هوتن شکیبا: خوشحالم جوان اول عاشق هستم
هوتن شکیبا میگوید که خوشحال است به عنوان جوان اول عاشق در سینما شناخته میشود.
ایسنا: هوتن شکیبا میگوید که خوشحال است به عنوان جوان اول عاشق در سینما شناخته میشود.
این بازیگر که با بازی در فیلمهای«شبی که ماه کامل شد»،«تی تی» و «ابلق» و نیز مجموعه تلویزیونی «لیسانسهها» به عنوان بازیگری عاشقپیشه شناخته شده است، میگوید از آنجا که کارکترهای نمایشی متفاوت هستند، نوع عاشق شدنشان هم متفاوت میشود ولی با این حال خوشنود است که به عنوان جوان اولی عاشق در سینما شناخته میشود.
او همچنین تاکید دارد که از قضاوت کارکترهایی که بازی میکند میپرهیزد و همه تلاشش را به کار میگیرد تا این کارکترها را قضاوت نکند.
این بازیگر که شامگاه جمعه پنجم آذر ماه مهمان برنامه «پرانتز باز» رادیو نمایش بود، در آغاز در پاسخ به نیما رییسی، مجری این برنامه درباره پیچیدگی نقشهایی که تاکنون بازی کرده است با اشاره به شخصیت «عبدالحمید» فیلم «شبی که ماه کامل شد»، گفت: شاید در ذهن خیلیها «شبی که ماه کامل شد» یک فیلم سیاسی است اما به نظر من اصلا اینطور نیست؛ این فیلم واقعا یک عاشقانه و یک عاشقانهی تلخ است. درواقع به این میپردازد که چطور یک ایدئولوژی غلط و اصرار بر یک سری قوانین میتواند قبل از هر چیزی یک عشق را اینطور نابود کند. فرقی هم نمیکند که این مذهب اسلام است یا هر چیز دیگری و در هر جایی در دنیا تاثیرش را روی عشق و محبت و ارتباط آدمها میگذارد.
در ادامه الهام حسامی، کارشناس برنامه با اشاره به چند لایه بودن شخصیتهای فیلمهای نرگس آبیار گفت: خانم نرگس آبیار همواره ابتدا محور عشق را انتخاب میکنند و این مساله برای ایشان خیلی مهم است. البته ایشان معتقدند که این عشق باید در بستر زندگی واقعی شکل بگیرد که در «شبی که ماه کامل شد» یک زندگی واقعی است اما شخصیت عبدالحمید را با یک بارقههای اولیه خلق کردند و نوشتند.
شکیبا در پاسخ به او درباره بازی در شخصیت چند وجهی عبدالحمید توضیح داد: چیزی که من در بازیگری به آن اعتقاد دارم این است که آدم خیلی نباید کاراکتری را که بازی میکند، قضاوت کند بلکه بیشتر باید درکش کند و این نیازمند یک شناخت است. این شناخت هم از طریق متریالی همچون فیلمنامه یا تفکرات کارگردان یا فرهنگ خود جامعه به دست میآید. در مورد شخصیت عبدالحمید، پیش از اینکه او را جنایتکار و تروریستببینیم، گفتم او یک انسان است که جایی اشتباه کردهاست. هیچ کاراکتری یک دفعه در بدو تولد جنایتکار نیست و شرایط و فشاری که آن کاراکتر از همه جهت متحمل میشود باعث میشود که در مسیر تغییر کند. برای من هم عبدالحمید اینطور بود و به درستی هم در فیلمنامه نوشته شده بود. بخشهایی اضافه شد که شاید در واقعیت اینطور نبود. او را یک نوازنده نشان دادیم که شعر میگوید و خطاطی میکند. همهی وجوه در فیلمنامه به او اضافه شد که بگوییم ما با یک انسان طرف هستیم که دارای احساس است و به مرور این احساس در او کشته شده و تبدیل به یک چیز دیگری میشود. واقعیت این است که خیلی برای من سخت بود و یادم نمیرود روزهای آخری که فیلمبرداری انجام میشد و به آن شب سخت آخر فیلم نزدیک میشدیم، خیلی برای من سخت بود اینکه نخواهم او را خیلی قضاوت کنم و در درونم تلاش کنم که به او حق بدهم که من دارم کار درستی انجام میدهم. چون اگر این کار را نمیکردم یک بازی دروغ میشد.
او با اشاره به دشواری بازی در نقش عبدالحمید افزود: خیلی برای خود من سنگین بود و اینکه مدام در ذهنم این جمله را تکرار میکردم که عبدالحمید هم یک قربانی است و عبدالحمید هم قطعا در آن شرایط برایش راحت نبوده، قطعا زنش را دوست داشته، قطعا به دلیل شرایط و تاثیری که گرفته این کار را کرده و در آن لحظه صد در صد سیاه نبوده است. من تلاش کردم تا این حس دوگانهای که همیشه همراهش بود در فیلم باشد.
در ادامهی این گفتگو فرانک آرتا، دیگر کارشناس برنامه با ارایه تعریفی از عشق به معنای دیگرخواهی، یادآور شد که شکیبا در سه فیلم عاشقانهای که بازی کرده به مرحله دیگرخواهی و عشق متعالی نرسیده است.
شکیبا در پاسخ به او توضیح داد: واقعیت این است که خیلی متفاوت است و هر کدام از ما شاید به نوع متفاوتی عشق را تجربه میکنیم. شاید این دوست داشتن و عشق افلاطونی یا هر بعدی که در نظرش بگیریم در شَمای کلی یک چیزهایی شبیه به همدیگر داشته باشد. به نظر من هر آدمی در یک جزئیاتی متفاوت است و این تفاوت برای من در این نقشهایی که در فیلمنامه هست، وجود دارد. من سعی میکنم فقط همان چیزی را که در کاراکتر هست و آنچه را که حس میکنم آن کاراکتر تجربه کرده را نشان دهم. ما همیشه ترکیبی از انواع حسها و انواع واکنشها هستیم. ما عاشق میشویم انگار ترس هم کنارش میآید و حتی ترس از دست دادن همزمان با عاشق شدن ایجاد میشود و ترس نرسیدن دارد با آن میآید. همیشه به هنگام بازی، سعی میکنم به این وجوه دیگر هم فکر کنم که کاراکتر یک عمقی پیدا کند و صرفا در یک سطحی حرکت نکند.
«پرانتز باز» به تهیهکنندگی و سردبیری مارال دوستی در گروه برنامههای مستند و ترکیبی نمایشی رادیو نمایش تولید میشود. این برنامه به صورت زنده و هفتگی ساعت 21:00 تا 23:00 پخش میشود. این برنامه این هفته از محل پردیس سینمایی کورش پخش شد.
ارسال نظر