گوشی خدمتتان؛ رئیسجمهور پشت خط است!
رویداد ۲۴ در گزارشی دلایل تماس ابراهیم رئیسی با برخی چهرههای اصلاح طلب گرفته و درخواست کمک از آنها را بررسی کرده است.
رویداد ۲۴ در گزارشی دلایل تماس ابراهیم رئیسی با برخی چهرههای اصلاح طلب گرفته و درخواست کمک از آنها را بررسی کرده است.
در این گزارش آمده:
* ابراهیم رئیسی در روزهای گذشته با بعضی چهرهها تماس گرفته و از آنها راهکارهایی برای اداره کشور خواسته است. احمد زیدآبادی در صفحه تلگرامی خود نوشته «خط نامشخص، زنگ زد، چون گوشی را برداشتم گفته شد از طرف دفتر سیدابراهیم رئیسی تماس گرفتهاند. درخواستشان دریافت انتقادات، نظرات و پیشنهادهای من به آقای رئیسی در مقام ریاست جمهوری بود.»
* ظاهرا این تماس با دیگران هم انجام شده است. دبیران کل احزاب اصلاح طلب و افرادی مثل کرباسچی و جواد امام هم تماساز سوی دفتر رئیس جمهور منتخب را تایید کردهاند.
* ابراهیم رئیسی مسیری را میرود که همه رئیسان جمهور قبل از او پیموده بودند. او خود را نامزد جریان اصولگرا معرفی نمیکند و سعی دارد یک چهره مستقل از خود به نمایش بگذارد. محمود احمدی نژاد و حسن روحانی و سیدمحمد خاتمی و هاشمی رفسنجانی هم همین رویه را در زمان زمامداری داشتند و سعی میکردند دولت خود را فراتر از جامعه حامیان خود تعریف کنند. شاید در بدو امر این اتفاق با استقبال مخالفان مواجه شود، اما در مواردی مثل رحمانی فضلی در دولت روحانی، وزیر مورد نظر در موقعیتی قرار میگیرد که کسی مسئولیت رفتارهای او را بر عهده نمیگیرد.
* درباره رئیسی هم همین موضوع مصداق دارد؛ چنانچه استقرار تیم سعید جلیلی (علی باقری کنی) در وزارت خارجه نشان میدهد که اتفاقا از قبل مشخص شده که برنامه سیاست خارجی در دولت رئیسی چیست، کماآنکه بعید است بتوان این موضوع را پذیرفت که مثلا تیم سعید جلیلی منتظر پیشنهادهای احمد زیدآبادی باشد چه برسد به آنکه بخواهد به این پیشنهادها عمل کند.
* در مسائل فرهنگی هم وضعیت به همین شکل است. اصولگرایان خود را در مدیریت دانشگاهها و حد آزادیهای مدنی و مواردی چون حجاب و فضای مجازی خود را صاحب سبک میدانند، از این منظر بعید است آنها بخواهند برای آرای اصلاحطلبانی چون جواد امام و شکوریراد و ... تره خرد کنند.
* تصور اینکه آنها بعد از سالها دوری از قوه مجریه بخواهند بازی را زیدآبادی و دیگران بدهند، خیالی باطل است. خود دولت روحانی که برآمده از اصلاحطلبان بود، اعتقادی به دیدگاههای زیدآبادی نداشت؛ تکلیف با دولت رئیسی که مشخص است.
* با تمام این موارد شاید بتوان تصور کرد که رئیسی این پروژه را پیش میبرد که واقعا دولتی متفاوت تشکیل دهد و منتقدان را انگشت به دهان کند. اگر چنین ایدهای هم مد نظر باشد، هنوز زود است که قضاوت کنیم؛ چه آنکه تمام دولتهای ایران از ابتدا تا کنون چنین بودهاند و همین مسیر را پیش رفتهاند. این مسیر بیش از هر چیز نشان از فقدان حضور احزاب جدی دارد؛ احزابی که مسئولیت یک دولت را بپذیرند. به همین دلیل است کاری که احزاب با انرژی و بودجه خودشان باید انجام بدهند، روی دوش دولت میافتد؛ نمونه راهاندازی سایت معرفی مدیر برای دولت رئیسی. فرض کنید اگر فقط ۵۰۰ هزار نیرو معرفی شود، چه تعداد نیروی انسانی فقط برای بررسی رزومه این افراد کافی است! در حالیکه اگر اعتمادی به احزاب و فعالیت حزبی در ایران بود، آنها میتوانستند گزینه معرفی کنند و مسئولیت آن را نیز بر گردن بگیرند.
* در ایران عموما مدیران ارشد دولتهای قبلی، منزوی میشوند. در حال حاضر ابراهیم رئیسی با چهرههایی مثل موسوی، سیدمحمد خاتمی، محمود احمدینژاد نمیتواند ارتباط بگیرد یا لااقل اگراین کار را بکند، بر خلاف عرف سیاسی ایران رفتار کرده است. چهرههای دیگری مثل کروبی، ناطق نوری و ... هم میتوانند در این فهرست قرار بگیرند. همه این افراد در بحرانهای مختلف بعد از انقلاب سابقه مدیریت داشتهاند و توفیقاتی هم کسب کردهاند. اما دولتها عموما حتی شأن مشاوره هم برای دولتهای قبلی قائل نیستند.
* طبیعتا تجربه چهرههایی همچون احمدی نژاد یا خاتمی به مراتب بیشتر از محسن مهرعلیزاده یا امیرحسین قاضی زاده هاشمی است. مثلا دولت ابراهیم رئیسی شاید بتواند از ظرفیت سیدمحمد خاتمی برای گفتگو با کشورهای دیگر استفاده کند یا از نفوذ احمدی نژاد بین تودههای محروم بهره ببرد و در گام بعدی به سراغ اساتید موثر دانشگاه و کنشگران اجتماعی برود، اما به نظر میرسد نزدیکان او چنین دیدگاهی ندارند.
نظر کاربران
کارهای پوپولیستی
اقا اینا الکیه والا الکیه رئیس جمهور وقت نمیکنه به کارای کشوربرسه بد میاد تلفن مردم و جواب میده اینا همه تبلیغ همه دروغ والا دروغه