۱۱۶۴۲۵۷
۱ نظر
۵۰۱۳
۱ نظر
۵۰۱۳
پ

آلودگی صوتی حوالی پاستور!

تا دیر نشده، آقای رئیسی کابینه و مدیران ستادیِ خود را جمع کند زیر یک سقف و از یک استاد عالی رتبه‌ی رسانه نیز دعوت به عمل بیاورد تا قدرت و سرعت و دقت و ظرافت رسانه را در چند جمله تبیین کند شاید کابینه و مدیران ارشد دولت سیزدهم متوجه شوند در عصری به سر می‌برند که کتمان و تکذیب و «درزگیری» برخی اخبار و اظهارنظرات نه تنها آسان نیست

رضا بردستانی در روزنامه آفتاب یزد نوشت: تا دیر نشده، آقای رئیسی کابینه و مدیران ستادیِ خود را جمع کند زیر یک سقف و از یک استاد عالی رتبه‌ی رسانه نیز دعوت به عمل بیاورد تا قدرت و سرعت و دقت و ظرافت رسانه را در چند جمله تبیین کند شاید کابینه و مدیران ارشد دولت سیزدهم متوجه شوند در عصری به سر می‌برند که کتمان و تکذیب و «درزگیری» برخی اخبار و اظهارنظرات نه تنها آسان نیست که غیرممکن است خاصه وقتی بدانیم، جامعه‌ی اعتماد گُم کرده‌ی دچار تردیدهای جدی شده، تا بیاید تکذیب را باور کند با شایعه خود را تا کجاها که نبرده و دادگاهی نکرده است!

مثلاً اگر آقای ضرغامی می‌دانست که «اظهار نظر در مورد آرامگاه کوروش» با شوخی‌های هنگام «صرف صبحانه‌های معروف» اندکی تفاوت دارد لابد در بیان برخی دیدگاه‌ها دست به عصاتر حرکت می‌کرد یا وزیر جهاد کشاورزی یک بار برای همیشه؛ شیرینیِ اعلام ارزانی را با این تلخی از بین نمی‌برد یا...

مردمِ ایران سال‌ها و شاید دهه‌ها است که وقتی با پدیده و رویدادی مواجه می‌شوند که یک پای آن دولتی‌ها یا همان حکمرانان هستند به همین یک جمله بسنده می‌کنند که: «کارِ خودشونه!»، مثلا شایعه‌ای در دنیای خبر منتشر می‌شود که: «سوخت و حامل‌های انرژی گران خواهد شد.» اندکی بعد «تکذیب» می‌شود اما آن خبرِ تلخ در ذهنِ جامعه رسوب‌گذاری کرده است (!) یکی - دو روزِ بعد هر جا سرک بکشی خواهی شنید: «دارند زمینه‌سازی می‌کنند برای گران کردنِ سوخت و حامل‌های انرژی» و شاید واقعاً پای گرانی دربین نباشد اما آثارِ روانی این شایعه‌ی تلخ، یکی - دو درصد آناً روی تورم و گرانی برخی کالاها و خدمات تاثیرخواهد گذاشت.اصلاً برگردیم به روزهای آغازین دولتِ سیزدهم که قرار بود چیزی نگویند و کاری نکنند که اعتمادِ مردم که شدیداً آسیب دیده، بیشتر دچار آسیب شود یعنی؛ نه وعده‌ای بدهند که شدنی نباشد نه حرفی بزنند که شان و شخصیت مردم و مسئولان دستخوش تهدید واقع شود یعنی قرار بود دیگر از «خودت بمال» و این جور اظهار نظرات خبری نباشد اما..

اول؛ فاطمی امین، وزیر صمت سیدرضا فاطمی

امین وزیر صنعت، معدن و تجارت می‌گوید: «سال آینده تولید خودرو به قدری زیاد خواهد شد که دیگر نیازی به قرعه کشی نیست.» و ادامه می‌دهد: «برنامه دقیقی مبتنی بر ۹ طرح در صنعت خودرو طراحی شده و به تدریج به سمتی خواهیم رفت تا قیمت‌ها کاهش یابد و این مهم تا پایان سال محقق خواهد شد.»

مخاطب با شنیدنِ این اظهار نظر، ناخودآگاه به یاد تولید واکسن کرونا می‌افتد که ۶ طرحِ همزمان قرار بود آن قدر واکسن تولید کنند که بشویم صادرکننده‌ی اول در جهان اما، آمدند و گفتند: «از همان ابتدا اشتباه کردیم که روی چندین طرح برنامه ریزی شد!»

