امیرعبدالهیان نقطه مقابل ظریف نیست
عضو کمیسیون امنیت ملی دولت دهم گفت: شخصا معتقدم آقای امیرعبدالهیان نقطه مقابل ظریف نیست، او بخشی از سیستم دیپلماسی کشور است و به هر حال به نظرم اگر دوباره برگردیم و بحث احیای برجام، حتما آقای امیرعبدالهیان نیز به دنبال احیای برجام خواهد بود.
دیدهبان ایران: عضو کمیسیون امنیت ملی دولت دهم گفت: شخصا معتقدم آقای امیرعبدالهیان نقطه مقابل ظریف نیست، او بخشی از سیستم دیپلماسی کشور است و به هر حال به نظرم اگر دوباره برگردیم و بحث احیای برجام، حتما آقای امیرعبدالهیان نیز به دنبال احیای برجام خواهد بود. البته در روش رسیدن به این هدف و سازوکارهای اجرایی شاید تفاوت هایی وجود داشته باشد ولی آقای امیر عبدالهیان یک دیپلمات است و چه او وزیر خارجه شود و چه کسی دیگری، سیاست های کلی کشور احیای برجام ست.
دولت سیزدهم تا کمتر از یک ماه آینده رسما اعضای خود را می شناسد، مهمترین موضوع پیش روی آن نیز تعیین تکلیف مذاکرات وین خواهد بود. موضوعی که دیدگاه های متنوع درباره سرنوشت آن مطرح می شود. درباره این موضوع با حشمت الله فلاحت پیشه رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس دهم و کارشناس مسائل بین الملل به گفتگو کردیم.
*برخی سیاسیون معتقدند «رویکرد دولت آقای رئیسی درباره مذاکرات هسته ای مشابه رویکرد دولت آقای احمدی نژاد است»، نظر شما چیست؟ چقدر این مشابه سازی را درست می دانید؟
واقعیت قضیه این است که وقتی مصداق برای تحلیل وجود دارد، دلیلی ندارد که نوعی شبیه سازی صورت بگیرد. موضوعی تحت عنوان برجام وجود دارد که در قالب آن می توان سیاست خارجی دولت را تحلیل کرد. به رغم تحلیل های متعارضی که درباره اجرای برجام در ایران وجود داشت، آخرین تصمیم سیاسی مقامات مسئول در ایران احیای برجام است و این می تواند یک موضوع جدی باشد؛ وقتی همه مسئولان درباره احیای برجام توافق دارند، ما با یک تغییر "صفر و صد" یا "سیاه و سفید" بین دولت آقای روحانی و دولت آقای رئیسی مواجه نیستیم. به عبارت دیگر رویکرد و سیاست دولت آقای رئیسی نیز احیای برجام است.
هر چند به هر حال با یکسری ملاحظاتی درباره احیای برجام وجود دارد اما این ملاحظات به طور طبیعی شکل گرفته و در واقع ملاحظات شخص آقای رئیسی نیست، به عنوان مثال ایران برای احیای برجام ضمانت اجرایی می خواهد، همچنین لغو عملی تحریم ها را خواستار است. هم اکنون از ۱۲۴۸ تحریم با اجرای برجام ۹۱۵ تحریم برداشته شد ولی بخش عمده ای از این گشایش ها عملا برای ایران تبدیل به منافع اقتصادی نشد. به عبارت دیگر ایران نتوانست بر اثر لغو ۹۱۵ تحریم، اقتصاد خود را بهبود بخشد، علت این مسئله به خاطر تحریم های ثانویه یا فراتر از برجام بود که در حوزه مالی و بانکی وجود داشت. انتقاد ایران به آثار بازدارندگی این نوع تحریم ها خاص دوره آقای رئیسی نیست و در همان دوره اجرای برجام نیز مطرح بودند.
