۱۱۷۵۴۴۶
۵۰۲۵
۵۰۲۵
پ

علی رفیعی: از اصفهان تا پاریس الهام گرفته‌ام

ازجمله چهره‌های شناخته‌شده تئاتر ایران است که بسیاری از بازیگران تراز اول تئاتر ایران یا سابقه همکاری با او را دارند یا علاقه‌مندند در صورت امکان در تئاترهایی که او به روی صحنه می‌برد به نقش‌آفرینی بپردازند.

روزنامه همدلی: ازجمله چهره‌های شناخته‌شده تئاتر ایران است که بسیاری از بازیگران تراز اول تئاتر ایران یا سابقه همکاری با او را دارند یا علاقه‌مندند در صورت امکان در تئاترهایی که او به روی صحنه می‌برد به نقش‌آفرینی بپردازند. رفیعی دارای مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد جامعه‌شناسی، کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترای تئاتر از دانشگاه سوربن پاریس، دیپلم عالی کارگردانی از دانشگاه بین‌المللی تئاتر فرانسه و دیپلم بازیگری از مدرسه شارل دولن فرانسه‌ است.

علی رفیعی: از اصفهان تا پاریس الهام گرفته‌ام

از فعالیت‌های جنبی رفیعی می‌توان به بازی در فیلم‌های سینمایی و تلویزیونی فرانسه و انگلیس، تدریس در دانشگاه تهران، ریاست تئاتر شهر و رئیس دانشکده هنرهای دراماتیک اشاره کرد. آخرین تئاتری که از او به روی صحنه رفت «خانه برناردا آلبا...» نام داشت که موردتوجه بسیاری از علاقه‌مندان به تئاتر قرار گرفت و آمار خوبی را هم در فروش به نام خود ثبت کرد.

او یکی از کارگردان‌های تئاتر ایران است که به خاطر سبک کاری‌اش موردتوجه قرار دارد. با او در روزنامه همدلی درباره شیوه کاری‌اش، روزگاری که در اصفهان بازی‌های کودکانه می‌کرد و بعدازآن از الگوهایی که پاریس برای او به همراه داشت صحبت کرده‌ایم که با هم این مصاحبه را می‌خوانیم:

شما به‌واسطه تحصیل و زندگی در فرانسه پرورش‌یافته نوعی از تئاتر هستید که بر اساس ژست‌ها و بازی‌های استیلیزه طراحی‌شده، از سوی دیگر تجربیات کارگردانی در ایران داشته‌اید و به فرم‌هایی دست پیدا کرده‌اید. زبانی که در اجرا به آن رسیده‌اید چقدر وام‌دار آموزه‌های تئاتر غرب و چقدر ماحصل تجربیات شخصی است؟ شما را باید پیرو چه سبکی در کارگردانی بدانیم؟

من استادانی داشته‌ام که همواره راه‌گشای شکل کار من بوده‌اند؛ منظورم از استادان لزوماً افرادی نیستند که در سر کلاسشان حضور داشته‌ام. آن‌ها دو دسته‌اند: یکی استادانی که در کنارشان در سر کلاس و کارهایشان بوده‌ام- من به مدت 14 سال در فرانسه دستیاری کرده‌ام- که بخشی از آموخته‌هایم از آن‌هاست؛ در فرانسه من انتخاب می‌کردم که دستیار چه کسی باشم و به دستیاری هر کسی نمی‌رفتم. دسته دیگر استادانی هستند که در زمان تحصیل و زندگی من در قید حیات نبوده‌اند اما آثار و آموزه‌هایی که از خود بر جا گذاشته‌اند بی‌نظیر است و در تئاتر جهان جاودانه است و حتماً من تنها فردی نیستم که از آنان متأثر شده‌ام بلکه تئاتر جهان مرهون نظریات و تجربیات آنان است.

کسانی مثل میر هولد، گردون کریگ، آپیا که در رأسشان هستند، استانیسلاوسکی جایگاه دیگری دارد و درزمینه دیگر استاد همه ما است. این بزرگان تا جایی که در توان و درک من بوده بر من تأثیرگذار بوده‌اند اما تنها بخشی از این تأثیرات‌اند، بقیه این اثرپذیری‌ها از یک‌سو ناشی از خود زندگی است و از سوی دیگر ماحصل کارهای انجام گرفته. ملغمه و آمیزه‌ای که از مجموع این تأثیرات به وجود آمده سبک و شیوه‌ی کار من را به وجود آورده است که بی‌شک نمی‌توانم از هم جدایشان کنم.

نمی‌توانم بگویم این تأثیرات به‌طور مستقیم از کجا و کیست، چنانکه شما در این سن نمی‌توانید بگویید کدام بخش احساسات و شخصیت شما از پدر و مادر یا دوستان و محیط آموزشی است! شما حاصل تمام تأثیراتی هستید که تا به امروز در زندگی‌تان وجود داشته است. همه این‌ها در یک‌سو قرار دارد و تأثیرات زیبایی‌شناسی محیط در سوی دیگر است، زیبایی‌شناسی‌ای که در آن متولد شدم و بعد در سرزمین دیگر ادامه دادم به‌شدت بر من اثرگذار بوده‌اند.

