ردپای یک «عشق» در قتل جانگداز آریانا لشگری
گزارش روزنامه «اعتماد» از جزئیات قتل «آریانا لشگری» از زبان برخی اقوام او و چند نفر از اهالی شهرستان ممسنیِ در استان فارس را بخوانید.
گزارش روزنامه «اعتماد» از جزئیات قتل «آریانا لشگری» از زبان برخی اقوام او و چند نفر از اهالی شهرستان ممسنیِ در استان فارس را بخوانید.
در بخشی از این گزارش آمده:
* روز دوشنبه ۶ تیر ماه سال جاری دختری ۱۶ ساله در شهرستان ممسنی نورآباد از توابع استان فارس به دست پدرش به قتل رسید. خبر مربوط به این دخترکشی سه روز بعد در رسانهها منتشر شد.
* خبر حاکی از آن بود که این دختر ۱۶ ساله که آریانا نام داشت به دلیل اختلافات خانوادگی با پدرش به خانه مادربزرگش میرود. پدر او با اطلاع از اینکه دخترش از خانه خارج شده پس از برداشتن اسلحه شکاری به خانه مادرش رفته و پس از بحث و جدل با دخترش در نهایت با شلیک یک گلوله که به قفسه سینه این دختر اثبات میکند او را به قتل میرساند. پس از بازداشت این مرد او ضمن اعتراف به جرم خود گفت: «من قصد کشتن دخترم را نداشتم. مدتی بود که با دخترم بر سر موضوعی اختلاف پیدا کرده بودیم.
* آن روز بر سر همین اختلافات آریانا به خانه مادرم رفت و من هم به یکباره نتوانستم عصبانیتم را کنترل کنم و با اسلحه شکاریام به آنجا رفتم تا او را بترسانم. واقعا قصد کشتن دخترم را نداشتم اما بیاختیار شلیک کردم و مرتکب قتل دخترم شدم.» با پیگیریهای «اعتماد» درخصوص جزییات این خبر در گفتوگو با برخی آشنایان مقتول و چند نفر از اهالی شهرستان ممسنی مشخص میشود که آریانا به دلیل اینکه به پسری علاقه داشته است مورد سرزنش پدر قرار میگیرد و در نتیجه اختلاف میان آنها شکل میگیرد. همچنین به گفته برخی اهالی این شهرستان پدر آریانا به مواد مخدر اعتیاد داشته است..
* نکته قابل تاملی که در این جنایت وجود دارد کلماتی است که آریانا در صفحه اینستاگرامش به کار برده که با رخ دادن این حادثه کاملا در تضاد است. آریانا در صفحه اینستاگرامش نوشته: «دنیام پدرم»حالا یک هفته از این اتفاق میگذرد. اکثر اقوام و افرادی که ساکن این شهرستان هستند ترجیح دادهاند کلامی درخصوص این خبر افشا نکنند اما برخی اقوام و اهالی این شهرستان برای «اعتماد» جزییاتی را تشریح میکنند.
* یکی از اهالی این شهرستان زنی ۳۶ ساله است که درخصوص قتل آریانا میگوید: «آریانا یک خواهر 12 ساله هم دارد. اهل منطقه لشکری ممسنی هستند که به عنوان قلعه کهنه هم از آن نام برده میشود. همان روزی که این خبر را شنیدم یکی از دوستان خواهرم که از طایفه لشکری بود و با این دختر نسبت فامیلی داشت در صفحه شخصی اینستاگرامش عکس آریانا را گذاشت و کنار عکس نوشت: «وقتی عاشق میشی» بعد هم یکی، دو ساعت نشد که دوست خواهرم عکس مربوط به آریانا را از صفحه اینستاگرامش حذف کرد و دیگر خبری نشد.