بعد به یاد می‌آورند که سال‌ها است صنعت خودروسازیِ ما که انحصاری بودنِ آن در جهان منحصر به فرد است، یکی از زیانده‌ترین صنایع کشور است که سالانه چندین و چندهزارمیلیاردتومان صرف سرِ پا نگاه داشتنِ آن می‌شود اما همچنان خودروی بی‌کیفیتِ ناایمنِ گرانقیمت تولید می‌کند و لابد به جایی نیز پاسخگو نیست!

حالا در این میانه آمد و خودرو ارزان نشد (!) دقیقاً می‌خواهد چه اتفاقی رخ دهد؛ عذرخواهی از مردم، استعفاء آقای وزیر، استیضاح از سوی مجلس یا...؟! مردم معتقدند: خودرو نه تنها ارزان نخواهد شد که گران‌تر نیز می‌شود و دقیقاً هیچ اتفاقی نیز رخ نخواهد داد!

دوم؛ فاطمی امین

سیدرضا فاطمی امین وزیر صنعت، معدن و تجارت در نشست هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی ایران گفته است: «در نظر داریم تا اقتصاد ایران را از دلاری بودن خارج کنیم، به عنوان نمونه ۴۰ درصد قیمت خودرو مربوط به محصولاتی است که در داخل تولید می‌شود اما قیمت آن‌ها وابسته به دلار است که باید این رابطه با دلار را قطع کنیم.»

علمای علم اقتصاد و استخوان خُرد کرده‌های بانک و بازارهای مالی در پاسخ به این «در نظر داریم» گفته اند: «این ادعای وزیر صنعت، معدن و تجارت کشوری است که پایه‌های پول ملی آن کشور در بهترین حالت ممکن باشد نه در تلخ‌ترین و فاجعه‌بارترین وضعیت ممکن!»

طبیعتاً افکار عمومی نسبت به این موضعگیری‌های علمای علم اقتصاد شاید بی‌خبر باقی نگاه داشته شوند اما وقتی دو دوتا، چهارتا نشد مردم کوچه و بازار هم لابد خواهند گفت: «از اول هم قرار نبود اتفاقی رخ دهد!»

سوم؛ عزت الله ضرغامی

از اول هم گفته بود که آمده تا: «بزند زیر میز» همچنان نیز مدعی است که: «یه جاهایی باید زد زیر میز!»
ضرغامی که در انتخابی عجیب و دور از ذهن، از بین ۱۹ وزارتخانه، نشست روی دور از ذهن‌ترین صندلی یعنی صندلی میراث فرهنگی؛ بعدِ غائله‌ی چاه و مقبره‌ی کوروش و کشاورزان پاسارگادی که خود نیز متوجه شد به جای «زدن زیر میز» کلاً میز را از درجه اعتبار ساقط کرده است (!) حوالی بقعه‌ی شیخ صفی الدین اردبیلی دچار ضعف شد که برخی نوشتند «سکته» کرده است اما معلوم بود که نمی‌پذیرد و البته به خیر گذشت.

بعدِ سفر اردبیل در کنار برج میلاد در تهران گفت: «من تاسف می‌خورم که وقتی می‌خواهیم به حل مشکلات مردم فکر کنیم، در کنار حفظ همه ارزش‌ها، میراث‌فرهنگی، تقویت و صیانت از آن‌ها عده‌ای به دوقطبی‌سازی عادت کرده‌اند و فکر می‌کنند منافع مردم در تعارض با میراث‌فرهنگی است. یکی از جاهایی که باید زیر میز زد و یک‌سری از تفکرات را عوض کرد و با تمام قوت میراث‌فرهنگی را حفظ کرد و در عین حال مردم هم جایگاه‌شان حفظ شود همینجا است.»

اصلاً وقتی می‌گوییم یکی از دور از ذهن‌ترین صندلی‌ها یعنی همین موضعگیری ها؛ این که منافع مردم چیست و تعارض آن با میراث فرهنگی کدام است را باید دقیق بررسی کرد و حق با ضرغامی است اما هرجا پای منافع مردم در میان باشد قطعا ضرر و زیانی متوجه مواریث تاریخی - فرهنگی خواهد بود. این مسئله را دو مثال آشکار می‌کنیم:
مثال نخست: خیابان قیام یزد شاید یکی از ارزشمند‌ترین خیابان‌های تاریخی در کشور و شاید جهان باشد، خیابانی برجای مانده از قرون و اعصار که همچنان نبض اقتصادی شهر در اختیار این خیابان است.

