای حرفهایتر و خشنتر هم التماس میکردند که عکسی از آنها منتشر نشود. این تفاوت، افزایش سرقتها و حتی وقیحتر شدن سارقان را در چند بخش باید دید؛ از هم پاشیدگی و گسیختگی خانوادهها، خلأ قانونی، جری شدن بودن مجرمان، شغل شدن دزدی و مصرف موادمخدر.
نظر کاربران
امنیت برقراره!!!!!
ی لحظه از بیرون رفتن ترسیدم
اردوگاه کار اجباری بستن گوی فلزی ب پاهاشون
حالا شما وجود داری به همین دزدها بگو تو ، قانون پدرتو درمیاره
اینها هم دل دارند
چون وقتی خلاف خودشون رو با اختلاسهای چند هزار میلیاردی مقایسه میکنند خودشون رو بیگناه و طلبکار میدونند. شاید حق داشته باشند با پول اینهمه اختلاس و دزدی تو این سالها چند میلیون فرصت شغلی میشد ایجاد کرد
زندانی تهران باید در بیابانهای سیستان وبلوچستان به کار اجباری فرستاده بشه
ایران کشور پرورش دهنده انواع خلافکار ها