* انگار خانواده او نمیخواستند خبری از این اتفاق فاش شود. حرفهای ضد و نقیض هم زیاد در مورد این خبر در ممسنی پیچیده بود اما خب من از طریق یکی از اقواممان که در دادگستری کار میکند پیگیر خبر شدم و او هم به من گفت مادر این دختر هم مدتی میشد به عنوان قهر خانه را ترک کرده بود. آریانا با پسری در رابطه بوده که ما شنیدیم قصدشان نیز ازدواج بود اما خب پدر آریانا به او شک میکند و وقتی پیامهای داخل گوشی آریانا را میبیند با او بر سر همین موضوع درگیر میشود.
* چند دقیقه بعد پدر آریانا از خانه خارج میشود همین که پدر این دختر از خانه خارج میشود آریانا با حالت قهر خانهشان را ترک میکند و به خانه مادربزرگش میرود. پدر او هم وقتی برمیگردد و دخترش را در خانه نمیبیند عصبانی میشود و اسلحه شکاریاش را برمیدارد و به خانه مادرش میرود. این مرد در خانه مادرش با آریانا دوباره بحث میکند و درگیر میشود و با همان اسلحه شکاری که در دستش بوده به سمت آریانا شلیک میکند. اینجا شهرستان کوچکی است تمام ساکنانش همدیگر را میشناسند، کوچکترین مسالهای که رخ بدهد کل اهالی باخبر میشوند.
* خانم ما نمیدانیم خدا میداند اما شنیدیم که پدر خانواده فقط برای اینکه دخترش را بترساند و او را به خانه برگرداند اسلحه را با خود برده بود ولی خب به هر حال این اتفاق افتاد.» یکی از اقوام این خانواده که یک خانم است نیز میگوید: «نباید این خانواده را قضاوت کرد. آریانا نجیبترین دختری بود که تا به حال دیده بودم. این اتفاق ناخواسته رخ داده است.
* هیچکس جای پسرعمه من نیست که بداند او الان چه حالی دارد. هیچوقت نباید ندانسته کسی را قضاوت کرد.» یکی دیگر از اهالی نورآباد ممسنی دختر جوانی است که در این باره میگوید: «اینها دو خواهر بودند که آریانا فرزند بزرگتر این خانواده بود. مادر آریانا چند سال پیش از همسرش طلاق میگیرد. پدرش هم به دلیل مسائلی به زندان میافتد و مادربزرگشان آریانا را به همراه خواهر کوچکش بزرگ میکند. حدود دو ماه پیش پدر آریانا از زندان آزاد میشود و وقتی میفهمد که آریانا خواستگار دارد و آنها بهم علاقه دارند با ازدواجشان مخالفت میکند ولی آریانا آن پسر را که خواستگارش بوده، دوست داشته و به پدرش گفته من میخواهم با این پسر ازدواج کنم.
* بحث و درگیری آنها هم از همین موضوع شروع میشود. اینجا شهر بزرگی نیست که کسی متوجه ماجراها نشود تا حدی هم خانواده این دختر از انتشار واقعیت جلوگیری کردند. ما شنیدیم پدر آریانا روز حادثه اول با اسلحه به دخترش شلیک کرده.» از آشنایان این خانواده مردی تقریبا میانسال است. او در مورد قتل آریانا سکوت میکند و میگوید: «من کل ماجرا را میدانم اما الان صحبت در مورد این حادثه دیگر چه سودی دارد؟!» یکی از اقوام آریانا نیز که دختری کم سن و سال است درخصوص این خبر میگوید: «ببینید این حادثه کاملا سهوا رخ داده است.
* اصلا این نبوده که آریانا به خاطر اذیت کردن پدرش از خانه قهر کند و به خانه مادربزرگش برود. پدر او هم اصلا به قصد کشتن دخترش به آنجا نرفته بود... جزییات بیشتر را نمیتوانم بگویم. خانواده مقتول ناراحت میشوند.»یکی دیگر از اهالی این شهرستان نیز در واکنش به قتل این دختر نوجوان میگوید: «گویا آریانا پسری را میخواسته که خواستگارش هم بوده پدرش هم مخالفت میکرده تا اینکه روز حادثه دخترش را با اسلحه به قتل میرساند.»
