اردوغان و ترکیه سرخورده و سرگردان شدهاند
حالا دیگر مُشتِ «اردوغان» برای کارشناسان و اساتید حوزهی روابط بینالملل و پژوهشگران حوزهی ترکیه باز شده است؛ هر حرکتِ اردوغان یا به «کودتای ۲۰۱۵» مرتبط است یا به کینهای که از اروپاییها به دل گرفته، این دو نباشد، دو گزینه بیشتر نمیماند: یا در آستانهی یک شکست سیاسیِ درون حزبی است یا گره افتاده در امور داخلی ترکیه؛ بیرون از این گزینه فقط میماند بد و بیراه گفتن به عبدالله گولن و حامیان وی!
روزنامه آفتاب یزد - رضا بردستانی: حالا دیگر مُشتِ «اردوغان» برای کارشناسان و اساتید حوزهی روابط بینالملل و پژوهشگران حوزهی ترکیه باز شده است؛ هر حرکتِ اردوغان یا به «کودتای ۲۰۱۵» مرتبط است یا به کینهای که از اروپاییها به دل گرفته، این دو نباشد، دو گزینه بیشتر نمیماند: یا در آستانهی یک شکست سیاسیِ درون حزبی است یا گره افتاده در امور داخلی ترکیه؛ بیرون از این گزینه فقط میماند بد و بیراه گفتن به عبدالله گولن و حامیان وی!
اردوغان تغییر ریل داده است
در همین رابطه، محمد علی بصیری استاد روابط بینالملل دانشگاه اصفهان میگوید: از زمانی که اسلام گرایان اخوان آناتولی، روی کار آمدند ابتدای امر استراتژی دیگری تعریف شده بود. این در زمانی بود که آقای داوود اغلو وزیر خارجه بود و استراتژی جدید سیاست خارجه ترکیه را در منطقه مطرح کرد و آن داشتن حداقل تنش با همسایگان و حداکثر ارتباط بود. ولی در عمل ما شاهد این هستیم که آقای اردوغان هر چه از زمان قدرتش میگذرد این ایده را تضعیف کرده و این رفتار ناشی از چند مسئله بوده است:
یک مسئله بحث سرخوردگی از الحاق ترکیه به اتحادیه اروپا و جواب منفی دادن اتحادیه به این کشور است. و بعد چرخش نگاه به شرق آنها است که در قالب نئوعثمانیسم و دکترین داوود اغلو حرکت کردند و این در عمل هم با سیاستهای ضد و نقیض مواجه شد و نتوانستند نئوعثمانیسم را عملی کنند و دیدیم در سوریه، عراق و این اواخر در آذربایجان به مشکل خوردند.
این استاد دانشگاه خاطرنشان میسازد: سیاست خارجی آقای اردوغان حتی با روسها هم تنشزا بوده است که این سیاست خارجه آقای اردوغان قابل دفاع نیست. در داخل هم درگیرهایی که مخالفان آقای اردوغان دارند با اصلاحاتی که انجام دادند بخش عمدهای از جریانات لائیک، سکولار، ناسیونالیست و ملی گراهای عمدتا کُرد مقولههای جدی در سیاست داخلی آقای اردوغان ایجاد کردند که به لحاظ عملکرد قابل دفاع نیست. به خصوص در دو سال اخیر، کرونا سبب شد بخش عمدهای از اقتصاد ترکیه که مبتنی بر توریسم بوده آسیب ببیند و این مسئله باعث به هم ریختگی اقتصاد در این کشور شد و تورم به صورت لجام گسیخته در ترکیه خود را نشان داد. این ضعفها در سیاست خارجی و منطقهای و در داخل باعث شده که حرکتهایی غیر منطقی آقای اردوغان از خود نشان دهد که یا بخواهد وضعیت فعلی را تثبیت کند یا برای آینده بخواهد بازیگری کند.
افکار عمومی با اردوغان همراه نیست
بصیری میافزاید: تنش اخیری هم که بین آقای اردوغان و ده کشوری که تهدید به اخراج سفرایشان شدند به وجود آمد شرایط را پیچیدهتر کرده است. افکار عمومی عمده در ترکیه مواضع آقای اردوغان را تایید نمیکنند و ناراضی هستند و شاید این سیاستها و حرکتهای انحرافی برای آرام کردن این مخالفتها یا برای سرمایهگذاری در انتخابات آتی باشد که طرفداران وی بازنده نباشند.
استاد روابط بینالملل دانشگاه اصفهان پیرامون کینه داشتن اردوغان از کودتای ۲۰۱۵ و به تبع آن خارج شدن از دایره منطق اظهار میدارد: ترکیه و آقای اردوغان مدعی دموکراسی و مردم سالاری هستند. مبانی مردم سالاری بر حاکمیت حداکثر با احترام بر اقلیت است. در دموکراسی این برخورد خشن و کینهای مورد قبول نیست. این نوع برخورد از شاخصهای دولتهای دیکتاتوری و استبدادی است که مخالف خود را به صورت فیزیکی از صحنه قدرت و حیات حذف میکند. این یک سیاست افراطی است که آقای اردوغان اتخاذ کرده و مسلم است که دنیای بیرون در برابر آن موضع منفی گیرند. این مسئله به نفع آقای اردوغان نیست و جایگاه او را تنزل میدهد و در انتخابات آینده هم این عملکرد در شاخصهای قضاوت ایشان قرار میگیرد.
