پایتخت چگونه ساکنانش را اخراج میکند؟
هفته گذشته آمارهای یک استارتآپ حمل بار، دو گزارش تکاندهنده درباره قیمت مسکن و قدرت خرید و یک اظهارنظر رسمی درباره دشواری اجارهنشینی در تهران نشان میداد زندگی در پایتخت حتی از آنچه فکرش را میکنیم دشوارتر شده است. آمارها نشان میدهند تهران به یکی از بدترین شهرهای جهان برای زندگی تبدیل شده و در حال حاضر گرفتار ابرچالشهای زیادی است.
تجارت فردا: تهران دیگر مثل قدیم نیست. مردم دیگر مثل گذشته دل و دماغ شادی و شادمانی ندارند و شانههای افراد زیر بار فشارهای سخت اقتصادی در حال خرد شدن است. برای فهمیدن اینکه زندگی در تهران چقدر دشوار شده، نیاز به مرور آمار و ارقام نیست، همه ما این فشار را با همه وجود احساس میکنیم. اگر اجارهنشین هستیم، افزایش قیمت اجارهبها، خواب از چشممان ربوده است. اگر بیکار شدهایم، این روزها بیشتر از همیشه باید فشار اقتصادی را تحمل کنیم. اگر کمبود داریم، باید محله خود را تغییر دهیم و اگر کم آوردهایم باید تهران را ترک کنیم.
هفته گذشته آمارهای یک استارتآپ حمل بار، دو گزارش تکاندهنده درباره قیمت مسکن و قدرت خرید و یک اظهارنظر رسمی درباره دشواری اجارهنشینی در تهران نشان میداد زندگی در پایتخت حتی از آنچه فکرش را میکنیم دشوارتر شده است. آمارها نشان میدهند تهران به یکی از بدترین شهرهای جهان برای زندگی تبدیل شده و در حال حاضر گرفتار ابرچالشهای زیادی است.
پس شنیدههای ما درباره آنکه خیلی از مردم در حال خروج از پایتخت هستند، چندان بیراه نیست؛ چه آنکه آمارهای استارتآپ نوبار که در زمینه حمل بار فعالیت میکند، نشان میدهد ۴۸ درصد کاربران این شرکت به یک منطقه پایینتر اسبابکشی کردهاند و ۱۳ درصد نیز تمایل به خروج از تهران داشتهاند.
دلیل این میزان تمایل به خروج از تهران را میشود در گزارش رسمی بانک مرکزی جستوجو کرد؛ آنجا که گزارش رسمی تحولات بازار مسکن نشان میدهد متوسط قیمت خرید و فروش یک مترمربع زیربنای واحد مسکونی در تهران به ۴۰ میلیون تومان نزدیک شده است.
همچنین پایگاه تحلیل داده Numbeo که قدرت خرید در کشورهای مختلف را ارزیابی میکند، تهران را در جایگاه ۵۰۱ – یکی ماقبل آخر- قرار داده است. قدرت خرید به زبان ساده، یعنی مقدار کالایی که با یک واحد مشخص پول میتوانید خرید کنید. برای بررسی این شاخص مجموعهای از کالاها بررسی میشوند، از مواد غذایی گرفته تا ملک و املاک و خودرو و آمارهای سایت Numbeo نشان میدهد تهران با کسب رتبه ۲۵۰ از آخر دوم شده است.
و درنهایت اینکه شهردار تهران گفته: ۵۱ درصد مردم تهران مستاجرند و یک حقوقبگیر باید ۶۵ درصد حقوق خود را هزینه کند تا یک مسکن ۷۰متری اجاره کند.
اینها تصویرهای رسمی از شرایط زندگی در تهران است و این وضعیت تازگی ندارد اما در شرایطی که تورم بهطور فزاینده در حال افزایش است، تحمل آن بسیار دشوار شده است.
تهران چگونه بد شد؟
شهری که به سرسبزی و زیبایی معروف بود، اکنون جزو آلودهترین شهرهای جهان است، شهری که سالهای طولانی از رونق اقتصادی برخوردار بود اکنون به یکی از فقیرترین شهرهای جهان تبدیل شده است. این در حالی است که شهرهای ابوظبی و دوبی برای پنجمین سال متوالی، بهعنوان قابل زندگیترین شهرها در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا معرفی شدهاند و از میان ۱۷۲ شهر بررسی شده، تهران در رتبه ۱۶۳ است و وین، پایتخت اتریش، بار دیگر در صدر فهرست قرار گرفته است.
همچنین در گزارش سال ۲۰۲۲ اکونومیست، تهران با رتبه ۱۶۳ از میان ۱۷۲ شهر حاضر در این رتبهبندی، در میان ۱۰ شهر پایین این رتبهبندی قرار گرفته است. شهرهای دوآلا، هراره، داکا، پورت مورسبی، کراچی، الجزیره، طرابلس، لاگوس و دمشق نیز بعد از تهران به ترتیب در رتبههای بعدی قرار گرفتهاند. نتایج یک بررسی تازه از رتبهبندی بهترین و بدترین شهرهای جهان نشان میدهد تهران، پایتخت ایران، باوجود گرانی سرسامآور مسکن و هزینههای بالای زندگی، کماکان یکی از بدترین شهرهای جهان برای زندگی است و در قعر جدول در کنار دمشق، پایتخت سوریه، هراره، پایتخت زیمبابوه، دوآلا، پایتخت کامرون و طرابلس در لیبی قرار دارد (همشهری).
