حسینمان را پس بدهید!
رحیم قمیشی، فعال فضای مجازی دلنوشتهای را درباره امام حسین(ع)، محرم و مقایسه با شرایط اینروزهای جامعه منتشر کرده است.
برترینها: رحیم قمیشی، فعال فضای مجازی دلنوشتهای را درباره امام حسین(ع)، محرم و مقایسه با شرایط اینروزهای جامعه منتشر کرده است.
او در کانال تلگرامی خود نوشت:
"امروز برای کاری رفته بودم خیابان انقلاب، روبروی دانشگاه. صدای نوحه سراییِ بلندی شنیدم که صدا دائم نزدیک میشد، اما دستهای دیده نمیشد!
کمی بعد پنج شش ون سبز رنگ مسافرکش را دیدم که روی هر کدام چند بلندگو نصب کرده بودند، و همه همزمان یک نوحه را پخش میکردند.
رانندههای ونها بیخیال، رهگذران خیابان بیحوصله، ترافیک مختل، هیچکس یک همراهی کوچکی با بلندگوها نکرد!
چند میلیون پول در نهادی باد کرده بود، ردیف بودجهاش تبلیغات برای امام حسین بوده، و حالا نانی شده بود برای رانندههای ونها و چند دلال و کارمندی که سر ماه گزارشی مفصل بدهند؛ ما برای امام حسین آن پول را خرج کردیم، پول نفت را. پول این ملت درمانده را.
نمیخواستم بگویم چند دقیقه قبل از آن، از جلوی داروخانه ۱۳ آبان، خیابان کریمخان رد شده و جمعیت گرفتار و انبوه را انجا دیده بودم. دختری که پلاستیک بزرگ دارو را گرفته بود و با چنان شتاب و اضطرابی از لابلای ماشینها میگذشت که میتوانستی با همه وجود حس کنی چقدر پدر یا مادر بیمارش را دوست دارد.
پیرمردی که همسرش را همراهش اورده بود و یخدانی در دستش، تا دارو را بگذارد داخل آن، خنک برساندش بیمارستان.
دلم گرفته بود. و حالا ماشینها و بلندگوها شده بودند عزاداران حسین و حلال مشکلات!
شده بودند غصهای بر غصههایم، دردی بر دردهایم.
هزار و سیصد سال از شهادت حسین میگذرد، کجا حکومتی جرأت کرده بگوید من وارث و عزادار حسینم. جز آنکه بخواهد آبروی او را ببرد.
من دلم برای همان امام حسین خودم تنگ شده.
امام حسینی که اگر میشنید مردم گرفتار بیماری مهلکی شدهاند به خود میپیچید و از مردم حلالیت میخواست، اگر سهمی اندک داشته در بیماری آنها.
امام حسینی که اگر با امیرالمومنین یزید ساخت و پاخت میکرد دُر و گوهر بود که به پایش ریخته میشد. اما او نخواست لعنت ابدی همراهی ظلم را نصیب خودش کند.
امام حسینی که به یارانش میگفت آنها با من کار دارند، شما بروید، مبادا کشته شوید!
امام حسینی که فقرا دوستش داشتند و او فقرا را
آخر آن حسین چه ربطی به حکومت دارد!؟
من حسینم را میخواهم، همان حسین کودکیهایم را که با یک شمع میشد برایش عزا گرفت.
من حسینم را میخواهم، همان که بدون رادیو تلویزیون، بدون بلندگوهای گوشخراش، بدون نعرههای مداحان، دلمان را میبرد.
من همان حسینم را میخواهم، حسینی که هیچ انس و الفتی با حکومتگران نداشت، حتی اگر حاکم ادعا میکرد وارث پیامبر است!
آن حسین را به من پس بدهید.
حسین را از زندان حکومت در بیاورید. شالهایی را که به اجبار گردن سربازها انداختهاید دربیاورید، چرا نمیفهمید این حسین شما آن حسین ما نیست.
حسین شما آبروی حسین ما را هم برده!
چرا نمیفهمید حسین با خطاکارانِ قدرتمند اصلا میانهای ندارد...
حسین ما، همدم آن پیرزنی است که واکسنش نرسیده و میداند بودجه واکسن او و بودجه دارویش رفته خرج موشک شده. جوانش را نمیگذارد بیرون برود میترسد کرونا بگیرد. میگوید تو نباشی من چه کنم!
حسین ما همدرد آن پیرمردی است که میدود از این داروخانه به آن داروخانه، دارویش نیست اما همه به او گفتهاند بگردی پیدا میشود، التماس کنی شاید بدهند! حسین ما با او به گریه نشسته.
حسین همخانه آن سرپرست خانواده بیکاری است که نمیداند به چه کسی باید نفرین کند، این سرنوشت بدش را.
حسین ما از بوی تفرعن و تکبر شما بدش میآید.
حسین ما اصلا هم آوازی حاکمان بیدرد را نمیخواهد.
حسین را مظلومیتش، عاشقمان کرد
همان حسین را پس بدهیدمان
حسین را نگیرید از ما
بگذارید در تنهاییمان
در بیکسی و درماندگیمان
او را داشته باشیم!
بگذارید با او بگوییم؛
آخرش که مرگ است
مرگ با عزت، هزار بار بهتر است
از زندگی با ذلت
مداحهای حکومتی!
مردان سیاسی کار!
دین فروشان به دنیا!
حسین را بگذارید برای ما بماند
حسین ما را پس بدهید
ما حسینمان را میخواهیم..."