شخصا امیدوار بودم که در دوران دولت آقای روحانی یا در دوران انتقال دولت برجام احیا شود، یعنی آقای رئیسی با برجام احیا شده اولین بودجه خودش را ببندد. در این صورت بودجه دیگر تنها جنبه اداره امور جاری را نداشت و شامل به جنبه های توسعه ای و عمرانی نیز می شد اما این اتفاق نیفتاد. واقعیت آن است که الان دولت آقای رئیسی نیازمند دیپلماسی عمومی است. هم اکنون یک فضای منفی کاذب به شدت علیه ایران به ویژه دولت آقای رئیسی وجود دارد بنابراین در چنین شرایطی پیگیری دیپلماسی عمومی لازم است تا زمینه را برای دیپلماسی رسمی فراهم کند. در زمانی که هنوز دولت تشکیل نشده است. خود آقای رئیسی در این زمینه می تواند موثر باشد. پیگیری و تکرار مصادیقی از دیپلماسی عمومی همچون تماس تلفنی که بین آقای رئیسی و رئیس جمهور فرانسه برقرار شد و در آن تماس یکسری مباحث توسط آقای رئیسی مطرح شد؛ بسیار اهمیت دارد. معتقدم دولت جدید ایران، یک دولت پرخاشگر نخواهد بود، دولتی است که سعی می کند تحریم ها را بردارد. شاید لحن و الفاظ متفاوت باشد اما به نظرم احیای برجام در دستور کار دولت سیزدهم قرار دارد چون نیاز امروز کشور ما است.
امروز به طور طبیعی یک واقعیتی در کشور وجود دارد که اعضای دولت کنونی تا پیش از این در موضع و جایگاه نقد بودند اما الان در موضع و جایگاه عمل هستند. در موقعیت عملیاتی به هر حال احیای برجام و پایان دادن به تحریم ها ارتباط مستقیم با سیاست توسعه ای دولت در حوزه اقتصادی دارد که برای رفع تنگناهای اقتصادی پیگیری این سیاست در دستور کار دولت قرار گرفته است بنابراین معتقدم هر چه زمان بگذرد ضمن آنکه دولت ایران واقع گرایانه تر تحولات را می بیند، ذهنیت طرف های خارجی نیز نسبت به دولت سیزدهم بهبود پیدا می کند چون پیش از این تلاش می شد چهره رادیکالی از دولت سیزدهم نشان داده شود تا در دیپلمات های غربی ایجاد ترس کند که معتقدم با گذشت زمان این شبیه سازی کاذب کمرنگ و کمرنگ تر می شود. نتیجه این اتفاق چه از طرف دولت ایران و چه از طرف غرب نزدیک شدن به دیپلمات ها به دور جدیدی از مذاکره است که امیدوارم سریعتر منجر به توافق شود.
محتمل ترین گزینه برای وزارت خارجه را آقای امیرعبدالهیان می دانند، برخی آقای امیرعبدالهیان را قطب مقابل آقای ظریف می دانند و می گویند «انتخاب آقای امیر عبدالهیان به عنوان وزیر امور خارجه پالسی برای نه به مذاکره بود»، آیا چنین تحلیلی درست است؟
شخصا معتقدم آقای امیرعبدالهیان نقطه مقابل ظریف نیست، او بخشی از سیستم دیپلماسی کشور است و به هر حال به نظرم اگر دوباره برگردیم و بحث احیای برجام، حتما آقای امیرعبدالهیان نیز به دنبال احیای برجام خواهد بود. البته در روش رسیدن به این هدف و سازوکارهای اجرایی شاید تفاوت هایی وجود داشته باشد ولی آقای امیر عبدالهیان یک دیپلمات است و چه او وزیر خارجه شود و چه کسی دیگری، سیاست های کلی کشور احیای برجام ست.
شما در مجلس هشتم عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس بودید زمانی که آقای سعید جلیلی مسئول مذاکرات هسته ای بود، همچنین در مجلس دهم ریاست کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس مجلس دهم را برعهده داشتید، آن زمان آقای امیرعبدالهیان مدیرکل بین الملل رئیس مجلس بود بنابراین بدون واسطه رویکردهای آقایان جلیلی و امیرعبدالهیان را تجربه کردید، رویکردهای آقای امیرعبدالهیان چقدر نزدیک به دیدگاه های آقای جلیلی است؟ آیا می شود آنها را به یکدیگر شبیه دانست؟
واقعیت آن است که آقای جلیلی نیز دنبال توافق بود. یعنی در قزاقستان، ایران و طرف های مقابل تا نزدیکی توافق پیش رفتند؛ علت آن که توافق شکل نگرفت، بخشی به خاطر کارشکنی های طرف مقابل بود چون همان زمان ایران تحت فشار قرار گذاشته شد تا مجوز غنی سازی و ساخت سوخت ۲۰ درصد به ایران داده نشود، حال آنکه ایران این سوخت را برای راکتور تحقیقاتی-پزشکی امیرآباد نیاز داشت. در آن مقطع دولت براساس تصمیم شورای عالی امنیت ملی تولید سوخت ۲۰ درصد را در دستورکار قرار داد. در واقع اختلاف دیدگاه ایران و غرب بر سر تولید سوخت ۲۰ درصد مانع تحقق توافق هسته ای شد.
