نه! آقای بیرنگ، آن «خانه سبز» را دوست داریم
صحبتهای ناامیدکننده بیژن بیرنگ، کارگردان به نام سینما و تلویزیون درباره ابرازپشیمانی از ساخت سریالهایی، چون «خانه سبز» و «همسران» که با گلایههای بیسابقه او از شرایط کشور همراه بود با واکنش گسترده کاربران فضای مجازی و اهالی فرهنگ و هنر همراه شده است. حالا دامون قنبرزاده، منتقد سینما طی یادداشتی به حرفهای بیژن بیرنگ واکنش متفاوتی نشان داده.
برترینها: صحبتهای ناامیدکننده بیژن بیرنگ، کارگردان به نام سینما و تلویزیون درباره ابرازپشیمانی از ساخت سریالهایی، چون «خانه سبز» و «همسران» که با گلایههای بیسابقه او از شرایط کشور همراه بود با واکنش گسترده کاربران فضای مجازی و اهالی فرهنگ و هنر همراه شده است. حالا دامون قنبرزاده، منتقد سینما طی یادداشتی به حرفهای بیژن بیرنگ واکنش متفاوتی نشان داده.
دامون قنبرزاده با انتشار سکانسی از سریال «خانه سبز» در یادداشتی نوشت:
بیژن بیرنگ از ساختن سریالهایی مانند «خانهی سبز» و «همسران» ابراز پشیمانی کرد. او طی حرفهایی عجیب و در عین حال جالب، به این نکته اشاره کرد که ظاهراً آن سالها به مردم امید واهی میداده است. امید به این که خانههایشان سبز خواهد ماند، مملکتشان نیز. اما حالا اعتقاد پیدا کرده که ای کاش این شکلی کار نمیکرد چون شرایطش بود که به جای حرفهای قشنگ، به بیننده بگوید مواظب اطرافش باشد. او بابت اینکه آن سریالها شبیه «مالهکشی» به نظر میرسیدند، از مردم عذرخواهی کرد و گفت: «کاش واقعیتر کار میکردیم».
آیا اوضاع و احوال ما در دوران «خانهی سبز» و «همسران» عالی بود؟ آیا همهچیز در جای خودش قرار داشت؟ معلوم است که نه. وقتی برمیگردم عقب، به این نکته میرسم که آن سالها با اینکه من و همنسلانم کوچک بودیم، اما گیروگرفتها را حس میکردیم. مشکلات را میفهمیدیم. در آن فضای بسته و خفقانآور، دنبال راه فرار میگشتیم، دوست داشتیم تخیل کنیم، دوست داشتیم سبز بمانیم. سریالی مانند «خانهی سبز» این تخیل و فضا را به ما میداد. وقتی خسرو شکیبایی با آن صدای جذابش، دست در موهای لَختش فرو میبُرد و همسر و پسرش را مورد خطاب قرار میداد، دلمان میرفت. در آن دقایق حالخوبکن، چهگونه میتوانستیم بیندیشیم که ما پیش نخواهیم رفت، بلکه فرو خواهیم رفت؟
بخش کوچکی از کار یک هنرمند، آگاهیبخشیست اما سرگرم کردن مخاطب بخش مهمتری از کار اوست. درست سرگرم کردن به آگاهی ختم خواهد شد. فضای سریالی مانند «خانهی سبز»، روابط آدمها، انسانیت و سبز بودن درونشان، همان سرگرمی آگاهیبخشی بود که میخواست از ما آدمهای بهتری بسازد. اگر ما حالا اینجا نشستهایم، از وجود همان «خانهی سبز»هاست. شاید اگر همین سریالها هم ساخته نمیشدند، حالا ما اوضاع بدتری میداشتیم.
به سرگرمیسازیهای حالا نگاه کنید؛ مثلاً عدهای آدم دور هم جمع میشوند و به چندشآورترین شکل ممکن قرار است یکدیگر را بخندانند. این هم سرگرمیست اما از نوع یک مخدر خطرناک برای بیحس کردن آدمها. یک سرگرمی که به هیچ آگاهیای ختم نخواهد شد. مایی که «خانهی سبز» و «همسران» میدیدیم، به اینجا رسیدیم، وای به حال نسل جدیدی که با این مخدرهای بیحسکننده معلوم نیست به کجاها قرار است برسند...
خواستم بگویم: آقای بیرنگ! شما در زمان خودتان اشتباه نکردید...
نظر کاربران
واقعیت تلخ اما غیر قابل انکار این است :آن بزرگراه که نه کوره راه را ساختند درست وسط زندگیهامان...از روی سرمان ردش کردند و هنوز هم میکنند تا له شویم....نه تنها باورها که دین و دنیا را خراب کردند...
پاسخ ها
من همون زمانهام از سریالهای مزخرف تلویزیون بدم می اومد بخصوص سبک اینا واقعا چرت و پرت بود
کاملا درسته
کاملا درسته
آقای بیرنگ ،قابل بخشش نیست!!امید واهی خیلی خیلی خیلی آسیب زا تر از نامیدیه چون در ناامبدی به فکر چاره میشم
خود فیلمساز میگه امید الکی داده منتقدا چرا اینطوری اند
دقیقا
در واقع نویسنده اصلا متوجه منظور آقای بیرنگ نشده بلکه فقط احساسات خودش رو نوشته.
بنده خدا کارگردان سریال دارد عذرخواهی میکند شما میگویید نه، مثل کسی که مرد وصیت کرد برای من گریه نکنید عزاداران گفتند مرحوم بیجا کرده ما به احترامش گریه میکنیم!
آقای بیرنگ شما عالی بودید کسایی باید عذرخواهی کنن که مردم رو امروز به این وضع انداختند
آقای بیرنگ و سایر آقایان و خانمهای کارگردان که مشکلات و کاستی ها را به تصویر می کشند چه در قالب طنز باشد چه تراژدی چه حال گویی و چه آینده نگری نه حلال مشکلات است و نه حتی مرهمی بر آلام مردم این سرزمین و شما پیدا کنید نارنج فروش را !!!
ماستمالی نکنید،مشکل سریال نیست، مشکل دروغهایی که بخوردمردم داده شدتابه اینجارسیدیم وکلاغه رفته رونوک درخت نشته وبه همه میخندد..
خداوند به جناب بیرنگ عزیز و تمامی هنرمندان عزیز دو مجموعه بی نظیر خانه سبز و همسران سلامتی دهد و رفته گان آنها را غریق رحمت بسیار کند. چه روزهای خوبی بود...حیف!
روح خسروی عزیز شاد.
تومقصر نیستی .
اونا که مقصر اند باید عذر بخوان.ولی چه فایده
جناب بیرنگ بزرگوار بگذار در همان رویای باور کردنی بمانیم بگذار بیدار نشویم
دیگه دیره دیگه دیره
حتی رامبد هم اون موقع خوب بود
ن واقعا اینقدر تلخ نبود سخت نبود
اخه بابا یود . . .
حیف کشورمون میتونست جای قشنگتری باشه اگه ادمای خوب میساختنش
درود بر آقای بیرنگ اره اینچنین بود برادر
خاته سبز زویای من در زندگی که محقق نشد
همین خانه سبزیا که از دنیا رفتن بیشترشون، یکیشونم که کار می کنه هنوز، شده رامبد،
آه چه صدا و حسی