رتبههای برتر دانشگاهها در انحصار مدارس خاص
معاونان سابق وزارت آموزش و پرورش میگویند: ۸۰درصد از بهترین رشتههای دانشگاهی فقط نصیب ۲۰درصد از دانشآموزان مدارس خاص میشود
همشهری: بررسی نوع مدرسه و محل تحصیل نفرات برتر کنکور امسال نشان میدهد که رشتهها و دانشگاههای تراز اول و برتر در انحصار دانشآموزان مدارس خاص و شهریهای است.
در کنکور ۱۴۰۰، عمده داوطلبانی که موفق به کسب رتبههای برتر شدهاند ابتدا از مدارس تیزهوشان و سپس مدارس غیردولتی و نمونه دولتی هستند بهگونهایکه از بین ۳۰رتبه برتر گروههای علوم تجربی، ریاضی و انسانی، ۲۰نفر از دانشآموزان مدارس سمپاد، ۵دانشآموز از مدارس غیردولتی و ۳دانشآموز از مدارس نمونهدولتی هستند.
در سال۹۹ اگر یک نفر تحصیلکرده مدارس دولتی عادی (رتبه هفتم گروه علوم ریاضی) در میان برترهای کنکور حضور داشت اما امسال همین یک نفر هم در میان رتبههای برتر مشاهده نمیشود. هر چند این اتفاق در کنکور۹۸ هم رخ داد و تمام رتبههای برتر از میان مدارس خاص و غیردولتی بودند و جای مدارس دولتی عادی خالی بود.
این موضوع باعث اعتراض دانشآموزان مدارس عادی دولتی و والدین آنها شده است. آنها به صراحت میگویند که فرزندان طبقه متوسط رو به پایین جامعه فرصتهای طلایی آموزش تکمیلی را بهخاطر خصوصیسازی مدارس از یک سو و افزایش توجه و سرانه مدارس خاص دولتی مانند تیزهوشان و شاهد و... از سوی دیگر از دست دادهاند؛ مدیریت اشتباهی که در طول سالیان دراز موجب کاهش کیفیت آموزش در مدارس عادی دولتی و در نتیجه قبولی اندک دانشآموزان این مدارس در رشتهها و دانشگاههای برتر شده است.
محمدرضا جمالی، کارشناس مسائل آموزشی درباره این آمارهامیگوید: «یک اتفاق بسیار خطرناک در مدارس افتاده و آن نخبهگرایی در حوزه آموزش است. آموزش نخبهگرا بهشدت ایجاد جامعه طبقاتی میکند و منجر به ایجاد طبقه فقیر و غنی میشود. یعنی افرادی که پول دارند و حتی از سطح قدرت فکری متوسط و رو به پایینی برخوردارند با استفاده از پول و مدارس خاص، رتبههای برتر کنکور را بهدست میآورند. مدارس غیردولتی کاملا بر آموزش گرانقیمت بنا شده و حتی سالانه تا 80میلیون تومان و بیشتر هم از والدین دانشآموز دریافت میکنند.»
جمالی میافزاید: «وقتی سیستم، منافع مدارس خصوصی را تامین میکند نباید بیش از این هم انتظار عدالت آموزشی داشت. امروز بسیاری از مدیران دولتی دچار تعارض منافع هستند و خودشان مدارس غیرانتفاعی و دانشگاه غیرانتفاعی دارند. در این بین یکسری مدارس خاص، نخبهگرایی میکنند و با استفاده از هوش هیجانی دانشآموز را عمیق نمیکنند بلکه از آنها یک تستزن قهار میسازند تا بتوانند رشتههای پولساز را تصاحب کنند.»
۹۰درصد صندلیهای برتر برای ۱۰درصد خاص
پرسوجو از مدیران ارشد سابق در وزارت آموزشوپرورش نشان میدهد که جاماندن دانشآموزان مدارس دولتی عادی فقط محدود بهدست نیافتن در کسب رتبههای برتر نیست بلکه عمق این ناکامی بیش از حضور نداشتن آنها بین 40برگزیده نخست کنکور است. علی زرافشان، معاون سابق آموزش متوسطه وزارت آموزشوپرورش در گفتوگو با همشهری میگوید: «یک بررسی در آموزشوپرورش شهر تهران انجام شد که نشان میداد 10درصد دانشآموزان تهران در مدارس خاص مانند مدارس غیردولتی، نمونه و شاهد تحصیل میکردند و 90درصد ظرفیت پذیرش دانشجوی جدید در دانشگاههای تهران به همین 10درصد میرسید.
این درحالی بود که فقط 10درصد دانشآموزان مدارس عادی دولتی شهر تهران در دانشگاههای تهران قبول میشدند. البته این نسبت تقریبا در طول همه این سالها ثابت مانده و امسال یک مقداری موضوع حضور فارغالتحصیلان مدارس خاص در میان برگزیدگان کنکور جدیتر هم شده است ولی آمارهای سالهای گذشته هم همینطور بوده است.»
محیالدین بهرام محمدیان، رئیس سابق سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشوپرورش درباره وضعیت میزان موفقیت دانشآموزان مدارس دولتی و دیگر مدارس در کنکور طی یکدهه که او ریاست سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشوپرورش را بهعهده داشت، میگوید: «استنباط از برگزیدگان ادوار مختلف کنکور نشان میدهد که عموما 80درصد دانشآموزانی که در رشتههای خاص و دانشگاههای برتر مانند صنعتیشریف، تهران، صنعتی امیرکبیر، علموصنعت ایران، اصفهان، تبریز و مانند اینها قبول میشوند، مربوط به مدارس غیردولتی، سمپاد، هیأتامنایی و نمونهدولتی هستند و فقط حدود 20درصد قبولشدگان در رشتهها و دانشگاههای خاص را فارغالتحصیلان مدارس دولتی عمومی تشکیل میدهند.»
محمدیان تصریح میکند: «اما درصورتی که کل پذیرفتهشدگان کنکور در همه رشتهها و دانشگاهها و حتی در مقاطع فوقدیپلم و دانشگاههای شهرهای دورافتاده و رشتههای کممتقاضی را درنظر بگیریم، میبینیم که 50درصد پذیرفتهشدگان از بین فارغالتحصیلان مدارس عمومی دولتی و 50درصد دیگر از بین سایر مدارس هستند.»
محمدیان در تحلیل این آمارها گفت: «این آمار نشان میدهد که هنوز نتوانستهایم آموزشوپرورش باکیفیت را در اختیار همگان قرار دهیم، هر چند توسعه کمی داشته و دسترسی به آموزش برای همه وجود دارد اما عدالت آموزشی از منظر در دسترس قرار دادن آموزش با کیفیت که فارغ از موقعیت استانی، قومی و موقعیت اجتماعی و مالی والدین باشد، هنوز محقق نشده است.
با نظام آموزشی فعلی در دوران مدرسه، نخبهپروریهای خاص اتفاق میافتد، طبقات اجتماعی خاصی در کنکور برتر میشوند و طبقات نخبهای بهوجود میآیند که به پشتوانه موقعیتهای اجتماعی و مالی پدرانشان به چنین درجهای میرسند نه با اتکا بر استعداد خودشان.»
ارسال نظر