آقای بازيگر: دوست نداشتم خانه ام برج شود

بانی فیلم: موزه عزت ا... انتظامي آخرين مراحل آماده سازي را پشت سر مي گذارد. آقاي بازيگر ترجيح داد منزلي را که سال ها در آن زندگي کرده بود جاي برج تبديل به موزه شود. مکاني فرهنگي که جاي خالي اش در منطقه شميرانات به شدت محسوس بود.

با عزت ا... انتظامي يک روز پيش از آنکه براي انجام عمل جراحي به بيمارستان برود، در محل موزه گفت و گويي انجام داديم که متن آن را پيش رو داريد.

چه شد که تصميم گرفتيد منزلتان را تبديل به فضايي فرهنگي کنيد؟ ايده ايجاد موزه انتظامي از کجا آمد؟

من ۴۰ سال در اين خانه زندگي کردم. بعد از بازي در فيلم «گاو» به اين خانه آمدم.

يعني سال ۴۸.

۴۸، سال اکران «گاو» بود. فيلم سال ۴۷ ساخته شد و همان موقع اينجا را خريدم. از قديم عاشق طبيعت و درخت بودم و اين خانه پر از درخت بود. تمام اين کوچه، پر از باغ بود و با آنچه که الان مي بينيد خيلي تفاوت داشت.

در اين سال ها خيلي ها به من گفتند که حاضرند خانه را تبديل به ساختماني چند طبقه کنند و دو طبقه هم به من بدهند. اتفاقي که الان در تهران زياد مي افتد و خانه هاي باصفاي قديمي، جاي خودشان را به ساختمان هاي نوساز چند طبقه مي دهند.

دوست نداشتم اين کار را بکنم. دلم مي خواست اين خانه، در محله اي که چهل سال در آن زندگي کردم، يادگار بماند. فکرم اين بود که بشود خانه را به موزه تبديل کرد که فضاهاي فرهنگي داشته باشد و اين آرزوي من برآورده شد.

هميشه مي گفتم خلاف جوانمردي است خانه اي که سال ها در آن براي نقش آفريني هايم تمرين کردم، تبديل به برج شود.

دوست داشتم خانه ام اداي من را در بياورد و خوشبختانه الان اين اتفاق افتاده است.

بخصوص اينکه در منطقه شميران، چنين فضاي فرهنگي اي وجود ندارد و در واقع موزه مي تواند پاسخ گوي نيازهاي فرهنگي منطقه هم باشد. اينجا الان سالني دارد که ۹۲ تا صندلي دارد و مي شود در آن تئاتر اجرا کرد. بسيار سالن زيبايي شده و آقاي بهرز غريب پور با وسواس و هنرمندي اين سالن را طراحي کرده است. مي شود در اين سالن هم تئاتر روي صحنه برد و هم موسيقي اجرا کرد. هنوز اين سالن راه نيفتاده. انشاء ا... وقتي راه افتاد پيس هايي در اينجا اجرا مي شود که آثار قابل قبول و خوبي باشند.

وسايل شخصي شما هم قاعدتاً بايد در موزه قرار بگيرند.

کتاب هايم را در اختيار خانه هنرمندان گذاشته بودم که الان تعدادي از آنها را به خانه خودم آورده ام. يک مقدار هم عکس هايم هست که مي تواند در موزه مورد استفاده قرار بگيرد. آقاي غريب پور طراحي قشنگي براي موزه انجام داده اند. اسامي تمام هنرپيشه ها از دوره قاجاريه تا امروز را در اينجا ثبت کرده و به نظرم در کل اين مکان الان وجهه خوبي به عنوان موزه دارد. امکان نمايش قسمت هايي از فيلم هايي که من بازي کردم در اينجا وجود دارد. خانم غزاله سلطاني هم فيلم هايي تهيه کرده که در موزه پخش مي شود.

يکي از قسمت هاي جالب موزه، بخش کافي شاپ است که طراحي زيبايي هم دارد.

بله مديريت اين کافي شاپ را نوه ام گلنوش انتظامي برعهده دارد. اين هم انتخاب من بود براي اينکه حالت خانوادگي پيدا کند. مردمي که به موزه عزت ا... انتظامي مي آيند در اين قسمت هم با کافي شاپي مواجه مي شوند که اداره و مديريت آن را گلنوش انتظامي عهده دار شده است. اين هم به نظرم ارزشمند است.

از نقش شهرداري هم در راه اندازي موزه برايمان بگوئيد؟

شهرداري لطف کرده و خيلي کمک کرده. آقاي مجيد جوزاني به عنوان نماينده شهرداري در اينجا حضور دارد و بايد کار را از پيمانکار تحويل بگيرد. هنوز صد در صد کار تحويل داده نشده و اينجا همچنان قدري کار دارد.

به هر حال فکرهايي وجود دارد که هنوز قطعي نشده. مثلاً در مورد همين فضاي کافي شاپ، نوه ام فکرهايي دارد که بايد با آقاي غريب پور توافق صورت بگيرد. به هر حال اين کافي شاپ را گلنوش از شهرداري اجاره کرده است و نظرهايي دارد که با تعامل کار پيش مي رود و به مرور اين فضا تکميل مي شود.

حساسيتي که شما در طول فعاليت هنري تان داشتيد به نوعي به موزه هم تعميم داده شده.

دلم مي خواهد که اين طور باشد. مردمي که به موزه انتظامي مي آيند انتظاراتي دارند که علاقمندم رضايت مخاطبان برآورده شود. همه حساسيت ها هم براي شکيل تر شدن اين مجموعه است.

بازخوردهاي اوليه نشان دهنده اين نکته است که اين موزه مکان فرهنگي آبرومندي شده. آقاي ايازي معاون شهردار که به اينجا آمده بود مي گفت چنين مجموعه اي واقعاً براي اين منطقه فوق العاده است چون از قلهک به بالا ما چنين مکان فرهنگي اي نداشته ايم و موزه مي تواند يکي از شاخصه هاي منطقه شميران باشد.

جوايز شما در موزه سينما قرار دارد. آيا جوايز ديگري هم هست که به موزه خودتان انتقال پيدا کند؟

بله اسناد، عکس ها و جوايز ديگري هم هست که در اختيار دوستان قرار گرفته. الان بخشي از آنها در يک انبار قرار دارد و وقتي موزه تکميل شد به اينجا منتقل مي شود.

يک مقدار وسايلم را از انبار خانه هنرمندان تحويل گرفته ام و آنها را خانه مجيد گذاشته ام و بخشي هم به صورت امانت در اختيار دوستان است که به محض تکميل موزه به اينجا آورده مي شوند.