معتقدم سیاست خارجی ایران وابسته به فرد نیست کشور تا یک سال آینده یکسری تصمیمات اساسی از جمله احیای برجام، تنش زدایی در عرصه منطقه ای و حتی خارج کردن کشور از لیست سیاه FATF خواهد گرفت چون اینها الزامات مدیریت کشور است بنابراین حتی اگر آقای جلیلی نیز وزیر خارجه می شد، در این مسیر گام بر می داشت.
دولت آقای روحانی خیلی تلاش داشت تا به واسطه ارائه چهره ای رادیکالی از غرب، موضوع احیای برجام را خیلی سریع به نتیجه برساند اما در نهایت نتوانست به هدفش برسد و آن دور از مذاکرات معلق ماند. شما گفتید که نگاه غربی ها به دولت آقای رئیسی اصلاح می شود و دولت آقای رئیسی نیز واقع بینانه تر به موضوعات نگاه خواهد کرد. به نظر شما چه پروسه ای طی خواهد شد که دو طرف به آن نقطه برسند؟
همان طور که اشاره کردم، آقای رئیسی نیازمند یک دیپلماسی عمومی است که فراتر از وزارت خارجه شکل بگیرد و حالت ترس و تردید غربی ها را نسبت به دولت خودش از بین ببرد. البته یکسری عوامل واسط هم در این مدت صاحب نقش شدند. مثل تحولاتی که مربوط به رژیم صهیونیستی است، به عنوان نمونه صهیونیست ها خیلی تلاش کردند در موضوع حمله به کشتی یک یهودی آشوب سازی کنند اما فضا نسبت به چند روز گذشته تعدیل شده است ولی واقعیت آن است که هرچند زمان بگذرد به ضرر دیپلماسی خواهد بود و به توافق رسیدن مذاکرات ایران و طرف های خارجی با تأخیر مواجه خواهد شد. این موضوع را باید مدنظر قرار داد. به هر حال تحولات منطقه نیز خیلی نگران کننده است. اتفاقاتی که در افغانستان دارد شکل می گیرد. در چنین شرایطی حتما کشورهای مختلف در دنیا برای آنکه آشوب های تازه ای شکل نگیرد و امواج تازه ای از بحران و آوارگی و تروریست رخ ندهد، حتما سعی می کنند رویکرد واقع گرایانه تری درباره توافق با ایران در پیش بگیرند. اینها شرایطی است که شکل گرفته است.
معتقدم هم شرایط منطقه ای و هم شرایط جهانی برای احیای برجام مساعد است، همه اینها را باید کنار هم بگذاریم و موضوع را فقط ربط به یک فرد ربط ندهیم. اعتقاد دارم دیپلمات هایی همچون آقای امیرعبدالهیان کسانی نیست که به دنبال آشوب سازی باشند. به ویژه آنکه یک جمله ای از آقای امیر عبدالهیان وجود دارد که گفت «هیچ گاه مذاکره با آمریکا تابو نبوده است». این جمله نشان می دهد که مواضع آقای امیر عبدالهیان خیلی متفاوت از جریاناتی است که به رویکردهای افراطی در حوزه سیاست خارجی معتقدند. این هم به موضوع دیپلمات بودن آقای امیر عبدالهیان بر می گردد. شخصا چه در زمان آقای روحانی و چه در زمان دولت جدید اعتقاد من این است که احیای برجام به سود همه است. بر این باور هستم که کشور ۸۵ میلیونی ایران در منطقه ای که به شدت گرفتار بحران های مختلف است نمی تواند بیش از این درگیر بحران و چالش شود. در یک سال آینده براساس تحولات اساسی، احتمالا تصمیماتی در دولت آقای رئیسی شکل بگیرد که شاید این تصمیمات در زمان دولت آقای روحانی هیچ وقت اتخاذ نمی شد. این هم به دلیل الزامات و نیازها به کارآمدی دولت است.