پایتخت ایران در حالی یکی از پایینترین کیفیتهای زندگی در جهان را دارد که بسیاری از شهرهای منطقه از جمله دوبی، ابوظبی و استانبول در رتبههای خوبی قرار دارند. برای مثال، از میان ۱۷۲شهری که بررسی شده است، تهران در رتبه ۱۶۳ است. در حالیکه شهرهای ابوظبی و دوبی در امارات متحده، بهترتیب در جایگاه ۷۷ و ۷۹ قرار دارند. شهرهای ابوظبی و دوبی برای پنجمین سال متوالی، بهعنوان قابل زندگیترین شهرها در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا معرفی شدهاند (دنیای اقتصاد).
جابهجاییهای بزرگ
وضعیتی که توصیف کردیم باعث فشار به خیلی از خانوادهها شده است؛ بنابراین نتیجه چنین آمارهایی، جابهجاییهای بزرگ در تهران است. فشار تورم در بخشهایی از تهران به قدری سنگین شده که خانوارهای زیادی را ناچار به مهاجرت کرده است. هر روز افراد زیادی از محلههای گرانتر به محلههای ارزانتر و بسیاری دیگر از شهر تهران به مناطق حومه و شهرهای اطراف مهاجرت میکنند. همانطور که اشاره شد، استارتآپ نوبار که شرکتی نوپا در زمینه خدمات اسبابکشی و حمل بار در ایران است، در گزارشی، این جریان مهاجرت را تایید کرده است. بر اساس آمارهای استارتآپ نوبار، ۴۸ درصد کاربران این شرکت به یک منطقه پایینتر اسبابکشی کردهاند و ۱۳ درصد نیز تمایل به خروج از تهران داشتهاند. آمارهای استارتآپ نوبار نشان میدهد بیشترین مقصد مردم برای زندگی در خارج از شهر تهران، شهر جدید اندیشه و گرمدره است و گزارشی که اخیراً در دنیای اقتصاد منتشر شده نیز نشان میدهد خانوارهای زیادی از تهران به کرج و مناطق اطراف این شهر مهاجرت کردهاند. بر اساس این گزارش، در حال حاضر «هزینه اجارهنشینی» برای خانوارهای متوسط تقریباً تا سطح «مجموع درآمد زوجین» در مناطق متوسط شهر «پیشروی» کرده است. این نامعادله هزینه و درآمد باعث شده است اجارهنشینهای تهرانی، مهمان ناخوانده استان مجاور شوند. متوسط اجارهبها در کرج تقریباً به اندازه نصف مبالغ اجاره آپارتمان در مناطق میانی پایتخت است. سال ۱۳۹۷ در پی اولین جهش قیمت مسکن در تهران، مستاجرهای جنوب شهر روانه «حومه ارزان» پایتخت شدند؛ اما نه برای ادامه اجارهنشینی که به قصد خرید خانه. سال ۱۳۹۹ موج دوم مهاجرت اجارهنشینها شکل گرفت؛ اما باز هم مهاجرت از مرکز به حومه و نه مهاجرت استانی. خروج ۱۴۰۱ مستاجرها از تهران با توجه به «ابعاد جغرافیایی جابهجایی» و همچنین «طبقه اجتماعی جمعیت مهاجر»، یک هشدار تقریباً پرصدا از «تاوان سیاستگذاری غلط» در بازار مسکن است. پایان مداخله میتواند آغاز بهبود باشد.
اگر در تهران سکونت دارید، ممکن است یک قرن طول بکشد تا بتوانید خانه بخرید، البته اگر در این مدت زنده مانده باشید. شاخص دسترسی مسکن، معیاری است که دوره خرید مسکن موردنیاز خانوار را با مقایسه نسبت ارزش روز مسکن با صد درصد درآمد سالانه خانوار میسنجد. شاخص دسترسی مسکن براساس نسبت قیمت به درآمد در سال ۱۳۹۸ معادل ۶ /۲۴ و در سال ۱۳۹۹ معادل ۲ /۳۲ سال ثبت شده است و این به این معناست که ارزش مسکن مورد نیاز یک خانوار تهرانی بهطور میانگین معادل کل درآمد آن خانوار در ۲ /۳۲ سال است در این وضعیت، طول دوره انتظار این خانوار برای خرید خانه از طریق پسانداز کردن یکسوم درآمد سالانه خود معادل سه برابر شاخص دسترسی است؛ یعنی این خانوار به قیمت سال ۱۳۹۹ باید به مدت ۶ /۹۶ سال، یکسوم کل درآمد خود را برای خرید خانه کنار بگذارد تا آرزوی خانهدار شدنش محقق شود. به بیانی دیگر، در شرایطی که سن امید به زندگی در ایران حدود ۲ /۷۶ سال اعلام میشود، یک خانوار تهرانی باید اندکی کمتر از یک قرن برای خرید یک آپارتمان متوسط منتظر بماند.
به نظر شما آیا تهران همچنان برای زندگی مناسب است؟
ارسال نظر