در این جا اگر نفع مردم بر حفظ ماهیت این خیابان برتری پیدا کند طبیعتاً باید اجازه داده شود پاساژ و مغازه‌هایی چندین و چند طبقه در این خیابان بنا شود خیابانی که ارزش تجاری‌سازی در آن با هیچ کجای شهر قابل مقایسه نیست؛ حالا اگر آقای ضرغامی می‌خواهد بزند زیر میز، بسم الله! این گوی و این میدان اما این خیابان بعدِ زیر میز زدن نه ارزش میراثی خواهد داشت نه ارزش اقتصادی!

مثال دوم: بومگردی‌ها و رونق توریسم روستا، یکی از علاقه مندی‌های نگارنده، روستاگردی است. با چشم می‌بینم و با جان درک می‌کنم که بومگردی‌ها و تبدیل برخی روستاها به بنگاه‌های اقتصادی ثروت آفرین دقیقا دارد روستاهای بکر را از بین می‌برد به گونه‌ای که تا چند سال دیگر، این روستاها علاوه بر خالی از سکنه شدن، هیچ ارزش توریسمی نیز نخواهند داشت (!) نمونه‌ی بارز این مسئله را می‌توانند در بوانات استان فارس از نزدیک مشاهده‌کنند که نگاه تجاری، اقتصادی و درآمدزایی چه بر سر بکرترین روستاهای این منطقه آورده است.

چهارم؛ خاندوزی

خاندوزی وزیر امور اقتصادی و دارایی با اشاره به هزینه‌هایی که ارز ۴۲۰۰ تومانی بر فعالان اقتصادی تحمیل می‌کند، گفته است: «مدت‌ها است موضوع حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی مطرح است اما اجرایی نمی‌شود و این روند باید
تغییر کند.» عارضیم خدمت آقای خاندوزی که؛ تک نرخی شدن ارز، حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی و تکیه بر واقعیت‌های بازار،
نه تنها خواست دولت رئیسی که آرزوی دولت روحانی و بخشی از تلاش دولت‌های احمدی‌نژاد و از احمدی‌نژاد به قبل نیز بود اما نباید خود را به غفلت زد، اقتصادی که وابسته به نفت است و زیر فشار سنگین تحریم اگر قرار باشد همه‌ی کالاها و خدمات را با همان ارز رایج بازار که همچنان حوالی ۲۷هزار تومان پرسه می‌زند تهیه و تامین کرد آن وقت پرایدِ ۵۰۰ میلیون تومانی و برنج ۱۰۰هزارتومانی و دلار ۸۰ هزارتومانی؛ دمِ دست‌ترین رخدادهایی است که می‌توان به چشم دید پس لطفاً به گونه‌ای سخن نگویید که دولت‌های قبل می‌توانسته‌اند و انجام نداده‌اند و شما این امر بر زمین مانده را می‌خواهید به انجام برسانید، عالم‌تر از شما معتقد است نه می‌توانید نه دست به چنین اقدامی بزنید اصلا بگذارید خیال‌تان را راحت کنم «مافیای اقتصادی به دنبال حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی است» حالا به قول آن کشاورز طبسی: «خود دانید و مملکت تان!»

پنجم؛ خاندوزی

سیداحسان خاندوزی می‌گوید: «ما به دنبال تغییر و تحول در وضعیت اقتصادی کشور هستیم و این کار با تمرکززدایی در بودجه ۱۴۰۱ انجام خواهد گرفت. تمرکززدایی می‌تواند به اتمام پروژه‌های زخمی و نیمه کاره در کشور کمک کند.»
به قول آن شاعر نگون بخت؛ «مدینه گفتی و کردی کبابم!»، سال‌ها است که اهالی رسانه می‌گویند؛ کلنگ نزنید، طرح آغاز نکنید، طرح‌های نیمه تمام را به پایان برسانید اصلا آن کس که گفت: «یه دهِ آباد به از صد شهرِ ویران است» که از سر شادمانگی نگفت (!) اما وزیر اقتصاد می‌داند همین امروز اگر اقدام کنند به آغازِ پایان بخشیدن به طرح‌های نیمه تمام، دوازده سال زمان می‌خواهد و صدها هزارمیلیارد تومان بودجه؟!