نظر کاربران
لعنت به قاتل بیسواد
پاسخ ها
کسی نباید از عشق بگه ایران عاقبتش سیاهی مرگه
غرور و تعصب بیجا
لعنت خدا بر بعضی پدرای نادان و ظالم
میخواسته ازدواج کنه طفلک
زندان ادم کثیف هم اصلاح نمیکنه نباید آزادش میکردن
تا چند وقت دیگه به خاطر همین تعصبات کورکورانه دیگه دختری نمیمونه دوران جاهلیت
پاسخ ها
بذار بقیه هم نظر بدن .نظرهای تو رو حفظ شدیم
موافقم نظرتو بده گوش نکن بذار بسوزند خخخخخخ
دولت میگه ازدواج افزایش جمعیت اول باید ادم معتاد سرپرست خانواده رو تربیت کنه
جوونامون چه گیری افتادن از یه طرف جامعه از یه طرف خانواده
فامیل همسایه دوست آشنا وقتی چیزی میدونن دخالت کنند
مشاور پیشگیری از جرم لازمه الان از اتفاقات آینده با خبر باشه
اروپا با کوچکترین صدا و درگیری کتک زدن پلیس پدر مادر خانواده دستگیر میکنه اینجا پلیس صورتجلسه می نویسه میره هیچ کاری نمیکنه
مادرش خودشو نجات داده طلاق گرفته رفته خوشگذرانی بچه ها رو ول کرده
خاله عمه دایی عمو بچه هاشون باید هوای همو داشته باشند این داستانا بشه عبرت
پدر آریانا تلافی همه ی بدبختی هاشو یکجا سر دخترش درآورده تلافی همسر طلاق گرفته شو تلافی زندان شو و تلافی بقیه بدبیاری ها را
ادم معتاد متعصب خطرناکه اگر جلوشو نگیرند مرتکب قتل میشن مثل همین
چه با قصد کشتن و چه بدون قصد کشتن
پاسخ قتلی که مرتک شده را پس نمی دهد
فقط چون عنوان پدر بودند را یدک دارد سربلند به زندگیش ادامه میده
اگه یک پدر دختر کش درست محاکمه میشد این همه دختر جوتن کشته نمیشدن
پسر چقدر زرنگ بود یه زندگی خراب کرد
قاتل باسواد هم داریم
پاسخ ها
هستند در ایران اخبارو دنبال کن
عشق را در پستوی خانه پنهان نهان باید کرد برای این روزا گفت
چقدر ترس
اینجا از عشق خوششون نمیاد فقط تنهایی انزوا مرگ غم
روحش شاد
مادر طلاق گرفته پدر زندان محبت پدر ومادر رو نداشته معلومه جذب کوچکترین مهر و محبت بیرون میشه بعدشم به همین جرم میمیره جالبه
باید پسره رو میکشت نه دختر خودش رو
کو حجله عروسی ات مادر ندیده شادی ات
مرنیکه بیمار بوده. هم اعتیاد هم مشکل اخلاقی خاک برسرش
گناه داره روحش شاد
ای مادر غم دیده نداری خبر از من
از گردش ایام چه امد به سر من
من تازه جوان بودم اندر چمن بهر
نشگفته فرو ریخت فلک بال و پر من
اره بخدا. گرفتارمون کردن.
خداوند گرفتارشون کنه..
پدر خانواده معتاده و از زندان آزاد شده و با تفنگ رفته سراغ دخترش، دیگه چی رو باید قضاوت کنیم؟!
باید با ازدواجش مخالفت نمیکرد تا سرش له سنگ بخوره نه اینکه اونو بکش
وقتی اسلحه پر بوده یعنی قصد کشتن اون طفلک معصوم رو داشته . لعنت به جهل و بی سوادی !
خوب گفتید افرین
حرفهای راست را همان آنهایی گفتند که اظهار بی اطلاعی کردند و اونهایی که گفتند نمیتوانم بگویم
امان از پدر معتاد ونادان
بهرحال کشتن حق دختر معصوم نبود