دوگانهی ترکیهی مدرن و نئو عثمانیسم
این تحلیلگر مسائل بینالملل با اشاره به ساختارهای روابط و سیاست بینالملل، منافع ملی تاکید میکند تحمل جامعه بینالملل بیانتها نیست و نیز میگوید: روندی که آقای اردوغان و جریان طرفدار وی شروع کرده به مباحث ایدئولوژی و فکری آنها برمی گردد. از یک طرف طرفدار ترکیه مدرن هستند و سعی دارند در راستای سیاستهای آمریکا و اروپا حرکت کنند از طرف دیگر بحث نئوعثمانیسم است که این گروه را به سمت کشورهای اسلامی و ترکی سوق میدهد که در اینجا هم نقش خلافت را احیا کنند. سیاستهایی که اینها اتخاذ کردند و اهرمهایی که به کار بردند این پارادوکسها را هم در حوزه متحدین غربی ایجاد کرده هم با همسایگان و حتی قدرتهای شرقی مثل روسیه و ایران. نمونه ملموس آن ده سدّی است که روی شاخههای فرات زدند بخشی از جنگ آب و شورشهایی که امروز ما در سوریه و عراق دیدیم و در آینده در ایران هم خواهد بود به همین دلیل است و این یکی از ابزارهایی است که آنها از آن استفاده کردند و در زمانی که این کشورها درگیر جنگهای داخلی بودند اینها برخلاف تعهدات بینالملل این کار را کردند. با کمک این اهرم بخش کشاورزی را توسعه دادند.
آینده از آن آقای اردوغان و جریان طرفدار وی نخواهد بود
وی با اشاره به سوء استفاده از تنشهای منطقهای تاکید میکند: امروز ترکیه حس میکند با کمک این اهرمهای برتری کشاورزی و توریسم میتواند این حرکتهای ضد و نقیض را انجام دهد. بندبازیهایی که اینها با روسیه علیه آمریکا و ناتو میکنند از آن طرف میخواهند روابط اقتصادی سنگین با ایران داشته باشند در حوزههای امنیتی آن چالش ایجاد میکنند. اینها ناشی از آن دو استراتژی متعارضی است که جریان آقای اردوغان در نگاه به غرب و همکاری با شرق دارد. لذا منافع ملی ترکیه با بحران و چالش رو به رو شده است و وضعیتی نیست که مردم داخل ترکیه و کشورهای منطقه و فرامنطقه بتوانند تحمل کنند. با این اقدامات آینده از آن آقای اردوغان و جریان طرفدار وی نخواهد بود و اینها در حاشیه و اقلیت قرار خواهند گرفت. مگر اینکه از ابزارهای سرکوب و دیکتاتوری بخواهند استفاده کنند؛ باید منتظر بود و دید.
ترکیه ضلع سوم حضور نیابتی آمریکا در خاورمیانه و غرب آسیا!
این استاد دانشگاه اصفهان با تایید این موضوع که ترکیه، عربستان و اسرائیل زین پس به نیابت، جایگاه خالی شدهی آمریکا در غرب آسیا و خاورمیانه را پرخواهند کرد و سیاستهای کاخ سفید را دنبال؛ به آفتاب یزد میگوید: این واقعیت است که آمریکا از زمانی که وابستگیاش به نفت منطقه کاهش پیدا کرد دیگر الویتش سلطه بر منطقه نیست و مهمترین منفعتش در مهار رقیبش چین است. اکنون به نوعی آمریکا خاورمیانه را رها کرده و به صورت واسطهای و نیابتی مسائل را مدیریت میکند مانند دهه ۹۰ که آمریکا بر اساس دکترین نیکسون که از خلیج فارس و منطقه فاصله گرفت و واسطهگری را به ژاندارم منطقه یعنی شاه و ستون ثروت عربستان داد اکنون هم چنین حالتی را شاهدیم که باعدم حضور مستقیم خود نمایندگی را به عربستان، اسرائیل و تا حدودی ترکیه داده است. حوزه شمالی خاورمیانه را به صورت غیر مستقیم به ترکیه واگذار کرده و حوزه غربی و جنوبی را در اختیار عربستان و اسرائیل. هدف عمده آمریکا این است خاورمیانهای باشد که با واسطه و هزینه کمتر مدیریت شود.
مثلث نامرئی اسرائیل، ترکیه و عربستان قابل لمس است؟
بصیری در پاسخ به این پرسش که: «تشکیل مثلث نامرئی اسرائیل، ترکیه و عربستان قابل لمس است؟» میگوید: بله! این مثلث دارد جایگزین بازیگری اصلی آمریکا در خاورمیانه میشود.
ارسال نظر