ششم؛ صالح آبادی

رئیس کل جدید بانک مرکزی که آمد، بورس ریخت، دوباره ریخت و همچنان دارد می‌ریزد (!) این از بازار سرمایه و اما:
اول: رئیس کل بانک مرکزی خواستار تسریع در پرداخت وام صندوق بین الملی پول شد.

دوم: خبر از راه‌اندازی «رمزارز ملی» منتشر شد.سوم: خبر دادند؛ اقتصاد ایران از رکود خارج شده است.

این اتفاقات تنها در دو هفته رخ داده است اما واقعی‌ترین اتفاقی که در همین مدت کم رخ داد؛ همان سقوط سهمگین بازار سرمایه بود به گونه‌ای که حالا دیگر خوش بین‌ترین کارشناسان نیز از این بازار قطع امید کرده‌اند و اما یکی نیست از آقای صالح آبادی سوال کند: «آن اقتصادی که از رکود خارج شد کدام اقتصاد و چگونه و با چه مکانیسم‌هایی بود؟!»

هفتم؛ بنیاد سینمایی فارابی

خانه «قوام السلطنه» ناگهان در صدر اخبار قرارگرفت چرا؟! چون؛ با حکم وزیر فرهنگ؛ مسعود میرکاظمی رئیس سازمان برنامه و بودجه، جواد اوجی وزیر نفت، سعید محمد مشاور رئیس‌جمهور و دبیر شورای عالی مناطق آزاد، علی عسگری معاون ستاد اجرایی فرمان امام، علیرضا مختارپور قهرودی دبیرکل نهاد کتابخانه‌های عمومی، میثم نیلی مشاور وزیر فرهنگ، حسن خجسته معاون پیشین صدا و سیما، محسن مهاجرانی معاون پیشین صدا و سیما به همراه محمد خزاعی، رئیس سازمان سینمایی به عنوان هیئت امنای بنیاد سینمایی فارابی منصوب شدند و نیز با تائید اعضای جدید هیئت امنا، مهدی جوادی، فارغ‌التحصیل حقوق بین‌الملل، به عنوان مدیرعامل جدید بنیاد فارابی منصوب شد.

ترکیب جدید اعضای مهمترین بانی و حامی سینمای ایران، صدای بسیاری، حتی از رسانه‌ها و منتقدان سینمایی نزدیک به اصولگرایان را درآورد. روزنامه خراسان انتصاب سه مدیر اقتصادی را «ناروشن» و «مطلقا» بی‌مناسبت با سینما توصیف کرد و روزنامه فرهیختگان نیز در مطلبی با عنوان شوخی با فارابی، نوشت: «ترکیب این افراد در کنار هم بیشتر تداعی‌کننده هیئت‌مدیره یک هلدینگ اقتصادی، مثلا نفتی و بازرگانی بود تا یک بنیاد سینمایی». از بین منتقدان سینمایی، اکبر نبوی که از فعالان رسانه‌ای اصولگرا است در توئیتر نوشت بنیاد سینمایی فارابی جایگاه و کارکرد گذشته را ندارد اما اعضای هیئت امنای آن «به شدت غیرفرهنگی» هستند. علی جنتی وزیر پیشین ارشاد نیز در توئیتی به طعنه گفته سینما نیازی به تخصص ندارد و نوشته «واقعا جای وزیران جهاد کشاورزی، راه و شهرسازی، نیرو و صمت خالی است تا سینمای ایران به اوج شکوفایی برسد».

آلودگی صوتی حوالی پاستور!

اینها تنها چندین و چند خبر و رویداد و اظهارنظر است که اندک اندک دارد موجبات ایجاد آلودگی صوتی، حوالی پاستور را فراهم می‌آورد، آلودگی‌هایی که اگر مدیریت نشود قطعاً سروصدای حامیان اصولگرای دولت نیز به آسمان بلند خواهد شد. این‌ها را گفتیم و نوشتیم که بگوییم، با شعار درمانی اگر می‌شد کشورداری کرد که نیازی نبود دولت و کابینه عوض شود این که انتخابات برگزار می‌شود و تیمی جدید روی کار می‌آید یعنی راهکارهای قبلی جوابگوی معضلات نبوده است اما تا اینجای ماجرا، همچنان در دارد روی همان پاشنه‌ی ۹۲ تا ۱۴۰۰ می‌چرخد، جز این اگر بود دلار، پنیر، مرغ، لاستیک و اقلامی از این دست روی خوش به مصرف‌کننده نشان داده بودند!

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • گرینچیک

    فقط شعار و حرف میزنن.عمل صفر

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج