«کنسرت تتلو» نشانه رویگردانی از فرهنگ نیست؟
رئیسجمهــور در کنــار آن دسته از جملاتش که در شبکههای اجتماعی دست به دست میچرخد، گفتههای دیگری هم داشته که کمتر مورد توجه قرار گرفته، اظهاراتی که البته قابلتامل است و نشان از نوع نگاه وی به واقعیات فعلی در کشور دارد.
آرمانملی: رئیسجمهــور در کنــار آن دسته از جملاتش که در شبکههای اجتماعی دست به دست میچرخد، گفتههای دیگری هم داشته که کمتر مورد توجه قرار گرفته، اظهاراتی که البته قابلتامل است و نشان از نوع نگاه وی به واقعیات فعلی در کشور دارد.
رئیسجمهور چند روز پیش در افتتاحیه سی و پنجمین کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی گفت: «امروز فرهنگ غربی و نظامات غربی با شکست مواجه شده است و دیگر اینگونه نیست که جوانان برای حضور در فضای غربی اشتیاق نشان دهند و آرزوی حضور در این فضا را داشته باشند.»
رئیسجمهور با توجه به نگاه خاصش حق دارد که از در نکوهش توجه به فضای غرب و یا نصیحت برآید که جوانان نباید به حضور در این فضا بپردازند و به این فرهنگ توجه نکنند و... اگر این اتفاق میافتاد قطعا که او هم نگاه خود را ترویج کرده و هم به انکار واقعیات و یا ندیده گرفتن آنچه که هست، متهم نخواهد شد، اما او در سخن اخیرش اعلام میکند: «دیگر اینگونه نیست که جوانان برای حضور در فضای غربی اشتیاق نشان دهند.» یعنی یک جمله خبری با این مضمون که «همه چیز آرام و خوب است» این یعنی فاصله با آنچه که در واقعیت هست.
آیا به جای حل یک مشکل از اساس وجود آن را نمی بینیم یا نمیخواهیم ببینیم؟ این گفتهها در اینباره بر مبنای کدام ملاک و ارزیابی است؟ اگر ملاک بر فرض کم شدن سفرهای خارجی و مهاجرت باشد- که اگر واقعا چنین آماری هم وجود دارد- دلایلش چیزهای دیگری هم هست، از کرونا و واکسنهایی که مورد تایید بسیاری کشورها نیستند گرفته تا تحریمها و مشکلات اقتصادی مردم. به عبارتی اگر بر فرض ما شاهد مهاجرتهای کمتر در این شرایط باشیم هم نمیتوان این موضوع را به عدم اشتیاق جوانان به غرب ارتباط داد بلکه باید آن را به مشکلات بیشتر و بیشتری که ایران در آن گرفتار آمده مرتبط دانست تا جایی که این موضوع حتی توان خروج مردم از کشور را هم گرفته است.
از سویی اظهارات رئیسی در حالی مطرح میشود که درست در همین اوقات، هزاران جوان ایرانی برای دیدن کنسرت امیر تتلو هم که شده رهسپار استانبول میشوند و دهها میلیارد سرمایه صرف خرید بلیت کنسرت، تور و اقامت در آنجا شده است. رئیسجمهور در چنین شرایطی که جوانان زیادی حاضرند از ایران خارج شوند و استانبول و دیدن تتلو را ترجیح میدهند، چگونه میتوانند سخن از این بگویند که جوانان به فضای غرب اشتیاقی ندارند؟
اتفاقا واقعیت کنسرت تتلو بیانگر این است که گروهی از جوانان حاضرند نه فقط فرهنگ غرب، بلکه حاضر به پذیرش خیلی از فرهنگهای دیگر بعضا عجیب و غریب و تعریف نشده مانند فرهنگ تتلیتی هم هستند و اینکه استانبول و ترکیه را هم که شده به خیلی از شرایط موجود ترجیح میدهند که اگر اینطور نبود میلیاردها تومان سرمایهگذاری برای خرید ملک توسط ایرانیان در ترکیه صورت نمیگرفت.
خروج میلیاردها تومان ارز از کشور، سرمایهگذاری در ایران و رتبه اول کشورمان از میان همه کشورهای جهان در خرید خانه در ترکیه خود حدیث مفصلی است از این مجمل. خروج این ارزها و مردم از کشور به هر بهانهای که شده، درحالی است که از سویی دیگر، معاون وزیر کشور چندی پیش اعلام کرده بود که طرح سرمایهگذاری ۲۵۰ هزار دلاری برای دریافت اقامت پنج ساله در کشور جواب نداد و حتی یک نفر هم بعد از این طرح در ایران سرمایهگذاری نکرده است.
هالووین را جشن گرفتند
حتما میدانند که بهرغم تمام تبلیغات و استفاده از ابزارهای رسانهای موجود، همین چند روز پیش گروهی از جوانان، هالووین را هم جشن گرفتند، چه برسد به جشنهای دیگر که مدتهاست در میان جوانان این سرزمین و در غیاب توجه مسئولان به جشنهای مرتبط با ایرانیان مانند سپندارمزدگان، جا افتاده است. با این اوصاف چگونه میتوان از عدم گرایش به فرهنگ غرب گفت؟ رئیسجمهور باید به این مسأله نگاه کنند که چرا امروز جوانان گرایششان به غرب بیشتر شده و یا گرایشهایشان به فرهنگ تبلیغی با آن همه هزینه در داخل کشور کم؟
چاره گرایش به فرهنگ ایرانی؟
چاره اینکه بتوان مردم را همچنان به ایران و فرهنگ ایرانی علاقهمند کرد نه انکار واقعیات موجود بلکه حل مشکلات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و باز کردن فضای هرچه بیشتر آزادیهای فردی و گروهی در همه عرصهها و پایان بخشیدن به تبلیغات گزینشی فرهنگی در درون کشور و آشنا کردن هر چه بیشتر مردم با فرهنگ اصیل ایرانی از جمله ایران باستان و جشنها و مراسم ایرانی است که داشتهایم و میتوانند جایگزین جشنها و مراسم غربی باشند.
این درحالی است که شوربختانه برخی از همین مسئولان از جمله خود رئیسجمهور بعد از بازدید از تختجمشید از سرنوشت ستمگران میگوید و آن دیگری هخامنشیان را پلید میخواند. قطعا که با چنین موضعگیری نمیتوان به بازآفرینی تمامی جوانب فرهنگ ایرانی پرداخت و تا زمانی که به همه ابعاد این فرهنگ اصیل توجه نشود و در راستای کسب اعتماد مردم حرکت مثبتی برنداریم، آش همان آش است و کاسه همان کاسه و روند گرایش جوانان به فرهنگ، جشنها و مراسم و زندگی در غرب تداوم خواهد داشت، هر چقدر هم در سخنرانیها گفته شود که دیگر گرایشی به غرب وجود ندارد!
ارسال نظر