اخراج استادی که حرفهای قلمبه و سلمبه نمیزد
اگر بخواهم یکی از بیست نویسنده معاصر را نام ببرم بی شک نام محمد در این لیست می درخشد. با این که هم رشته ای من نیست. با اینکه تمام ایده هایش را قبول ندارم و منتقد نوشته هایش هستم. با اینکه مسیری که برای توسعه ایران پیشنهاد می کند را قبول ندارم اما بی شک جزو بیست نویسنده موثر هم روزگار ماست.
عصر ایران: دکتر مجتبی لشکربلوکی نوشت:
خبر شوکه کننده بود: دانشگاه شهید بهشتی، اعلام کرده دیگر نیازی به دکتر محمد فاضلی، استاد جامعهشناسی دانشکده علوم انسانی این دانشکده ندارد این یعنی همان حکم اخراج از دانشگاه.
احتمالا نام و نوشته و سخنان دکتر محمد فاضلی را شنیده باشید اما صرفا چند نکته را یادآوری می کنم.
-محمدفاضلی در زمانه ای که به آفت فرهنگ شفاهی گرفتاریم می نویسد و حال نداریم بیش از دو پاراگراف به صورت سیستماتیک و فکر شده بنویسیم. وقت میگذارد. مینویسد و منتشر میکند.
-محمد فاضلی در عصری که طنازی سلبریتیها و مطالب زرد هوش و حواس را میربایند، تلنگر به ما میزند که اینقدر زرد نشویم! هر جا میرویم می آید. میرویم اینستاگرام مطالبش هست. میرویم تلگرام وقت بگذاریم نوشته اش را میبینیم. می خواهیم کتاب صوتی گوش کنیم او پیشنهاد دارد. او برای خود رسالتی بزرگ تعریف کرده است که هر جا ایرانی هست او باشد با چراغی در دست.
-محمد فاضلی در زمانه ای که بسیاری زبان در کام کشیده اند و سکوت می کنند تا نام و نان شان به خطر نیفتد می نویسد، نقد می کند، می تازد و روشنگری می کند.
-محمد فاضلی در روزگاری که همه مقاله به اصطلاح علمی-پژوهشی و آی.اس.آی مینویسند، پادکست منتشر میکند، سخنرانی میکند، کتاب ها را خلاصه و معرفی می کند، به آب و آتش می زند تا ما را از خواب غفلت، خواب نااگاهی و از رخوت در بیاورد.
-محمد فاضلی زمانی که برخی اساتید دانشگاه از حرف های قلمبه و سلمبه استفاده می کنند که حتی خودشان هم نمی فهمند، ساده صحبت می کند، به گونهای که من نیز میفهمم.
-محمد فاضلی به جای آن که به سراغ مسایل دانشگاهی و آکادمیک برود می رود سراغ مسایل واقعی جامعه ایران.
اگر بخواهم یکی از بیست نویسنده معاصر را نام ببرم بی شک نام محمد در این لیست می درخشد. با این که هم رشته ای من نیست. با اینکه تمام ایده هایش را قبول ندارم و منتقد نوشته هایش هستم. با اینکه مسیری که برای توسعه ایران پیشنهاد می کند را قبول ندارم اما بی شک جزو بیست نویسنده موثر هم روزگار ماست.
نمی دانم که دانشگاه محترم به چه دلیلی اعلام کرده به ایشان نیاز ندارد. حتما برای چنین امری دلایل و شواهد و پرونده پر و پیمانی آماده کرده اند. اما یک سوال میپرسم. اگر به دکتر محمد فاضلی نیاز ندارید دقیقا به چه استادی نیاز دارید؟ استادی که مقاله علمی پژوهشی منتشر کند؟ استادی که منتقد نباشد؟ استادی که دغدغه جامعه نداشته باشد و فقط درسش را بدهد و آهسته برود و بیاید که ...
تجویز راهبردی:
۱- ناامید نشویم. اگر خشمگین، متاسف و ناراحت شویم، ایرادی ندارد. اما ناامید نباید شد، این رفتارها با چنین افراد تاثیرگذاری نه اولین بار است که رخ خواهد داد و نه آخرین بار. بنابراین امیدوار باقی بمانیم. ناامیدی آغاز رها کردن، تسلیم شدن و فروپاشی است.
۲-این سرزمین هزاران محمد فاضلی دارد. آن ها را دریابیم. آن هایی که کله شان کار می کند. آن هایی که دغدغه دارند. آن هایی که روشنگری می کنند آن ها را دریابیم. تشویق کنیم آدم ها را به نوشتن، به فکر کردن، به نقد کردن، به تبدیل علم به آگاهی عمومی.
۳-هر کدام از ما میتواند یک محمد فاضلی باشد. هر مطلبی که از او فوروارد می کنیم، هر دقیقه ای که منتقدانه به نوشته اش فکر می کنیم، هر گفتگویی که در مورد مطالبش با دیگران انجام می دهیم نقش من و شماست برای توسعه ایران و ادامه محمد فاضلی.
۴-از فاضلی کنشگری (در برابر سکوت و انفعال)، تمرکز بر مسایل واقعی (در برابر مسالهنماهای شیک آکادمیک بدردنخور)، دردمندی (در برابر مطالب زرد) و فرهنگ نوشتاری (در برابر فرهنگ شفاهی) را بیاموزیم.
۵-کسی که چراغ به دست دارد اگر از یک خانه بیرون رود، آن چیزی که تاریک می شود «خانه» است. چراغ کوچه و خیابان و کوی و برزن را روشن خواهد کرد. محمد فاضلی اکنون با چراغ از خانه قدیمی اش بیرون آمده و اینک در میان ماست. گرامی اش بداریم. گرامی داشتن او یعنی مطالبش را بخوانیم، تامل کنیم، نقد کنیم و آنچه می پسندیم، نشر کنیم.
نظر کاربران
استادی که با هرترفندی می خواهد بذر نا امیدی را در دل پرشور دانشجویان بکارد لازم نیست چه تمام باشد چه نیمه تمام استادی می خواهیم که دانشجویان را بباوراند مامی توانیم وطن خود رابسازیم
پاسخ ها
هههه
یاد انشای علم بهتر است یا ثروت افتادم