انتخابات، انتخابِ زندهماندن یا زندگیکردن
برنامه کاندیدای ریاستجمهوری، برنامهای چهار تا هشتساله است که تیمی برای آینده یک کشور ارائه میدهد؛ برنامهای که تیم مجریاش مهمتر از خود برنامه است، برنامهای که صرفا شعارهای کادوپیچشده در کشکول آرزوها نباشد و برنامهای که متکی بر تجربیات جهانی باشد، نه یادگیری آرایشگری بر سر مردم (که در چهار یادداشت پیشین هرکدام مرور شد).
محمدجواد آذريجهرمي در شرق نوشت: برنامه کاندیدای ریاستجمهوری، برنامهای چهار تا هشتساله است که تیمی برای آینده یک کشور ارائه میدهد؛ برنامهای که تیم مجریاش مهمتر از خود برنامه است، برنامهای که صرفا شعارهای کادوپیچشده در کشکول آرزوها نباشد و برنامهای که متکی بر تجربیات جهانی باشد، نه یادگیری آرایشگری بر سر مردم (که در چهار یادداشت پیشین هرکدام مرور شد).
اما صرفنظر از ساختار و قالب برنامه، حالا نوبت آن است که به محتوای برنامه و اینکه به چه موضوعاتی باید بپردازد، نگاه کنیم. برنامهها برآمده از انگارهها و پیشفرضهایی بسیار بزرگتر است. انگارههایی که میتواند دوگانه رویکرد «زندهماندن» یا «زندگیکردن» را بسازد و این انتخاب رویکردهاست که خمیرمایه برنامهها را شکل میدهد.
رویکرد «زندهماندن»: آنان که بر «زندهماندن» تأکید دارند، «معیشت» نقطه اصلی اتکایشان است. معیشت اصل اول این رویکرد است. همین که واژه معیشت جایگزین رونق اقتصادی یا توسعه اقتصادی میشود، بهخودی خود نشان میدهد که منظور رفع حداقل نیازمندیها است و نه نگاه به توانمندیهای مالی و اقتصادی.
در پسِ انگاره «زندهماندن» است که دولت حق دارد در بازار و در هر امری مداخله کند به نفع معیشت! (معیشتی که دستآخر هم رخ نمیدهد). در این رویکرد، نگاه سیاسی را پشت واژه امنیت پنهان میکنند و میتوان مشارکت اجتماعی، آزادی، پویایی اندیشه را قربانی کرد؛ همانهایی که از پیشزمینههای امنیت هستند!
رویکرد «زندگیکردن»: گروه دیگر بر «زندگیکردن» تأکید دارند؛ زندگی که در آن توسعه سیاسی و اجتماعی شرط اصلی است. «زندگیکردن» یعنی برخورداری جامعه از آزادی حق انتخاب و پذیرش تنوع و فراگیری. این رویکرد بر پایه اصل «توسعه سیاسی و آزادی اجتماعی» استوار است.
بدیهی است که این رویکرد نیز توسعه اقتصادی را در گرو محققشدن این اصل، در کنار تعاملپذیری سیاسی با حفظ امنیت میبیند. در حقیقت از دید آنان توسعه اقتصادی نتیجه و برآمده از مؤلفههای زیر است:
-کاهش مداخلات دولت (احترام به سازوکار بازار)
-تعامل جهانی (فروش نفت، سرمایهگذاری مستقیم خارجی و صادرات و ساخت سهم جهانی در حوزههای دارای مزیت رقابتی جهانی)
-سازوکارهای دموکراتیک (شفافیت، مطالبهگری، نقشآفرینی سازمانهای مردمنهاد و آزادی رسانهها)
انتخابات فرصتی برای گزینش یا ساختن؟!
انتخابات شاید در نگاه اولیه تنها زمانی برای انتخاب از میان گزینههای پیشرو باشد؛ انتخاب میان «زندهماندن» یا «زندگیکردن»؛ شاید در این دوره هم نتوان غیر از این رفتاری کرد؛ اما میتوان با طرح موضوع و ایجاد مطالبه عمومی به سوی «زندگی» پیش رفت. ما نیازمند زندگی هستیم و برای «زندگیکردن» ما نباید انگارههای رقیب (یعنی «زندهماندن») را نادیده بگیریم؛ بلکه باید برای آن تعاریف و مفاهیم مشخص داشته باشیم.
ما نیاز داریم تا درباره امنیت یا استقلال یا معیشت فکر کنیم و مفاهیم سازگار آن را به انگاره «زندگیکردن» بیفزاییم. ما نیاز داریم بهجای نادیدهگرفتن، اینبار فرصت بازبینی و بازاندیشی درخصوص «زندگیکردن» را به نخبگان و جامعه دهیم. در هشت یادداشت آینده به تفاوت دو نگاه «زندهماندن» یا «زندگیکردن» در موضوعات کلیدی مانند شکافهای اقتصادی یا اجتماعی خواهم پرداخت. پس از آن هشت یادداشت میتوان هریک از این مفاهیم را در قالب راهحلهای پیشنهادی برای بحث به اشتراک گذاشت.
نظر کاربران
یعنی مردن ونابودشدن
زندگی کردن شناسنامه ها را چندین سال به عقب برگردونید