به دنیا آمدن در یکی از زیباترین شهرهای ایران که از قدیم به شهر هنر معروف بوده تا چه حد بر جایگاهی که شما اکنون به دست آورده‌اید، اثرگذار بوده است؟

من در شهری به دنیا آمده‌ام که نمونه‌هایی بی‌بدیل از معماری و هنر در آن موج میزد، خانه پدری من در فاصله صد متری میدان نقش‌جهان بود و محل بازی‌ها و کودکی‌های من در همان‌جا بود که یکی از زیباترین معماری‌های جهان را در دل خود جای داده است.

دائم چشمم به این‌ها بود و در آن فضا رفت‌وآمد داشتم. هرروز که به مدرسه می‌رفتم از آن مکان‌ها عبور می‌کردم یا همان‌جا فوتبال بازی میکردم، در 18سالگی هم از آن فضا برداشته شدم و در شهری گذاشته شدم به نام پاریس که مهد زیبایی و معماری است. حساسیت من به زیبایی‌ها به‌شدت فراوان است و ناگزیر چون این‌طور رشد کرده‌ام، می‌خواهم بگویم آنچه از آن به‌عنوان سرچشمه‌های تأثیر در زندگی نام برده‌ام اگر این قسمت آخر را حذف کنیم بخش بزرگی از آن کم است. دریافتم از این زیبایی‌ها بیشتر از هر نوع دریافت دیگری بر من تأثیرگذار بوده است، یک نوع حس ولع و بلعیدن نسبت به امر زیبا دارم.

وقتی در مدرسه در سال اول متوسطه سر کلاس زبان انگلیسی می‌روم تا برای اولین بار زبانی دیگر را بیاموزم، می‌بینم کتاب انگلیسی میگوید این یک مداد است، این یک درخت است، این یک کتاب است اما در جلوی آن نه مداد، نه درخت و نه کتابی است، جلوی جمله انگلیسی هیچ‌چیز نیست اما من می‌نشینم و تمام کتاب انگلیسی‌ام را مصور می‌کنم و به معلمم می‌دهم. او هم باور نمی‌کند کار من است ولی بعدها به او ثابت می‌شود که من روزی که کتاب را به او داده‌ام درست گفته‌ام.

این کنجکاوی، فضولی و ولع نسبت به تصویر و کار تصویری را همیشه داشته‌ام اما هم شهر اصفهان و هم پاریس که خیلی بیشتر در آن زندگی کرده‌ام برای من مکان دریافت خیلی چیزها بوده است.

خیلی از کسانی که مخاطب بسیاری از کارهای شما در حوزه تئاتر بوده‌اند همواره نقاط اشتراکی را در کارهایتان دیده‌اند. در آثار شما تقسیم صحنه با یک فرم مشخص اتفاق می‌افتد، با این توضیح که بعضی عناصر تکرار می‌شوند. مثلاً صحنه شما همواره به سه پلان در عمق تقسیم میشود و در انتهای صحنه همواره قابی وجود دارد که محل بازی است یا معمولاً میز یا سکویی در وسط صحنه قرار میگیرد که بعضی از خطوط بازی روی آن اجرا می‌شود، یا فرم بازی‌های استیلیزه و ژست ها که همواره بازیگران زن چرخ‌هایی می‌زنند و بعد دیالوگ می‌گویند. این اشتراکات را باید به‌حساب تکرار گذاشت یا امضای کاریِ علی رفیعی؟

این روش من، امضای من و نوع کار من است؛ می‌توانید اسمش را هر چیزی که می‌خواهید بگذارید. من هر چیزی را که احساس کنم تکرار است پاک می‌کنم و بیرون می‌ریزم. فکر نمی‌کنم بشود گفت که تکرار است چون من از این اتفاق همواره پرهیز کرده‌ام و این نگاه شماست. مهم نوع استفاده است و این‌ها همه ابزارند؛ فضا که به مکان تبدیل به مکان می‌شود ابزار کارند. چه اتفاقی در آن می‌افتد؟

این مهم است، آن اتفاق است که به همه‌ آن‌ها تعین می‌بخشد؛ بخش‌های دیگر خرده‌خرده به وجود می‌آیند؛ این اتفاقات هیچ‌کدام قبلاً فکر نشده‌اند، در سالن تمرین به وجود آمده‌اند، حتی در دورانی که روی صحنه تمرین می‌کنیم خیلی چیزها نسبت به این فضای جدید تغییر می‌کند. دائماً این فرم‌ها در حال تغییر است و منشأ آن‌هم بازی بازیگر و خلاقیت اوست، کشمکش‌های من با اوست، مجموع این‌هاست که ضرورت میز، فضا، مکان، حرکت، ژست و استیلیزه بودن یا نبودن را تعیین می‌کنند.

هیچ‌وقت به معماری‌ دیگری در مورد اجرایتان فکر کرده‌اید و تمایلی به تجربه در سالن‌هایی غیر از قاب صحنه‌ای دارید؟

بله حتماً، همیشه دوست داشتم در سالن غیر از قاب صحنه‌ای اجرا کنم. من یک مکعب دوست دارم، همان‌طور که «یرما» را در بلک باکس اجرا کردم، درست است که در آن‌هم قاب صحنه‌ای به وجود آمد اما قاب صحنه‌ای سالن سمندریان با قاب صحنه‌ای تئاتر شهر فرق می‌کند.

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج