در بورس تهران چه می گذرد؟
هفتهنامه اقتصادی «تجارت فردا» شماره جدید خود را با تیتر نخست «بیم سقوط» منتشر کرد.
اصلیترین پرونده این هفته به ریزش شاخص بورس اختصاص دارد و در این زمینه گفتوگویی با علی صالح آبادی رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار نیز انجام شده است. از محورهای این مصاحبه میتوان به کمبود نقدینگی در بورس، گره خوردن سرنوشت بازار سرمایه به رونق تولید و گشایش در عرصه سیاست خارجی اشاره کرد.
در ادامه خلاصه ای از گفت وگوی رییس سازمان بورس را می خوانید؛
* تحولات زیادی در حوزههای سیاسی و اقتصادی رخ داده که بر روند بازار سهام تاثیرگذار بوده است
* کمبود نقدینگی یکی از عوامل افت بورس است.
* عامل روانی یکی از دلایل ریزش بازار است.
* بورس همیشه نمیتواند مثبت و رو به رشد باشد.
* مقصر ریزشها نیستم.
* سرنوشت بازار سرمایه به رونق تولید گره خورده است.
* انتظار نداریم شرایط بورس نسبت به گذشته بدتر شود.
* امیدواریهای بسیاری داریم که گشایشی در عرصه سیاست خارجی کشور ایجاد شود.
* دولت بهگونهای سیاستگذاری کند که باعث بروز ابهامات در بازار نشود.
* در کجای دنیا بازار سرمایه به مردم تضمین میدهد که ما این تضمین را بدهیم؟.
* سال گذشته قیمت گاز پتروشیمیها در حدود سه سنت بود اما به 13 سنت افزایش یافت. این طبیعی است که 5/4 برابر شدن قیمت گاز بر بازار تاثیر بگذارد و باعث ریزش شاخص شود. چراکه عمده هزینه پتروشیمیها نرخ خوراک است.
* به نظر شما در بورسی که نزدیک به 40 درصد شرکتها مستقیم و غیرمستقیم به صنعت پتروشیمی ارتباط دارد، نباید انتظار داشته باشیم افزایش نرخ خوراک باعث ریزش شاخص و افت قیمت شود؟
* بدون اینکه بخواهم در مورد درست یا غلط بودن تصمیمهای اقتصادی نظر بدهم، این نکته را مورد تاکید قرار میدهم که باید آثار و تبعات تصمیمات اقتصادی را بپذیریم. از طرفی اقتصاد کشور در شرایط رکود قرار دارد. بسیاری از بنگاههای ما با کمبود نقدینگی مواجهاند. یعنی کمبود نقدینگی هم یکی از عوامل افت بورس است. این مساله را میتوانید در کاهش حجم معاملات به خوبیمشاهده کنید.
* عامل روانی در بازار سرمایه بسیار تاثیرگذار است و بخشی از افت بازار نیز به همین مساله برمیگردد. در حال حاضر نیز نقش عامل روانی در بورس بالاست. البته این مساله تنها مختص بورس کشورمان نیست بلکه بیشتر بورسهای بزرگ دنیا نیز از عامل روانی به شکلی تاثیر میگیرند که حتی شاهد سقوط برخی از بورسهای بزرگ به همین علت بودهایم.
* ما در بورس سعی میکنیم حداقل به شکلی با هشدار دادن و حمایت از بازار میزان تاثیرگذاری عوامل روانی را کاهش دهیم اما واقعیت این است که هیچ تصمیمی در خود بورس نبوده که بر بازار اثر منفی بگذارد.
* سال گذشته بازار سرمایه 108 درصد بازدهی داشت و این میزان سوددهی باعث شد تا سهامداران سود قابل توجهی در این بازار داشته باشند. در مقابل اگر این سرمایه در بانک بود تنها 20 درصد سود برای آنها به دنبال داشت. یعنی سال گذشته کسی که در بازار سهام سرمایهگذاری کرده بود به نسبت فردی که در بانک سرمایه خود را گذاشته بود پنج برابر بیشتر بازدهی سود داشت.
* وقتی ریسک توسط سرمایهگذار پذیرفته میشود پس آگاه است که این بازار سود و زیان مقطعی دارد. بارها به مردم و کسانی که علاقهمند به ورود به بازار سرمایه هستند گفتهایم که اگر ریسکپذیر نیستند از ابزارهای ریسکی در این بازار استفاده نکنند و در ابزارهای بدون ریسک چون صکوک و اوراق مشارکت سرمایهگذاری کنند تا نگران متضرر شدن نباشند. اما وقتی سرمایهگذار ریسک میپذیرد خود را برای هر شرایطی آماده کرده است. ممکن است به یکباره سود کلان ببرد یا ممکن است زیان سنگین دهد. این مساله دیگر به آن فرد بستگی دارد که تا چه میزان ریسکپذیر است.
* بازار سرمایه رابطه مستقیم با تولید دارد. یعنی این بازار از بخشهای تولیدی و وضعیت اقتصادی کشور تاثیر میگیرد. طبعاً بورس انعکاسدهنده فعالیتهای واقعی بنگاههای اقتصادی کشور است علاوه بر اینکه انتظارات را نیز نمایش میدهد. اگر مسائل و مشکلات بخشهای تولید کشور حل شود بازار سرمایه نیز از رکود خارج خواهد شد. سرنوشت بازار سرمایه به رونق تولید گره خورده است.
* بازار ارز و سکه مانند بازار سرمایه جزو بازارهای ریسکپذیر هستند. مگر در بازار ارز و سکه کسی به افرادی که سرمایههایشان را به آنجا برده بودند تضمین داده بود که اکنون این انتظار از بازار سرمایه وجود دارد؟ مگر میشود از سازمان بورس انتظار داشت تضمین بدهد اگر افراد سرمایههایشان را به این بازار آوردند دچار ضرر و زیان نشوند.
* عده بسیاری در بازار ارز و سکه ضرر کردند چرا که ریسک را پذیرفته بودند. در ابتدای صحبتهایم نیز تاکید کردم بازار سرمایه بازاری ریسکپذیر است. طبیعی است وقتی سهام خرید و فروش میکنی دو روی سکه دارد. ممکن است سود خوبی ببرید یا امکان دارد ضرر بدهید. در کجای دنیا بازار سرمایه به مردم تضمین میدهد که ما این تضمین را به مردم بدهیم؟
* نشانهای مبنی بر احتمال سقوط بورس نمیبینم و طرح آن را هم صحیح نمیدانم.
* امیدواری ما بر بهبود وضعیت بازار است. اگر به گذشته برگردیم در سال 1387 که بحران مالی و رکود اقتصادی در جهان رخ داد شاخص بورس از حدود 12 هزار واحد به هفت هزار واحد رسید. در آن مقطع این مساله چندان مورد توجه عمومی قرار نگرفت در حالی که این افت در بازار سرمایه برای ما بیسابقه بود. شاید در آن زمان تعداد کمتر سرمایهگذاران در بورس تا این اندازه برای کل جامعه از حساسیت برخوردار نبود.
* در حال حاضر امیدواریهای بسیاری داریم که گشایشی در عرصه سیاست خارجی کشور ایجاد شود و در مذاکرات ژنو به سرانجام خوبیبرسد. با این وجود میتوان منتظر روزهای بهتری برای بورس بود.
* برای جبران کمبود نقدینگی ما بهعنوان سازمان بورس برنامههایی اجرا خواهیم کرد تا حداقل بتوانیم تا حدودی این مساله را رفع کنیم. البته ابعاد مساله گسترده است و نیازمند خروج از رکود اقتصادی است.
* پیگیریهایی انجام دادیم تا سازمان خصوصیسازی فعلاً عرضههای خرد در بورس انجام ندهد. چراکه اگر عرضههای خرد برای مدتی متوقف شود حداقل نقدینگی فعلی شرکتها مصرف زیادی نمیشود. از طرف دیگر با سازمان خصوصیسازی صحبت کردهایم که برای مدتی عرضه اولیه نداشته باشد. این مساله نیز تاثیرگذار است و به نقدینگی بازار لطمه نمیزند. اگر هم ناچار به عرضه اولیه باشیم تصمیم گرفته شد پول حاصل از آن در بازار سرمایه خرج شود تا از این جهت نیز به بازار لطمه نزند. به هر حال تمام تلاشمان این است که به هر شکلی نقدینگی بازار را حفظ کنیم که چندان دچار مشکل نشویم.
* سرمایه گذاران اگر به توصیههایی که به کرات در گذشته کردهایم عمل کنند مطمئناً در این بازار در بلندمدت برنده هستند. باید بر این مساله نیز تاکید کنم وقتی شاخص بازار سهام افت میکند نباید بگوییم حال بورس خراب شده است. بورس تنها بازار سهام نیست مجموعه بزرگی از بازارهای مختلف است، نمیتوان با افت بازار سهام تمام عملکرد این مجموعه را زیر سوال برد. از طرف دیگر به مردم که سهام در بورس دارند توصیه میکنم حوصله و صبر داشته باشند در بلندمدت با بهبود وضعیت سیاسی و اقتصادی کشور روزهای خوبیدر انتظار بورس است. به قول حافظ: بوی بهبود ز اوضاع جهان میشنوم / شادی آورد گل و باد صبا شاد آمد.
ارسال نظر