نظر کاربران
هههه
حسین را به نفع خودشان مصادره کردند
پاسخ ها
امام حسین ع جاش توی قلب آدمه مصادره دیگه چیه ؟
نفست گرم،تنت سلامت آقای قمیشی،داغ نوشته ات دل هر انسانی رو به درد میاره، و مظلومیت حسین درک میشه...حسین ما را پس بدهید
بسیار زیبا بود باهاش اشک ریختم
حقیقتا ما حسین مان را میخواهیم
متن خوبی بود قربون امام حسین عزیز برم که خونِ پاکش ریخت تا ما انسان باشیم مسلمان واقعی باشیم اما کو همش شعار و ظاهر سازی و.....
درود.
طیب الله دمت گرم ازاین متن شیواوگیرایت حالمون راخوبکردی حظ بردیم ازاین دلنوشته
احسنت چه متن درستی حسین ما با حسین اینها فرق میکنه
جـــانــم دیـــنم ایــــمانم،حســین (ص)
یــــا مـــولا نـــجاتـم بـــد،بـــه دادمان بـــرس، حــــسین جــــان
افرین حسین خودمان را پس بدهید
این متن فقط ظاهر دارد و باطن تهی است چرا دروغ سر هم می کنی با جملات تو در پشت متن خنجر کینه از شیعه کشیده ای
متن بسیار زیبایی هست،خود مردم هم متوجه شدن که عزاداری ها همگی رنگ و بوی ریا ،پول،دروغ و ....شدن هر سال میریم جلو رنگ و بوی محرم ،داره از دستمون میره، به خصوص بدونیم مداحی که داره مداحی میکنه نونش را به نرخ روز میخوره
کو گوش شنوا. مردم قتل عام شدن.
احسنت
به خدا عزاداری جای خودش ، نبود دارو جای خودش.
هر دو باید درست انجام شود
به هم ربطش ندهیم.
فایزر پارسال باید میخریدن
همه چی الان شده ریا دکان
همه چی قدیمش خوب بود
الان شده جوگیرانه لوس بازی همه چی
حسینمان را پس بدهید
ما حسین مهربان وآزاده ی خودمان را میخواهیم
نه این یزیدان را
از عمد با تکرار لوث کردن همه چی رو
اگر آزادی اعتبار ایران رو پس دادن مال تو رو هم پس میدن
زیبا بود ممنون
مرسی واقعا زیبا بود.حرف دل همه بود.اخه چرا امام حسینمسیاسی میکنن اینا
متاشفم برات. اقای نویسنده
برو. به اون کسایی که برا تولد. سگهاشون. جشن. میگیرند
واون کسایی که ارز. 4200
برا غذا. و. وسایل. ای. سگها. میدهند. اعتراض کن
چکار. به. برنامه امام حسین. ع. داری
مواظب باش. اخرتت رو
حرف حق جوابی نداره ....ما امام حسین بچگی هامون رو میخوایم
درود به شرفت .امثال کریمی مداحی دیگه که جون مردم براشون اهمیت ندارد .اونا فقط میخوان مردم بیان پای منبرشون و عربده بکشن .
حسین شما ...
چی بگم از امثال این هوچی بازهای سواستفاده گر خود منور الفکر پندار خرده تدارکاتچی مزدور که به تمنای دنیای حقیرشان ار تحریف مقدسات هم نمیگزرند به حسین خودمان قسم اگر ذره ای درد دین داشته باشید به خدای حسین قسم اگر حتی بویی از معرفت برده باشید لعنت ابدی بر شما باد که مصداق بارز آخر تابع ظالمینید
من تا همین چند سال پیش هر روز محرم تو خونه م رادیو آوا روشن بود و همه نوحه ها رو گوش میدادم... امسال که دوباره به عادت هر سال رفتم سراغش دیدم نمیتونم گوش بدم. حبم به بغض بدل شده.. عشقم به نفرت
زیباترین روضهای بود که بعد از سالها شنیدم.. کلی بغض کردم.
فک کردم صادق هدایت نوشته خیلی شبیه بود احسنت
فکر کردم سازمان منافقین بیانیه داده آقای نفودی که همه را بک چشم راندی دم از حسین زدی حرکت امام حسین اگر سیاسی نبود و حکومت عدل نبود پس چه بود ؟! بقیش پیش کشتان تا بعد
دمت گرم
بچه بودم خانه ماخیابان وصال شیرازی تهران بود، ابتدای خیابان وصال یک پمپ بنزین بودوهست، کنارپمپ بنزین یه کوچه تنگ بودو هنوزهست، اما نمیدانم هنوز انتهای آن کوچه همان خانه ای وجود داردکه ۳۰سال قبل در همین تابستان فارغ ازدرس میرفتیم سینه زنی و کتل بلند میکردیم در دسته وساعت۲۳ باقرمه سبزی تویک سینی با بچه های محل ازمون پذیرایی میکردند، چقدرخوب بود، مداحی برای پول نبودبه عشق حسین بود، کاش همه رو سیاسی نمیکردیدو مملکت رو۲قطبی نمیکردید.
یه عالمه کاش...
واقعا ،متاسفانه حکومت ما همین هست که این کاربر بیان کرده!
احسنت
تو حسین را نمی خواهی می خواهی به سپاه عمر سعد بپینودی
آخ گفتییی
چقد دلم برای حسین واقعی خودمون تنگ شده
بخدا با بغض این متنارو خوندم
یا حسسسسسسین
عالی بود
احسنت شیر مادرت حلالت که حرف حق را زدی اجرت با امام حسین