بازی رنگ قناری در بازار خودرو
کار به جایی رسیده اکه خودروهای «دوررنگ» را بهعنوان ماشینی بدون خطوخش به خریداران قالب میکنند، به همان اندازه که راهکارهای مطمئنی برای تشخیص بدنه سالم خودروها وجود دارد، ترفندهای جدیدی برای کلاهبرداری از خریداران وجود دارد که موجب شده تا میزان کلاهبرداریها افزایش یابد.
روزنامه جام جم: کار به جایی رسیده اکه خودروهای «دوررنگ» را بهعنوان ماشینی بدون خطوخش به خریداران قالب میکنند، به همان اندازه که راهکارهای مطمئنی برای تشخیص بدنه سالم خودروها وجود دارد، ترفندهای جدیدی برای کلاهبرداری از خریداران وجود دارد که موجب شده تا میزان کلاهبرداریها افزایش یابد.
اصولا متقاضیان خودرو به دو موضوع مهم در خرید خودروها توجه میکنند: «فنی ماشین و بدنه»؛ سالهاست برای تشخیص اینکه خودروها در چه وضعیتی قرار دارند، شرکتهای خصوصی تاسیس شدهاند که در قبال دریافت مبالغی، خودروها را کارشناسی میکنند و گواهی ارائه میدهند هرچند که به دو طرف معامله اعلام میکنند هیچ مسؤولیتی در قبال غلط بودن کارشناسی خود ندارند.
به همین دلیل است که اصولا خریداران با خرج کردن بیشتر برای کارشناسی، از چند شرکت برای تعیین ارزش خودرو استفاده میکنند ولی با این حال، اتفاقات عجیبی، زیر پوست کارشناسیها رخ میدهد. یکی از روشهایی که کاربرد بسیاری دارد صحنهسازی در کارشناسی خودروست.
صحنهسازی با مشتری قلابی
فردی برای بازدید از خودروی آگهی شده بالای سر ماشین میرود و با صاحب خودرو مشغول مذاکره میشود، مالک از خودروی خود تعریف کرده و آن را بیخطوخش معرفی میکند؛ متقاضی که مدهوش تعاریف فروشنده شده، قصد دارد شرکتهای کارشناسی خودرو را به میان بیاورد که ناگهان فردی خوشپوش با خودرویی لوکس وارد معرکه شده و میگوید آگهی خرید خودرو را در سایتهای اینترنتی دیده و میخواهد آن را کارشناسی کند.
او به یک شرکت کارشناسی خودرو زنگ زده و از آن شرکت میخواهد کارشناسی را به محل اعزام کند، متقاضی اول هم خوشحال از اینکه دیگر نیازی نیست پول کارشناس بدهد، منتظر میماند تا کارشناس در محل حاضر شود. نیم ساعت بعد کارشناس به خودرو میرسد و معاینهفنی را آغاز میکند و در نهایت میگوید این ماشین هیچ مشکل فنی یا بدنه ندارد.
متقاضی دوم که در ظاهر یک فرد غریبه است، شروع به چانه زدن با فروشنده میکند و اینجاست که متقاضی اول، برای آنکه از خرید ماشین جا نماند، شروع به اعتراض میکند که او مشتری اول است، فروشنده منتی بر سر خریدار اول میگذارد و مشتری دوم را رد میکند. خریدار اول هم که پولی بابت کارشناسی ارائه نکرده، بادی در غبغب میاندازد که بدون هیچ هزینهای، کارشناس را به صحنه آورده به سمت دفتر اسناد رسمی میرود و خودرو را میخرد اما پس از خرید خودرو، متوجه میشود تمامی اتفاقات آن روز، یک صحنهسازی بوده و خودرویی که حالا صاحبش شده بسیار کمارزشتر از بهایی است که پرداخت کرده است.
عملیات شبانه در پارکینگ
روش دیگر در پارکینگها کاربرد دارد؛ وقتی خودرو دو قبضه شده و به پارکینگ میرود، فروشنده وارد گود میشود و شبانه، قطعات خودرو را جابهجا میکند چون در قولنامه هیچ جزئیاتی درج نشده، فروشنده چنان اتومبیل را از قطعات اصلی لخت کرده و قطعات کارکرده را جایگزین آن میکند که وقتی فردا، فروشنده به پارکینگ مراجعه میکند شگفتزده میماند ولی هیچ راهی برای اثبات حقانیت خود ندارد.
این روش هم کاربرد زیادی در جمع کلاهبرداران دارد و به همین دلیل همواره توصیه میشود خریداران همه جزئیات را در قولنامه ذکر کنند تا بتوانند از حق خود دفاع کنند.
تغییر شماره شاسی
شماره شاسی و موتور، مهمترین عامل در پیگیری قضایی کلاهبرداری است، بر همین اساس، در قولنامهها شماره شاسی موتورها جابهجا شده و عملیات کلاهبرداری شکل میگیرد.
خریداری که فکر میکند خودرویی ارزان خریده، چند روز بعد متوجه میشود خودرویش چیزی نبوده که از روز اول دیدهبود؛ به فروشنده مراجعه میکند که به او گفته میشود طبق قرارداد و سند تنظیم شده، شماره شاسی و موتور همانی است که در قرارداد ذکر شده.
آنجاست که مالک جدید خودرو متوجه میشود روز نخست، خودرویی دیگر به او نشان دادند و روز بعد، ماشینی دیگر با شماره شاسی و موتوری متفاوت به او تحویل داده شده و او نیز دستش به جایی بند نیست.
روش دیگری هم که در کلاهبرداریها رایج است، دستکاری کیلومترشمار خودروهاست بهطوری که گاهی با دیاگزدن هم کارکرد اصلی خودرو مشخص نمیشود. بسیاری از کلاهبردارانی که از این روش بهره میبرند، چنان از درست بودن کیلومترشمار خودروی خود صحبت میکنند که به خریدار میگویند حاضر هستند هزینه دیاگزدن را در نمایندگیها بهعهده بگیرند که خب، این بهترین حالت برای خریدار است. آنها خودرو را به نمایندگی که قبلا با او قرار را تنظیم کرده بودند میروند و اپراتور هم طبق قرار قبلی، همان چیزی را میگوید که فروشنده میخواهد. خریدار هم از همه جا بیخبر، با دلی خوش خودرو را معامله میکند و بعد متوجه میشود چه کلاه گشادی بر سرش رفته است.
ارسال نظر