برخی کارشناسان معتقدند که تنها ۴ ماه برای احیای برجام زمان وجود دارد بنابراین به نتیجه رسیدن مذاکرات وین باید در کوتاه مدت دنبال شود چون اگر بیش از ۴ ماه زمان ببرد، انتخابات کنگره آمریکا برگزار خواهد شد که احتمال دارد ترکیب نمایندگان کنگره به نفع جمهوری خواهان تغییر کند و این مسئله تصویب توافق جدید در کنگره آمریکا را شاید با سختی مواجه کند. آیا توافق بر سر احیای برجام در کوتاه مدت ممکن است یا بیش از یکسال طول خواهد کشید؟
تیم جدید مذاکره کننده ایران طبق متن نگارش شده توسط آقای عراقچی و طرف های برجامی، مذاکرات را پیش خواهد برد بنابراین بازگشت به نقطه صفر را مشاهده نخواهیم کرد. احتمال توافق بر سر احیای برجام وجود دارد، به شرطی که طرف های برجامی به ویژه آمریکا الزامات اجرایی مدنظر ایران را مدنظر قرار بدهند و توجه کنند. در غیر این صورت امکان اینکه شرایط در منطقه طوری شود که کل منطقه درگیر تحولات غیر دیپلماتیک شود وجود دارد. این تهدیدی است که شکل گرفته است.
از طرفی آقای رئیسی می داند که مردم پس از خروج آمریکا از برجام مقاومت کردند و حالا می خواهند ثمره آن مقاومت را ببینند بنابراین نباید فرصت را از دست داد. به هر حال در شرایط کنونی صحبت از مقاومت مردم، یک تمجید و تعریف توخالی نیست. مردم به واسطه گرانی دلار عملا چندبرابر شدن قیمت همه خدمات و کالاها را تحمل کردند که این ناشی از بن بست در اقتصادی بین المللی کشور بود. علاوه بر آن همین مردم در حال تحمل کردن جایگزین شدن درآمدهای نفتی با درآمدهای مالیتی کشور هستند. درآمدهایی که سنگینی اش بر دوش مردم است چون امروز سهم درآمد مالیاتی ۵ برابر سهم درآمد نفتی در بودجه کشور است بنابراین مردم با تحمل فشارهای سنگین مقاومت کردند و امروز منتظر مشاهده آثار مثبت این مقاومت هستند.
همچنین در حالیکه بودجه باید شامل سه بخش جاری، توسعه ای و عمرانی باشد عملا دولت با وضعیت کنونی می تواند بودجه جاری را بگرداند و بخش های توسعه ای و عمرانی از کلیت برنامه های بالادستی کشور عقب هستند. لذا ایران به دلیل مسائل مدیریتی و طرف های برجامی به دلایل راهبردی راهی جز احیای برجام ندارند. معتقدم با یک دید واقعگرایانه بسته به عملکرد دیپلماسی عمومی، این امکان فراهم است که در کوتاه مدت احیای برجام صورت بگیرد.
در زمان ریاست جمهوری آقای روحانی تصور می شد که در حوزه احیای برجام، مجلس یازدهم مقابل دولت است و حتی شورای عالی امنیت ملی در برخی موارد نگاه متفاوتی نسبت به دولت داشت، با توجه به یکدست شدن نگاه غالب بر دولت و مجلس، امکان دارد تصمیم گیری درباره احیای برجام سریع تر انجام شود؟
تصمیم گیری درباره سیاست خارجی در شورای عالی امنیت ملی انجام خواهد شد. معتقدم مجلس در چند سال آینده توجیه گر رفتارهای دولت در حوزه های سیاست داخلی و سیاست خارجی خواهد بود چون جریانی که الان مجلس حاکم است، سیاستگذاری اش برای مجلس نبود بلکه برای دولت بود و الان که دولت را در اختیار گرفته است، همه پله ای طی شده را در جهت توجیه سیاست های دولت قرار خواهد داد.
ارسال نظر