معمای جنازهای در چاه
دستگیری دو مرد جوان پرونده را به مرحلهای تازه رساند و مشخص شد متهمان بعد از کشتن امیر جنازه او را در چاه انداختهاند. به این ترتیب گروهی از ماموران سراغ چاه موردنظر رفتند و توانستند جسد را از آنجا بیرون بیاورند. سپس متهمان مورد بازجویی تخصصی قرار گرفتند.
کارآگاهان پلیس آگاهی استان خراسانرضوی مرداد سال ۹۱ در جریان مفقودشدن مردی به نام امیر قرار گرفتند. طبق اطلاعاتی که خانواده امیر در اختیار پلیس قرار دادند این مرد سوار بر خودرواش از خانه خارج شده و دیگر بازنگشته بود. تلاشها برای یافتن ردی از این مرد بینتیجه بود تا اینکه خودرو او بدون سرنشین در خیابانی پیدا شد. کشف ماشین پلیس را به این نتیجه رساند که امیر به احتمال زیاد به قتل رسیده و انگیزه جنایت نیز موضوعی غیر از سرقت بوده است.
کارآگاهان برای رازگشایی از این معما به بررسی مکالمات تلفنی امیر پرداختند و وقتی فهمیدند او با زنی به نام مریم در ارتباط بود. افشای این موضوع سبب شد مریم بازداشت شود. مریم ابتدا ادعا میکرد بیگناه است و از سرنوشت امیر خبر ندارد اما سرانجام اسرار قتل او را برملا و شوهرش به نام مجید و پسرعموی وی را بهعنوان متهمان دیگر معرفی کرد. دستگیری دو مرد جوان پرونده را به مرحلهای تازه رساند و مشخص شد متهمان بعد از کشتن امیر جنازه او را در چاه انداختهاند. به این ترتیب گروهی از ماموران سراغ چاه موردنظر رفتند و توانستند جسد را از آنجا بیرون بیاورند. سپس متهمان مورد بازجویی تخصصی قرار گرفتند.
مجید در این مرحله از تحقیقات گفت: «مدتی بود که فهمیده بودم مردی به صورت تلفنی برای همسر صیغهای من مزاحمت ایجاد میکند به همین دلیل تصمیم گرفتم از آن مرد انتقام بگیرم. از مریم خواستم او را به خانه بکشاند. آن روز خودم در گوشهای پنهان و وقتی امیر وارد خانه شد با وی درگیر شدم. او در جریان دعوا با چاقو زخمی شد. سپس دست و پایش را به صندلی بستم و به پسرعمویم تلفن زدم تا خودش را برساند او وقتی رسید از من خواست امیر را رها کنم اما من گفتم موضوع ناموسی است. از پسرعمویم خواستم مراقب امیر باشد تا خودم برای خرید مواد مخدر بیرون بروم اما وقتی برگشتم دیدم امیر مرده است. ما جسد را با ماشین مقتول از خانه بیرون بردیم و در چاه انداختیم.»
پسر عموی مجید نیز در بازجوییها اتهام قتل را انکار کرد و گفت: «وقتی مجید مواد خرید و برگشت با امیر درگیر شد و من با دیدن این صحنه از خانه بیرون رفتم و هیچ نقشی در ماجرا نداشتم.» در این میان مریم در اعترافاتش گفت: «بعد از آنکه شوهرم خانه را ترک کرد امیر با ما درگیر شد پسرعموی مجید هم دهان او را پر از دستمال کاغذی کرد. دقایقی بعد شوهرم برگشت و به اتاقی که امیر در آنجا زندانی بود رفت و ناگهان فریاد کشید او مرده است.»بنابر این گزارش با وجود گذشت دو سال از این جنایت تحقیقات برای افشای حقیقت همچنان ادامه دارد.
ارسال نظر